دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجيعات

هفدهم





  • خاك كوى دوست را از بو بدان
    اندران آب زلال اندر نگر
    تا شنيدم گفتن شيرين او
    دامن او گير يعنى درد او
    سر نمي ارزد به درد سر، عجب
    سر خمارت داد و مستيها دهد
    از پى اين مه به شب بيدار باش
    وقت ترجيعست برجه تازه شود
    ديگران رفتند خانه ى خويش باز
    هركى حيران تو باشد دارد او
    راز او گويد كه دارد عقل و هوش
    سلسله از گردن ما برمگير
    طوق شاهان چاكر اين سلسله ست
    خار و گل را حسن بخش از آب خضر
    هركى او بنهد سرى بر خاك تو
    نى مرا هرچه شود خود گو بشو
    حسن تو بايد كه باشد بر مراد
    خواه ردشان كن به خط لايجوز
    خواهشان چون تار چنگى بر سكل خواهشان بي قدر كن چون سنگ و خاك
    خواهشان بي قدر كن چون سنگ و خاك



  • خاك كويش خوشتر از آب زلال
    تا ببينى ژس خورشيد و هلال
    مي فزايد گفتن خويشم ملال
    رويدت از درد او صد پر و بال
    خود بينديش و رها كن قيل و قال
    زير آن مستى بود سحر هلال
    سر منه جز در دعا و ابتهال
    چون جمالش بي حد و اندازه شو
    ما بمانديم و تو و عشق دراز
    روزه در روزه، نماز اندر نماز
    چون فنا گردد، فنا را نيست راز
    كه جنون تو خوش است اى بي نياز
    عاشقان از طوق دارند احتراز
    طاق را و جفت را كن جفت ناز
    كن قبولش گر حقيقت گر مجاز
    در بهار حسن خود تو مي گراز
    عاشقان را خواه سوز و خواه ساز
    خواهشان از فضل ده خط جواز
    خواهشان چون ناى گير و مي نواز خواه چون گوهر بدهشان امتياز
    خواه چون گوهر بدهشان امتياز


/ 3704