دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزليات





  • شكايت ها همي كردى كه بهمن برگ ريز آمد
    ز رعد آسمان بشنو تو آواز دهل يعنى
    بيا و بزم سلطان بين ز جرعه خاك خندان بين
    بيا اى پاك مغز من ببو گلزار نغز من
    زمين بشكافت و بيرون شد از آن رو خنجرش خواندم
    سپاه گلشن و ريحان بحمدالله مظفر شد
    چو حلواهاى بي آتش رسيد از ديگ چوبين خوش
    به گوش غنچه نيلوفر همي گويد كه يا عبهر
    مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن خمش باش و بجو عصمت سفر كن جانب حضرت
    خمش باش و بجو عصمت سفر كن جانب حضرت



  • كنون برخيز و گلشن بين كه بهمن بر گريز آمد
    عروسى دارد اين عالم كه بستان پرجهيز آمد
    كه ياغى رفت و از نصرت نسيم مشك بيز آمد
    به رغم هر خرى كاهل كه مشك او كميز آمد
    به يك دم از عدم لشكر به اقليم حجيز آمد
    كه تيغ و خنجر سوسن در اين پيكار تيز آمد
    سر هر شاخ پرحلوا به سان كفچليز آمد
    باستيز عدو مى خور كه هنگام ستيز آمد
    مكن با او تو همراهى كه او بس سست و حيز آمد كه نبود خواب را لذت چو بانگ خيز خيز آمد
    كه نبود خواب را لذت چو بانگ خيز خيز آمد


/ 3704