دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزليات

هذا سيدي، هذا سندي





  • هذا سيدي، هذا سندى
    هذا كنفي، هذا عمدى
    يا من وجهه، ضعف القمر
    يا من زارني، وقت السحر
    گر تو بدوي، ور تو بپرى
    ور جان ببرى از دست غمش
    ايلا كليمو ايلا شاهمو
    پوذپسه بني، پوپونى لالى
    از ليلى خود مجنون شده ام
    وز خون جگر پرخون شده ام
    گر زانك مرا زين جان بكشى
    دريا شود اين دو چشم سرم
    يا منبسطا فى تربيتى
    ان كنت ترى ان تقتلنى
    گر خويش تو بر مستى بزنى
    در حلقه درآ بهر دل ما
    صدگونه خوشى ديدم ز كسى
    بر گورم اگر آيى بنگر
    آن باغ بود بي صورت بر شب عيش بود بي نقل و سمر
    شب عيش بود بي نقل و سمر



  • هذا سكني، هذا مددى
    هذا ازلي، هذا ابدى
    يا من قده صعف الشجر
    يا من عشقه نور نظرى
    زين دلبر جان، خود جان نبرى
    از مرده خري، والله بترى
    خراذى ديذيس ذوزمس آنيمو
    ميذن چاكوس كالى تو يالى
    وز صد مجنون افزون شده ام
    بارى بنگر تا چون شده ام
    من غرقه شوم، در عين خوشى
    گر گوش مرا زان سو بكشى
    يا مبتشرا فى تهنيتى
    يا قاتلنا انت ديتى
    هستى تو بر هستى بزنى
    شكلى بكنى دستى بزنى
    گفتم كه لبت ، گفتا نچشى
    پرعشق بود چشمم ز كشى
    وآن گنج بود بي صورت زر لاتسألنى زان چيز دگر
    لاتسألنى زان چيز دگر


/ 3704