نظارت اميرمؤمنان « عليه‏السلام » بر كارگزاران خود - نظارت امیرمؤمنان(ع) بر کارگزاران خود نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظارت امیرمؤمنان(ع) بر کارگزاران خود - نسخه متنی

محمدحسین مهوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نظارت اميرمؤمنان « عليه‏السلام » بر كارگزاران خود

محمد حسين مهوري

لزوم نظارت بر عملكرد مسئولان

رهبران جامعه وظيفه دارند كساني را براي اداره امور جامعه و مسئوليت‏هاي مهم انتخاب كنند كه از دو ويژگي امانت‏داري و كارداني در حد لازم برخوردار باشند . از ايمان و تقواي لازم برخوردار باشند تا به مردم و جامعه خيانت نكنند و منافع جامعه را فداي منافع شخصي خويش ننمايند و از تخصص و كارداني كافي بهره‏مند باشند تا مسئوليت‏هاي محوله را به خوبي انجام دهند . در اسلام انتخاب مسئولان و متصديان براساس دو اصل كارداني و ايمان پذيرفته است نه بر اساس خويشاوندي و قرابت ، دوستي و آشنايي ، وابستگي‏هاي خطي و گروهي و . . . .

قرآن كريم در موارد گوناگون به اين مهم اشاره فرموده است . هنگامي كه بني‏اسرائيل از پيامبر خود درخواست كردند كه براي آنها فرماندهي معين كند ، پيامبرشان به دستور خدا طالوت را به آنها معرفي كرد . بني‏اسرائيل از انتخاب طالوت در شگفت ماندند زيرا او فقير بود و آنها توانگري را از شرايط فرماندهي و رهبري مي‏پنداشتند . خداوند در پاسخ به اعتراض آنها فرمود : «در حقيقت خدا او را بر شما برتري داده ، و او را در دانش و [نيروي[ بدني فزوني بخشيده است .»1

حضرت يوسف وقتي به عزيز مصر پيشنهاد كرد كه او را بر خزانه‏هاي مصر بگمارد براي پيشنهاد خود چنين استدلال كرد :

«[يوسف] گفت : مرا بر خزانه‏هاي اين سرزمين بگمار كه من نگهباني دانا هستم .»2

دختر حضرت شعيب عليه‏السلام كه به پدر پيشنهاد استخدام حضرت موسي عليه‏السلام را نمود اين‏گونه استدلال كرد : «اي پدر ! او را استخدام كن ، چرا كه بهترين كسي را كه مي‏توان استخدام كني آن كس است كه قوي و امين باشد .»3

ولي روشن است كه حتي عمل به اين وظيفه خطير از سوي مسئولان و مردم و انتخاب افرادي امانت‏دار و كاردان براي تصدي امور جامعه از لزوم نظارت و بازرسي عملكرد آنها نمي‏كاهد . رهبران جامعه به اين مقدار در پيشگاه خدا و مردم معذور نيستند بلكه هنگامي وظيفه خود را انجام داده‏اند كه پس از انتخاب اشخاصي كاردان و امين ، نظارتي پي‏گير و همه جانبه بر اعمال و كارهاي آنها داشته باشند ، زيرا :

نخست اين كه ممكن است مسئولان حكومت در تشخيص امانت‏داري و كارداني مجريان و متصديان جامعه گرفتار اشتباه شده باشند و كسي را كه از ايمان و كارداني كافي براي احراز مسئوليتي برخوردار نيست به آن مسئوليت گمارده باشند . زيرا تشخيص آنها براساس قراين و شواهد ظاهري است كه احتمال اشتباه و خطا در آن منتفي نيست .

دوم اين كه بر فرض تشخيص صحيح عدالت و ايمان و كارداني ، احتمال خطا و اشتباه در اعمال مسئولان و متصديان امور چيزي نيست كه بتوان آن را ناديده گرفت و از آن صرف‏نظر نمود ، به ويژه اين كه انسان غالبا از اشتباهات و خطاهاي خود غافل است و ديگران كه ناظر اعمال و رفتار او هستند بيش‏تر مي‏توانند كاستي‏ها و نقايص كارهاي او را درك كنند و او را در پيشرفت و بهبود كارها ياري دهند .

