دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجيعات

هفتم





  • آن كز عنايت تو سلاح صلاح يافت
    هركس كه اعتماد كند بر وفاى تو
    مغفور ما تقدم و هم ما تأخرست
    سرسبز گشت عالم زيرا كه ميرآب
    بختى كه قرن پيشين در خواب جسته اند
    حلوا نه او خورد كه بد انگشت او دراز
    درياى رحمتش ز پرى موج مي زند
    هم اصل نوبهارى و هم فصل نوبهار
    شب گشته بود و هركس در خانه مي دويد
    جانى كه جانها همگى سايهاى اوست
    تا خلق را رهاند زين حبس و تنگنا
    از بند و دام غم كه گرفتست راه خلق
    بگشاى سينه را كه صبايى همى رسد
    باور نمي كنى بسوى باغ رو ببين
    گر زانكه بر دل تو جفا قفل كرده ست
    ور طعنه مي زنند بر اوميد عاشقان
    عيديست صوفيان را وين طبلها گواه
    بازار آخر آمد هين چه خريده ى
    بشناخت عيبهاى متاع غرور را نادر ملى كه تو دارى بخور حلال
    نادر ملى كه تو دارى بخور حلال



  • با اين چنين صلاح چه غم دارد از فساد
    پا برنهد به فضل برين بام بي عماد
    ايمن ز انقطاع و ز اعراض و ارتداد
    آخر زمانيان را آب حيات داد
    آخر زمانيان را كردست افتقاد
    آنكس خورد كه باشد مقبول كپقباد
    هر لحظه ى بغرد و گويد كه يا عباد
    ترجيع سيومست هلا قصه گوش دار
    ناگه نماز شام يكى صبح بردميد
    آن جان بران پرورش جانها رسيد
    بر رخش زين نهاد و سبك تنگ بركشيد
    هردم گشايشيست و گشاينده ناپديد
    مرده حيات يابد و زنده شود قديد
    كان خاك جرعه ى ز شراب صبا چشيد
    نك طبل مي زنند كه آمد ترا كليد
    دريا كجا شود به لب اين سگان پليد
    ور طبل هم نباشد چه كم شود ز عيد
    شاد آنك داد او شبه ى گوهرى خريد
    بگزيد عشق يار و عجايب درى گزيد خمخانه ى ابد خنك آ، كاندرو خزيد
    خمخانه ى ابد خنك آ، كاندرو خزيد


/ 3704