دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزليات





  • كار جهان هر چه شود كار تو كو بار تو كو
    گير كه قحط است جهان نيست دگر كاسه و نان
    گير كه خار است جهان گزدم و مار است جهان
    گير كه خود مرد سخا كشت بخيلى همه را
    گير كه خورشيد و قمر هر دو فروشد به سقر
    گير كه خود جوهريى نيست پى مشتريى
    گير دهانى نبود گفت زبانى نبود
    هين همه بگذار كه ما مست وصاليم و لقا
    تيز نگر مست مرا همدل و هم دست مرا
    برد كلاه تو غرى برد قبايت دگرى
    بر سر مستان ابد خارجيى راه زند خامش اى حرف فشان درخور گوش خمشان
    خامش اى حرف فشان درخور گوش خمشان



  • گر دو جهان بتكده شد آن بت عيار تو كو
    اى شه پيدا و نهان كيله و انبار تو كو
    اى طرب و شادى جان گلشن و گلزار تو كو
    اى دل و اى ديده ما خلعت و ادرار تو كو
    اى مدد سمع و بصر شعله و انوار تو كو
    چون نكنى سروريى ابر گهربار تو كو
    تا دم اسرار زند جوشش اسرار تو كو
    بي گه شد زود بيا خانه خمار تو كو
    گر نه خرابى و خرف جبه و دستار تو كو
    روى تو زرد از قمرى پشت و نگهدار تو كو
    شحنگيى چون نكنى زخم تو كو دار تو كو ترجمه خلق مكن حالت و گفتار تو كو
    ترجمه خلق مكن حالت و گفتار تو كو


/ 3704