دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجيعات

بيست و چهارم





  • امروز به قونيه، مي خندد صد مه رو
    در پيش چنين خنده، جانست و جهان، بنده
    كهنه بگذار و رو در بر كش يار نو
    عالم پر ازين خوبان، ما را چه شدست اى جان؟
    بر چهره ى هر يك بت بنوشته كه لاتكبت
    برخيز كه تا خيزيم، با دوست درآميزيم
    بهر گل رخسارش، كز باغ بقا رويد
    گر اين شكرست اى جان، پس چه بود آن شكر
    بازآمد و بازآمد، آن دلبر زيبا خد
    با خوبى يار من زن چه بود؟ طبلك زن
    گر درنگرى خوش خوش، اندر سرانگشتش
    شب خفته بدى اى جان، من بودم سرگردان
    گفتم ز فضولى من اى شاه خوش روشن
    گفتا بنگر آخر از عشق من فاخر
    بر طبل كسى ديگر برنارد عاشق سر
    مستست دماغ من، خواهم سخنى گفتن
    گيرم كه بگويم من، چه سود ازين گفتن؟
    ترجيع كنم اى جان گر زانك بخندى تو
    اى عيد غلام تو، واى جان شده قربانت چون قند و شكر آيد پيش تو؟ كه مي بايد
    چون قند و شكر آيد پيش تو؟ كه مي بايد



  • يعنى كه ز لارنده، مي آيد شفتالو
    صد جان و جهان نو ، در مي رسد از هر سو
    نو بيش دهد لذت، اى جان و جهان، نوجو
    هر سوى يكى خسرو، خندان لب و شيرين خو
    بر سيب زنخ مرقم من يمشق لايصحو
    لالا چه خبر دارد، از ما و ازان لولو؟
    چون فاخته مي گويد هر بلبل جان كوكو
    اى جان مرا مستي، وى درد مرا دارو
    تا فتنه براندازد، زن را ببرد از شو
    در مطبخ عشق او، شو چه بود؟ كاسه شو
    نى جيب نسب گيري، نى چادر اغلاغو
    تا روز دهل مي زد آن شاه برين بارو
    اين كار چه كار تست ؟ كو سنجر و كو قتلو
    هم خواجه و هم بنده، افتاده ميان كو
    پيراهن يوسف را مخصوص و شدست اين بو
    تا باشم من مجرم تا باشم يا زقلو
    گوش همه عالم را بر دوزد آن جادو
    تا از خوشى و مستى بر شير جهد آهو
    تا زنده شود قربان، پيش لبت خندانت بر قند و شكر خندد آن لعل سخن دانت
    بر قند و شكر خندد آن لعل سخن دانت


/ 3704