دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزليات





  • چو دررسيد ز تبريز شمس دين چو قمر
    چو روى انور او گشت ديده ديده
    فرشته نعره زنان پيش او چو چاوشان
    به چشم نفس نشد روى ماه او ديدن
    كه لعل آن مه خاصيت زمرد داشت
    درخت هر كه بدو سر كشيد جان نبرد
    كنون كه ماه نهان شد ز ابر اين هجران
    ز قطره هاى دو ديده زمين شدى سرسبز
    جگر چو آلت رحمست رحم از او خيزد
    ز عشق جمله اجزاى خانه باخبرند
    تو طالب خبرى كم نشين به بي خبران
    كه جفت مرده تو را مرده شوى گرداند
    به چشم درد به عيسى نگر اگر نگرى
    چو همنشين شود انگور با خم سركه
    به حيله حيله تو سوراخ كن خم ترشى كدام بحر خداوند شمس دين به حق
    كدام بحر خداوند شمس دين به حق



  • ببست شمس و قمر پيش بندگيش كمر
    مقام ديدن حق يافت ديده هاى بشر
    فلك سجودكنان پيش او به چشم و به سر
    كه نفس مي نگشايد به سوى شاه نظر
    از آن ببست از او اژدهاى نفس به صبر
    ز اره هاى فنا و ز زخمه هاى تبر
    ز ابرهاى دو ديده فرودويد مطر
    اگر نه قطره برآميختى به خون جگر
    از اين سبب مدد ديده ها بكرد مگر
    چو كدخداى بود از جمال شه مخبر
    گروه بي خبران را به هيچ سگ مشمر
    كه شوى مرده بود خود ز مرده شوى بتر
    سرك مپيچ بدان چشم و در خرش منگر
    شراب او ترشى شد حريف اوست كبر
    برون گريز و بو سوى بحر شهد و شكر به ذات پاك خدا اوست خسرو اكبر
    به ذات پاك خدا اوست خسرو اكبر


/ 3704