بوقلمون چند از انكار تو يار تو از سر فلك واقف است چند بگويى كه همين بار و بس اى ز تو بيمار حبيب و طبيب خورده مى غفلت و منكر شده
خورده مى غفلت و منكر شده
در كف ما چند خلد خار تو پس چه بود پيش وى اسرار تو چند از اين چند از اين بار تو بسته ز ناسور تو تيمار تو بوى دهانت شده اقرار تو
بوى دهانت شده اقرار تو