دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجيعات

سي پنجم





  • زهى دريا زهى بحر حياتى
    ز تو جانم براتى خواست از رنج
    ز تندى عشق او آهن چو مومست
    وليكن سر عشقش شكرستان
    شكر لب، مه رخان جام بر كف
    ز هر لعل لبى بوست رسيده
    در آن شطرنج اگر بردى تو، شاهى
    خداوند شمس دين درياى جان بخش
    زهى شاهي، لطيفي، بي نظيرى
    اگر تبريز دارد حبه ى زو
    هزاران زاهد زهد صلاحى
    زهى كعبه كه تو جان بخش حاجى
    هر آن سر كو فرو نايد به كيوان
    نهاده سر به تسليم و به طاعت
    زهى نور جهان جان، كه نورت
    همه جانها باقطاع مالت
    خداوند شمس دينا اين مديحت
    ايا تبريز، بستان باج جانها
    مزاج دل اگر چون برف گردد هرآن جان و دلى كان زنده باشد
    هرآن جان و دلى كان زنده باشد



  • زهى حسن و جمال و فر ذاتى
    يكى شمعى فرستادش، براتى
    زهى عشق حرون تند عاتى
    ز نخلستان ز جوهاى فراتى
    تو مي گو هر كرا خواهى كه هاتى
    تو درويشى و آن لعلش زكاتى
    ولى كو بخت پنهان؟ چونك ماتى
    تو شورستان درين دولت، مواتى
    كه مجموعست ازو جان شتاتى
    چه نقصان گر شود از گنجها، تى
    ز تو خونش مباح و او مباحى
    زهى اقبال هر محتاج راجى
    ز روى فخر، بر فرقش تو تاجى
    به پيشت از دل و جان هر لجاجى
    نه از خورشيد و ماهست و سراجى
    كه بعضى عشري، و بعضى خراجى
    بجاى جاه و فرت هست هاجى
    كه فرمان ده توى بر جان و باجى
    ز آتشهاى تو گردد نتاجى ز مهر تستشان دايم تناجى
    ز مهر تستشان دايم تناجى


/ 3704