و اما ترجمه فارسي كتاب - جانشینی محمد (ص) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جانشینی محمد (ص) - نسخه متنی

علیرضا هدایتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل اول كتاب، تحت عنوان ابوبكر، جانشين رسول خدا و خليفه قريش، طي 29 صفحه بازگو‌كننده حوادثي است كه در سقيفه بني‌ساعده گذشت و ماجراي بيعت با ابوبكر ، آنانكه با او بيعت نكردند ، و ديگر حوادث مربوط به سقيفه را به تفضيل ذكر مي‌كند . نكته عمده‌اي كه مادلونگ از تحليل زندگاني ابوبكر استنتاج مي‌كند ، اين است كه او به عنوان يك تاجر و سياستمدار كامل و خونسرد مكي قطعا پيشامدهاي رحلت را از پيش با دقت بررسي كرده بوده است و مي‌دانسته كه براي حفظ يكپارچگي جامعه، پيامبر بايد جانشين سياسي و خليفه داشته باشد . حوادث بعدي نشان مي‌دهد كه او بي‌ترديد پيش از رحلت تصميم گرفته بوده است خود بر اين مسند تكيه زند . بدون اينكه از سوي پيامبر براي اين كار نامزد شده باشد. و در اين راه مخالفان قدرتمند خود را از ميان بردارد. اقدام انصار در گردآمدن در سقيفه بني‌ساعده اين فرصت طلايي را براي او فراهم ساخت تا در يك عمل نمايشي دو نامزد (عمر و ابوعبيده) را معرفي كند تا خود را در معرض پيشنهاد قرار دهد و بدينسان به هدف از پيش تعيين‌شده خود دست يابد. به همين جهت است که ابوبکر پس از استقرار خويش، به شدت بر اشراف قديم مكه تاكيد مي‌كند و مناصبي كليدي را بدانان مي‌سپارد ، تا از اين طريق انصار را به طور كامل حذف كند و از نقش مهاجرين اوليه نيز بكاهد .

فصل دوم كتاب تحت عنوان عمر، امير مومنان، شايسته سالاري اسلامي، شورا، و امپراطوري عربي، طي 21 صفحه ضمن بيان اينكه با توجه به دشمني سرسختانه اكثر قريش با پيامبر (ص) حاكميت بخشيدن به آنان از سوي ابوبكر هيچ توجيه قرآني نداشت در حالي كه برتري بخشيدن به مهاجران نخستين و اسلام‌آورندگان پيش از فتح مكه بر ديگران به صراحت در قرآن ذكر شده است ، نيز ادعاي اينكه عمر همواره مطلقا و بي‌هيچ قيد و شرطي از اصول اسلام دفاع كرده و در زمان پيامبر بارها با برقراري روابط سياسي با دشمنان مكي مسلمانان مخالفت كرده بوده ، نتيجه مي‌گيرد كه:(( عمر شخصا بر دو اصل قرآني تكيه كرد : سابقه و شورا در جامعه اسلامي.)) (58) آنگاه به تفضيل به بيان تلاش‌هاي عمر براي محدودكردن قدرت اشراف مكه به نفع صحابه ، توجه او به شورا ، نيز تلاش‌هايش براي محدودساختن بني‌هاشم از يک سو و جلب آنان به سوي خود از سوي ديگر اشاره مي‌كند و فصل را با ستايش از عمر به پايان مي‌برد .

فصل سوم كتاب ، تحت عنوان عثمان ، خليفه خدا و سلطه بني‌عبد شمس ، طي 63 صفحه با اشاره به موقعيت برتر عثمان نسبت به ابوبكر و عمر - بدان جهت كه دوبار داماد پيامبر شده بود - و بيان اينكه اعضاي شورا عثمان بازرگان و ثروتمند را که هيچگونه جاه‌طلبي سياسي در سر نداشت نه براي بهره‌گيري از ضعف و عدم قابليت او بلکه به عنوان تنها رقيب قدرتمند علي پيش انداختند ، مي‌گويد که عثمان با اعتقاد به اينکه مورد تاييد خداوند است، لقب خليفه الله ـ و نه خليفه رسول‌الله ـ را براي خود برگزيد و در نتيجه اين باور از هرگونه اعتراضي به رفتار آزادانه خويش در استفاده از ثروت و قدرت اظهار نارضايتي مي‌کرد . مادلونگ آنگاه به بيان خويشاوندگرايي افراطي عثمان و اينکه او احتمالا در صدد بوده است با برداشتن موانع موجود ، خلافت را در خاندان خود موروثي کند و سپس ذکر تفضيلي حوادثي که منجر به نارضايتي مردم و شورش عليه عثمان و سر انجام کشته‌شدن او شد ، مي‌پردازد .

