دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزليات





  • آمد خيال آن رخ چون گلستان تو
    گفتم بدو چه باخبرى از ضمير جان
    آخر چه بوده اى و چه بوده ست اصل تو
    دلاله عشق بود و مرا سوى تو كشيد
    بنهاد دست بر دل پرخون كه آن كيست
    بر چشم من فتاد ورا چشم گفت چيست
    از خون به زعفران دلم ديد لاله زار
    هر جا كه بوى كرد ز من بوى خويش يافت اى شمس دين مفخر تبريز جان ماست
    اى شمس دين مفخر تبريز جان ماست



  • و آورد قصه هاى شكر از لبان تو
    جان و جهان چه بي خبرند از جهان تو
    آخر چه گوهرى و چه بوده ست كان تو
    اول غلام عشقم و آن گاه آن تو
    هر چند شرم بود بگفتم كز آن تو
    گفتم مها دو ابر تر درفشان تو
    گفتم كه گلرخا همه نقش و نشان تو
    گفتم نكو نگر كه چنينم به جان تو در حلقه وفا بر دردى كشان تو
    در حلقه وفا بر دردى كشان تو


/ 3704