خلافت حضرت - روش سیاسی حضرت علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روش سیاسی حضرت علی (علیه السلام) - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

[ حيات فكرى و سياسى امامان شيعه، تهران: مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامى، 1372، ج 1، ص 68 -50. ]

با توجه به روابطى كه امير المؤمنين "ع" با رسول الله "ص" داشته و نقش روشنى كه حضرت از اوّلين روزهاى حيات اسلام تا رحلت پيامبر "ص" در ايثار و فدا كارى براى اسلام از خود نشان داد، بايد بخوبى فهميد كه او يكى از اشخاص متنفّذ و با شخصيت زمان حيات رسول الله "ص" بوده است. با وجود اين موقعيت خاص، ديگران - در حالى كه از چنين موقعيتى بر خوردار نبودند، به دلايلى كه در محل خود روشن شده است - توانستند عرصه را بر امام تنگ كرده و با اجراى شگردهاى خاصّ سياسى، قدرت را به دست گيرند، در اين رابطه يكى از مهمترين كارهاى آنان از بين بردن موقعيت ممتاز و بلا منازع على "ع" در جامعه ى جوان اسلامى بود، لذا با توجه به امكاناتى كه در اختيارشان بود به تضعيف شخصيت على "ع" پرداخته و حضرت را منزوى كردند. اين مطلبى است كه خود امام و ديگران بروشنى و صراحت، آن را بيان كرده اند. [ ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 29 ،28 و ج 20، ص 299؛ الجمل "شيخ مفيد" ص 92. ]

امام كه حق خويش را از دست رفته مى ديد، ابتدا به اعتراض برخاست، اما وقتى مخالفتهايى عليه اسلام از گوشه و كنار جزيرة العرب برخاست، به خاطر حفظ اسلام، از مخالفت دست كشيد. هر چند بعدها دردمندانه و به طور مكرر اين حقيقت را كه،
خلافت، تنها حقّ او بوده است، بيان مى كرد. [ الغارات، ج 1، ص 307. ] امام در فرصتهايى كه از طرف خلفا مورد مشورت قرار مى گرفت و يا در مورد مسائل قضايى كه بدو رجوع مى شد، در مواردى كه لازم مى ديد رهنمودهايى بدانان ارائه مى داد، امّا در عين حال در برخى از موارد كه دعوت به همكارى مى شد، اگر به نظرش صحيح نبود، تن به همكارى نمى داد و لذا به همين جهت آنان او را آماج سرزنشها وتهمتهايى قرار مى دادند [ ر. ك: ابو الفرج اصفهانى، اغانى، ج 1، ص 289. ابن شاذان، الايضاح، ص 90 ط بيروت. ] و بدين جهت روابط او با خليفه ى سوم تيره تر گرديد و اين بدان دليل بود كه امام، در مورد بسيارى از فتاواى خليفه، نظريات مخالفى ابراز مى كرد. [ احمد بن حنبل، مسند، ج 1، ص 100. ]

خلافت حضرت


با گذشت زمان و به تناسب مشكلات و حوادث پيچيده اى كه پيش مى آمد، خليفه و دستياران علمى و سياسى وى، از حل آنها عاجز مى شدند، بارها و بارها دست نياز به سوى حضرتش دراز مى كردند و اين خود سبب مى شد، موقعيت علمى وى در جامعه ى اسلامى، نظرها را به سوى خود جلب كرده و مردم او را به عنوان تنها گنجينه ى علوم و اسرار نجات بخش اسلام باز شناسند و از نظر سياسى نيز، تعدادى از افراد آگاه جامعه، كه سياستهاى جارى را خلاف مصالح اسلام تشخيص مى دادند، او را به عنوان كانديداى خلافت در نظر گرفتند، اضافه بر آنان، شيعيان نيز كه زمينه را مناسب مى ديدند، در معرّفى چهره ى والاى امام و فعاليت سياسى براى روى كار آمدن او، بر تلاشهاى خود مى افزودند، ديگر طبقات مردم نيز كه به دلايلى روال حاكميت را از نظر دينى و سياسى در تضاد با آمال و اهداف خويش مى ديدند، از خليفه ى سوم روى گردانده و نسبت به امير المؤمنين "ع" اظهار تمايل، بيعت و وفادارى كردند.

مجموعه ى اين عوامل باعث شد كه پس از عثمان، مردم براى نشاندن او ير كرسى خلافت به خانه على"ع" هجوم آوردند و اين بار بر عكس دفعات قبل كه خلفا، اوّل به خلافت مى رسيدند، و بعد مردم با آنها بيعت مى كردند، ابتدا با امام بيعت كردند و پس
از آن امام به صورت خليفه ى رسمى زمام امور را به دست گرفتند.

/ 7