فصل چهارم ، که مفصلترين بخش کتاب است ، تحت عنوان علي ، واکنش بني‌هاشم نسبت به خلافت طي 169 صفحه با ذکر بيعت مردم با اميرالمومنين (عليه السّلام) و مسائل ، مربوط بدان ، از جمله عدم استفاده از خشونت در بيعت‌گرفتن آغاز مي‌شود ؛ با بيان تفصيلي حوادث دوران کوتاه خلافت ظاهري آن حضرت و جنگهاي جمل ، صفين ، و نهروان ادامه مي‌يابد؛ ‌و با شرح اموري که به شهادت ايشان مي‌انجامد به پايان مي‌رسد. اين فصل با نگاهي علمي به تاريخ ، در مجموع به گونه‌اي منصفانه وقايع دوران حکومت حضرت امير(عليه السّلام) را تحليل و بررسي مي‌کند.

بخش نتيجه‌گيري کتاب، تحت عنوان باز‌ساخت جامعه و پادشاهي استبدادي طي 45 صفحه به حوادث پس از شهادت حضرت امير (عليه السّلام) ، آنچه ميان امام‌حسن(عليه السّلام) و معاويه گذشت ، شهادت امام حسن (عليه السّلام) ، سرنوشت چند تن از بزرگان صدر اسلام كه در زمان امويان مي‌زيستند ، تلاش معاويه براي جانشيني يزيد ، و استقرار حكومت امويان و مسائل مربوط بدان مي‌پردازد و در اين ميان بطلان برخي افسانه‌هاي تاريخي ( همچون تعداد زياد زنان و فرزندان امام حسن (عليه السّلام) ) را آشكار مي سازد .

كتاب ، پيوستي 32 صفحه‌اي دارد كه به ترتيب و به تفصيل اين هفت مساله را مورد بررسي قرار مي‌دهد: تدفين محمد [ص]، ميراث محمد [ص] ، ازدواج‌هاي عثمان بن عفان ، اراضي خالصه در عراق در زمان حاكميت عمر ، يادداشتهايي در باب منابع در ارتباط با بحران خلافت عثمان ، موسي بن طلحه و امويان ، ازدواج‌ها و فرزندان حسن بن علي [عليهما السّلام] .

و اما ترجمه فارسي كتاب

ترجمه فارسي كتاب علي‌رغم رواني آن كه ابتدائا دلنشين مي‌نمايد ، م‌ الاسف مشحون از اغلاط و بي‌دقتي‌ها است . اصولاً به كارگيري چهار مترجم براي يك كتاب 387 صفحه اي كه كلا به يك موضوع مي‌پردازد ، توجيه منطقي ندارد. بدون اينكه خداي ناكرده قصد كم‌ارزش جلوه‌دادن زحمات مترجمان محترم در ميان باشد ، بايد گفت كه لازم بوده است ناشر محترم به جاي استفاده از چهار مترجم و يك ويراستار تطبيقي ( عنواني كه در ص هشت كتاب آمده و معلوم نيست با وجود اغلاط بيشمار ترجمه ، نقش ايشان چه بوده است ) كار ترجمه را به يك مترجم توانا بسپرد تا سرانجام ، كاري پذيرفتني ارائه شود . انتظار مي‌رفت ناشر محترم به اين نكته ساده توجه كند كه اثر فني و علمي اسلام‌پژوه برجسته‌اي همچون ويلفرد مادلونگ پيچيده‌تر از آن است كه هر كسي بتواند از عهده ترجمه آن برآيد .

اغلاط ترجمه ( كه به گونه گزينش تصادفي بدانها اشاره مي‌شود ) طيف وسيعي را تشكيل مي‌دهد؛ از ترجمه غلط مفرداتي همچون background به معناي «پيشينه، سابقه »به «وقايع» (l.19 ، p.1 ؛ ص 13 ، س 14 ) ، the same به معناي «همان» به« مانند» (L.21 ، P.15 ؛ ص 31 ،س 3 ) ، consorts به معناي «معاشران، همدمان» به« ياران» (L.26 ، p.25 ؛ ص 44 ، س 8 ) جالب است كه مترجم كلمه عربي «صواحب يوسف» را نيز در ترجمه ذكر كرده ، اما همچنان كلمه يادشده را به ياران ترجمه كرده است )‌ ، و … گرفته تا ترجمه غلط تركيب‌ها و جملات . به طور كلي تقريبا كمتر صفحه‌اي از اين كتاب 527 صفحه‌اي است كه عاري از غلط يا بي‌دقتي و بي‌نياز از ويرايش و اصلاح باشد و چنانچه بخواهيم اين موارد را ذكر كنيم بايد تمام كتاب از نو ترجمه شود ؛ بدين‌جهت تنها به ذكر دو نمونه از هر يك از موارد زير اكتفا مي كنيم :

/ 5