سوم اين كه احتمال انحراف ، لغزش و خيانت متصديان امور هميشه وجود دارد ؛ زيرا به فرض كه عدالت آنها به اثبات رسيده باشد ، مفهوم عدالت اين نيست كه از انسان عادل در آينده هيچ انحراف و خيانتي سر نمي‏زند . احراز عدالت در شخصي به اين معنا است كه او در گذشته خيانتي انجام نداده و لازمه عدم ارتكاب خيانت در گذشته ، عدم ارتكاب آن در آينده نيست . عدالت تنها نشانه‏اي ظني است براي عدم ارتكاب خيانت در آينده و هيچ وقت احتمال آن را نفي نمي‏كند . به ويژه اين كه طبيعت قدرت فسادآور است . چه بسيار افراد صالح و با تقوا و اهل ورع كه پس از رسيدن به قدرت گرفتار خودبيني ، خودپسندي ، خودكامگي و ستم و انواع انحرافات شده‏اند .

قدرت عامل فساد و انحراف

طبيعت انسان به گونه‏اي است كه وقتي احساس بي‏نيازي نمايد ، طغيان و سركشي مي‏كند . قرآن‏كريم مي‏فرمايد : «انسان طغيان و سركشي مي‏كند ، وقتي خود را بي‏نياز احساس كند .»4

روشن است كه قدرت بدون نظارت موجب مي‏شود كه انسان خود را بي‏نياز انگارد . رياست و مسئوليت ، خلق و خوي انسان را تغيير مي‏دهد و به دنبال آن رفتار او نيز تغيير مي‏يابد . حضرت علي عليه‏السلام مي‏فرمايد :

«انسان در سه مورد تغيير مي‏كند ، نزديك شدن به پادشاهان ، قبول مسئوليت و رياست و بي‏نيازي پس از فقر و تهيدستي ، كسي كه در اين موارد تغيير نكند از عقلي استوار و خُلقي مستقيم ، بهره‏مند است .»5

قدرت ، انسان را مست مي‏كند و عقل و هوش را از سرش مي‏ربايد ، همان‏گونه كه شراب انسان را مست و از خود بي‏خود مي‏كند . اميرمؤمنان مي‏گويد : «مستي بر چهارگونه است ، مستي شراب ، مستي مال و ثروت ، مستي خواب و مستي حكومت .»6

قدرت ، غيرت را از بين مي‏برد ،7 انسان را به تكبر و فخرفروشي وامي‏دارد ،8 او را از احسان و نيكي بازمي‏دارد ،9 رفتارش را زشت مي‏نمايد ،10 و او را به ظلم و سركشي مي‏كشاند11 و به خودكامگي وامي‏دارد .

معمولاً كسي كه به قدرت مي‏رسد ، افراد سودجو و فرصت‏طلب اطراف او را مي‏گيرند و با تملق و چاپلوسي سعي مي‏كنند در پرتو قدرت و نفوذ او به منافع خود دست يابند و اينجا است كه مسئوليت و حكومت انسان را بر لبه پرتگاه هلاكت و نابودي قرار مي‏دهد كه نجات از آن براي هر كس ممكن نيست . حضرت علي عليه‏السلام مي‏گويد : «آن كس كه تو را ستود همانا تو را سر بريد» .12

پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود : «هنگامي كه برادرت را در مقابلش مي‏ستايي مثل اين است كه تيغ بر گلويش مي‏كشي .»13

و نيز فرمود : «اگر كسي با چاقوي بُرنده به سراغ شخصي برود بهتر از آن است كه او را در مقابلش ثنا گويد .»14

براساس آنچه گفته شد نظارت دقيق و پي‏گير بر عملكرد مسئولان و متصديان لازم و ضروري است و اين نظارت به دو روش قابل اعمال است : نخست به وسيله حكومت و ديگري به وسيله مردم . در حكومت حضرت علي عليه‏السلام هر دو شيوه به طور دقيق اعمال مي‏شد .

يكي از مسايلي كه اميرمؤمنان عليه‏السلام بر آن حساسيت و اهتمام بسيار زيادي داشت بررسي و بازرسي دقيق كارهاي كارگزاران و متصديان امور بود . از سوي ديگر مسلمانان تحت تعاليم اسلام و پيشوايان معصوم عليهم‏السلام آن چنان آزاد و شجاع پرورش يافته بودند كه اعمال و رفتار مسئولان را هميشه زيرنظر داشتند و در مواقع مناسب انتقادات و پيشنهادهاي خود را حتي درباره اعمال خليفه ابراز مي‏كردند .

در اين نوشتار ابتدا به بحث پيرامون لزوم نظارت حكومت بر عملكرد كارگزاران مي‏پردازيم و در بخش دوم درباره نظارت مردم در حكومت اسلامي بر اعمال متصديان سخن مي‏گوييم .

/ 9