دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجيعات

پانزدهم





  • اى يار گرم دار، و دلارام گرم دار
    خاك تويم و تشنه ى آب و نبات تو
    تا بردمد ز سينه و پهناى اين زمين
    وز هر چهى برآيد از ژس روى تو
    اين قصه را رها كن تا نوبتى دگر
    پيرى سوى من، آمد شاخ گلى به دست
    گفتم از آن بهار به دنيا نشانه نيست
    گفتا نشانه هست، وليكن تو خيره ى
    ز انديشه و خيال فرو روب سينه را
    ترجيع كن كه آمد يك جام مال مال
    گر تو شراب باره و نرى و اوستاد
    چون دوزخى درآى و بخور هفت بحر را
    گر گوهريست مرد، بود بحر ساغرش
    دنيا چو لقمه ايست، وليكن نه بر مگس
    آدم مگس نزايد، تو هم مگس مباش
    چون مست نيستم نمكى نيست در سخن
    اما دهان مست چو زنبور خانه ايست
    زنبورهاى مست و خراب از دهان شهد
    يعنى كه ما ز خانه ى شش گوشه رسته ايم ترجيع، بندخواهد ، بر مست بند نيست
    ترجيع، بندخواهد ، بر مست بند نيست



  • پيش آ، به دست خويش سر بندگان بخار
    در خاك خويش تخم سخا و وفا بكار
    آن سبزهاى نادر و گلهاى پرنگار
    سرمست يوسفى قمرين روى خوش عذار
    پيغام نو رسيد، پيش آ و گوش دار
    گفتم كه از كجاست بگفتا از آن ديار
    كاينجا يكى گلست و دوصد گونه زخم خار
    كانكس كه بنگ خورد، دهد مغز او دوار
    سبزك بنه ز دست، و نظر كن به سبزه زار
    جان نعره مي زند كه بيا چاشنى حلال
    چون گل مباش، كو قدحى خورد و اوفتاد
    تا ساقيت بگويد كه اى شاه، نوش باد
    دنيا چو لقمه ى شودش، چون دهان گشاد
    بر آدمست لقمه، بر آنكس كزو بزاد
    جمشيد باش و خسرو و سلطان و كيقباد
    زيرا تكلفست و اديبى و اجتهاد
    زنبور جوش كرد، بهر سوى بي مراد
    با نوش و نيش خود، شده پران ميان باد
    زان خسروى كه شربت شيرين به نحل داد چه بند و پند گيرد ؟ چون هوشمند نيست
    چه بند و پند گيرد ؟ چون هوشمند نيست


/ 3704