‌اشاره‌ - پیامبرِ مدارا و قاطعیت (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامبرِ مدارا و قاطعیت (1) - نسخه متنی

سیدغلامحسین‌ حسینی‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌اشاره‌

مقاله، از مدارا و صلابت‌ - و هر يك‌ در جايگاه‌ خود - دفاع‌ مي‌كند، و پس‌ از ذكر نمونه‌هائي‌ از امر به‌ مدارا و تسامح‌ اسلامي‌ در قرآن‌ كريم، احاديث‌ پيامبر(ص) و اهلبيت(ع)، به‌ نمونه‌هائي‌ از موضعگيري‌هاي‌ قاطع‌ و صلابت‌ اسلامي‌ در قرآن‌ و سنت، اشاره‌ مي‌كند.

«مدارا» و «صلابت»، هر دو از سيرة‌ پيامبر(ص) و تعاليم‌ قرآن‌ كريم‌ به‌ شمار آمده‌ و در حيات‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ پيامبر(ص) چه‌ در فقدان‌ قدرت‌ و حكومت، و چه‌ پس‌ از تشكيل‌ حكومت‌ و كسب‌ اقتدار، در گفتار و رفتار ايشان‌ استمرار داشته‌اند.1 «مُدارا» در لغت، به‌ معني‌ نرمش‌ و ملاطفت‌ و رفق‌ با مردم‌ و چشمپوشي‌ از خطاي‌ آنان‌ است‌ و در روايات‌ اسلامي‌ نيز به‌ همين‌ معنا بكار رفته‌ است.

در بررسي‌ قرآن‌ كريم‌ و روايات‌ و سيره‌ پيشوايان‌ دين‌ به‌ دست‌ مي‌آيد كه‌ «مدارا و نرمش» و «رأفت‌ و رحمت»، اصل‌ جاري‌ اسلامي‌ و ارزش‌ مسلم‌ قرآني‌ و از عوامل‌ گسترش‌ اسلام‌ در شبه‌ جزيره‌ عربستان‌ و جهان‌ بوده‌ است. ابتدا بايد بررسي‌ كرد كه‌ ظرف‌ جريان‌ مُدارا و نرمش‌ بعنوان‌ اصل‌ ارزشي‌ اسلام‌ كجاست؟ آيا يك‌ اصل‌ مطلق‌ است؟ و آيا همه‌ جا حتي‌ در اصول‌ و قوانين‌ ديني‌ جاري‌ است؟ اين‌ اصل، بي‌شك‌ نمي‌تواند مطلق‌ باشد و حتماً‌ حدودي‌ دارد كه‌ اجراي‌ آن‌ فراتر از اين‌ حدود، آن‌ را تبديل‌ به‌ يك‌ پديدة‌ ضدارزشي‌ يعني‌ مداهنه‌ و مصانعه‌ و سازشكاري‌ در حق‌ مي‌گرداند. همانگونه‌ كه‌ ترك‌ اين‌ اصل‌ در مرز خويش‌ نيز به‌ ناهنجاري‌ «خشونت» مي‌انجامد. از آيات‌ و روايات‌ به‌ دست‌ مي‌آيد كه‌ مُدارا در مسائل‌ شخصي‌ و نيز مسائل‌ اجتماعي‌ كه‌ در تقابل‌ با حقوق‌ ديگران‌ نيست‌ و در كيفيت‌ ترويج‌ اسلام‌ و ارزشهاي‌ ديني، توصيه‌ شده‌ اما در مسائل‌ اصولي‌ دين‌ و اجراي‌ حدود و احكام‌ ديني، نرمش‌ كاملاً‌ مذموم‌ و ناروا است‌ و سهل‌انگاري‌ در اينگونه‌ مسائل، به‌ پديده‌اي‌ مذموم‌ بنام‌ «ادهان‌ و مُداهنه» منجر مي‌شود كه‌ مورد نهي‌ شديد اسلام‌ است‌ و اگر به‌ تضييع‌ حقوق‌ ديگران‌ [= حق‌الناس] بيانجامد نيز «معاونت‌ در ظلم» بشمار مي‌رود.

اينك‌ به‌ نمونه‌اي‌ مختصر از آيات‌ و روايات‌ و سيرة‌ اوليأ ديني‌ در خصوص‌ مدارا و نيز قاطعيت‌ و صلابت، اشاره‌ مي‌كنيم:

‌قرآن‌ و مُدارا

قرآن‌ كريم‌ در توصيه‌ به‌ مدارا در مواردي‌ كه‌ به‌ تضييع‌ حقوق‌ و حدود شرعي‌ نينجامد، از جمله‌ فرموده‌ است:

‌فبما رحمةٍ‌ من‌ الله‌ لِنتَ‌ لهم‌ ولو كنتَ‌ فظاً‌ غليظ‌ القلبِ‌ لانفضوا من‌ حولك‌ فاعف‌ عنهم‌ واستغفرلهم‌ و شاورهم‌ في‌الامر فاذا عزمت‌ فتوكل‌ علي‌الله‌ ان‌ الله‌ يحب‌ المتوكلين.2

(به‌ رحمت‌ الهي، با آنان‌ نرمخو و پرمهر شدي. اگر تندخو و سخت‌دل‌ بودي‌ بي‌شك‌ از پيرامون‌ تو پراكنده‌ مي‌شدند، از آنان‌ درگذر و برايشان‌ آمرزش‌ بخواه‌ و در كارها با آنان‌ مشورت‌ كن‌ و چون‌ تصميم‌ نهائي‌ را گرفتي‌ بر خدا توكل‌ كن‌ كه‌ خداوند، توكل‌كنندگان‌ را دوست‌ مي‌دارد.)

