در اين سرما سر ما دارى امروز تويى خورشيد و ما پيشت چو ذره به چارم آسمان پهلوى خورشيد دلا از سنگ صد چشمه روان كن تراشيدى ز رحمت نردبانى زهى دعوت زهى مهمانى زفت به پيش هر كسى ماهى برياندرون ماهى دريا كى ديدست درون ماهى دريا كى ديدست
سر عيش و تماشا دارى امروز كه ما را بي سر و پا دارى امروز تو ما را چون مسيحا دارى امروز كه احسان موفا دارى امروز كه عزم كوچ بالا دارى امروز كه بر چرخ معلا دارى امروز در آن ماهى تو دريا دارى امروزعجايب هاى زيبا دارى امروز عجايب هاى زيبا دارى امروز