در اين‌ آيه‌ به‌ يك‌ صفت‌ لازم‌ در رهبري‌ اسلامي‌ يعني‌ گذشت‌ و نرمش‌ و انعطاف‌ در برابر كساني‌ كه‌ تخلفي‌ از آنها سر زده‌ و بعد پشيمان‌ شده‌اند اشاره‌ شده‌ است.3

‌لقدجأكم‌ رسولٌ‌ من‌ أنفسكم‌ عزيزُ‌ عليه‌ ما عنتم‌ حريصٌ‌ عليكم‌ بالمؤ‌منين‌ رؤ‌فٌ‌ رحيمٌ.4

(بي‌شك‌ براي‌ شما پيامبري‌ از خودتان‌ آمد كه‌ بر او دشوار است‌ اگر شما در رنج‌ بيفتيد، به‌ سعادت‌ شما حريص‌ و نسبت‌ به‌ مؤ‌منان، دلسوز و مهربان‌ است.)

‌فلعلك‌ باخعٌ‌ نفسك‌ علي‌ آثار هم‌ اًن‌ لم‌ تُؤ‌منوا بهذا الحديث‌ أسَفاً.5

(بسا اگر ايمان‌ نياورند، تو جان‌ خود را از اندوه‌ در پيگيري‌ مصالح‌ مردم، تباه‌ كني.)

... فلاتذهب‌ نفسك‌ عليهم‌ حسراتٍ‌ ان‌الله‌ عليمٌ‌ بما يصنعون.6

(مبادبا حسرتي‌كه‌ براي‌مردم‌ مي‌خوري‌ جانت‌ را بدهي‌ و خداوند به‌ آنچه‌ مي‌كنند دانا است.)6

اين‌ قبيل‌ آيات‌ بيانگر يكي‌ ديگر از شرايط‌ رهبري‌ و حاكمان‌ اسلامي‌ يعني‌ «دلسوزي‌ و رأفت‌ نسبت‌ به‌ امت» است. پيامبر اكرم(ص) براي‌ هدايت‌ بشريت‌ عشق‌ مي‌ورزيد و براي‌ اجراي‌ اين‌ هدف، شب‌ و روز مجاهدت‌ مي‌كرد و در نهان‌ و آشكار، در اجتماع‌ و انفراد، تبليغ‌ دين‌ مي‌كرد و از هدايت‌ نشدن‌ گروههائي‌ از مردم، رنج‌ مي‌برد و اين‌ عاليترين‌ درجه‌ رأفت‌ و مهرباني‌ نسبت‌ به‌ امت‌ است.

‌و ما ارسلناك‌ الارحمةً‌ للعالمين.7

(و تو را جز رحمتي‌ براي‌ جهانيان‌ نفرستاديم).

‌محمدٌ‌ رسول‌الله‌ والذين‌ امنوآمعه‌ اشدآء علي‌الكفار رحمآء بينهم...8

(محمد(ص) پيامبر خداست‌ و كساني‌ كه‌ با اويند، با كافران، سختگير و با يكديگر مهربانند).

7)‌و ان‌ احدٌ‌ من‌ المشركين‌ استجارك‌ فأجره‌ حتي‌ يسمع‌ كلام‌ الله‌ ثم‌ ابلغه‌ مأمنه‌ ذلك‌ بانهم‌ قومٌ‌ لايعلمون9

(اگر يكي‌ از مشركان‌ از تو پناه‌ خواست‌ پناهش‌ ده‌ تا كلام‌ خدا را بشنود، سپس‌ او را به‌ مكان‌ امنش‌ برسان، چرا كه‌ آنان‌ نادانند).

‌وانذر عشرتك‌ الاقربين‌ و اخفض‌ جناحك‌ لمن‌ اتبعك‌ من‌المؤ‌منين.10

(خويشان‌ نزديك‌ را هشدار ده‌ و براي‌ آن‌ مؤ‌مناني‌ كه‌ تو را پيروي‌ كرده‌اند، بال‌ خود را فرو گستر).

‌واخفض‌ جناحك‌ للمؤ‌منين11

(و بال‌ خويش‌ براي‌ مؤ‌منان‌ فرو گستر).

0)‌خذالعفو و أمُربالعرف‌ واَ‌عرض‌ عن‌ المشركين12

(گذشت‌ پيشه‌ كن‌ و به‌ كار پسنديده، فرمان‌ ده‌ و از نادانان‌ رخ‌ برتاب).

از آيات‌ قرآن‌ به‌ خوبي‌ روشن‌ مي‌شود كه‌ پيامبر گرامي‌ اسلام‌ مأمور به‌ نرمش‌ و مُدارا با مردم‌ بوده‌اند.

حديث‌ و «مُدارا»

اصل‌ مدارات‌ و رأفت‌ در روايات‌ اسلامي‌ بسيار مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌ و شامل‌ ابوابي‌ چون‌ باب‌ مدارات، باب‌ رفق، باب‌ تراحم‌ و تعاطف‌ [= مهرباني‌ نسبت‌ به‌ يكديگر]. و باب‌ معاشرت‌ و ابواب‌ ديگري‌ نيز به‌ دلالت‌ التزامي، همين‌ اصل‌ را تأييد مي‌نمايند چون‌ باب‌ اهتمام‌ به‌ امور ديگران، باب‌ حلم‌ و بردباري، باب‌ كظم‌ غيظ، باب‌ عفو و چشم‌پوشي‌ از لغزش‌ ديگران، باب‌ احترام‌ و تكريم‌ و ارزش‌ نهادن‌ به‌ بزرگان‌ و مؤ‌منان‌ و... (رجوع‌ شود به‌ كتاب‌ شريف‌ كافي، ج‌ 2).

/ 4