1 ـ دعاي چهل و هشتم صحيفه:
حضرت در اين دعا به صراحت از مسايل زير ـ كه جنبه سياسي دارد.ـ ياد مي كند:الف) مقام خلافت مخصوص خلفا و اصفياي الهي است.ب) مقام خلافت مورد يورش و غصب قرار گرفته است.ج) احكام خدا تبديل گشته و كتاب خدا مورد غفلت قرار گرفته است.د) واجبات الهي تحريف شده است.ه) سنت پيامبر صلي الله عليه و آله متروك گشته است.متن دعا چنين است:«...اللهم ان هذا المقام لخلفائك و اصفيائك و مواضع امنائك في الدرجة الرفيعة التي خصصتهم بها قد ابتزّوها و انت المقدر لذلك لايُغالَبُ امرُك و لا يُجاوزُ المحتوم من تدبيرك كيف شئت و انّي شئت و لما انت اعلمُ به غيرُ متّهمٍ علي خلقك و لا ِلاِرادتك حتي عاد صِفوتك و خلفاؤك مغلوبين مقهورين مبتزّين يرون حكمك مبدّلاً و كتابك منبوذاً و فرائضك محرّفةً عن جهات اشراعِك و سنن نبيك متروكة اللهم العن اعداءهم من الاولين و الآخرين و من رضي بفعالهم و اشياعهم و اتباعهم اللّهم صل علي محمد و آل محمد انك حميد مجيد كصلواتك و بركاتك و تحياتك علي اصفيائك ابراهيم و آل ابراهيم و عجل الفرج و الروح و النصرة و التمكينَ و التأييدلهم...»2 ـ دعاي چهل و هفتم:
درزماني كه اهل بيت عليهم السلام در فشار به سر مي بردند و اميرمؤمنان عليه السلام بر فراز منبرها لعن مي شد، حضرت در دعاي چهل و هفتم (دعاي روز عرفه) به مسايل مهم زير اشاره مي كند:الف) مقام امارت و رهبري از آن اهل بيت عليهم السلام است.ب) ائمه عليهم السلام از هر پليدي پيراسته و شايسته وساطت بين خالق و خلق اند.ج) دين به وسيله امام منصوب از سوي خداوند تقويت مي شود.د) خدا اطاعت از ائمه را واجب ساخته است.فرازي از دعاي عرفه آن حضرت چنين است:«ربّ صل علي أطائب اهل بيتهِ الذين اخترتهم لامرك و جعلتهم خزنة علمك و حفظة دينك و خلفائك في ارضك و حججك علي عبادك و طهرتهم من الرجس و الدنس تطهيرا بارادتك و جعلتهم الوسيلة اليك و المسلك الي خبتك...»«... اللهم انك ايّدت دينك في كل اوانٍ بامامٍ اقمتهُ علماً لعبادك و منارا في بلادك بعد ان وصلت حبلهُ بحبلك و جعلته الذريعة الي رضوانك و افترضت طاعته و حذّرت معصيتهُ و امرت بامتثال اوامره... و اتِهِ من لدنك سلطاناً نصيراً وافتح له فتحاً يسيراً... .»3 ـ دعاي چهاردهم:
اين دعا سراسر شكوه از ستمگران است كه در نظر آن حضرت مصداقي جز حكام وقت ندارد.4 ـ دعاي بيستم: (دعاي مكارم الاخلاق)
حضرت در اين دعا از خداوند مي خواهد او را از سلطه ستمگران نجات بخشد و پيروزش سازد:«اللهم صل علي محمد و آل محمد و اجعلني يداً علي من ظلمني و لساناً علي من خاصمني و ظفراً بمن عاندني وهب لي مكرا علي من كايدني و قدرةً علي من اضطهدني...»5 ـ دعاي چهل و نهم:
حضرت در اين دعا از فراواني دشمنانش و از برنامه هاي حساب شده آنان جهت آزار و حتي قتل امام به خدا شكوه مي كند:«فكم من عدوّ انتضي عليّ سيف عداوته و شحذلي ظُبة مُديته و ارهف لي شباحدِّهِ و داف لي قواتل سمومه و سدّدَ نحوي صوائبَ سِهامه و لم تنم عنّي عينُ حراسته و اضمر ان يسومني المكروه و يُجرِّ عنيِ زُعاقَ مرارَتِهِ فنظرتَ يا الهي... .»بارخدايا! چه بسا دشمني كه شمشير عداوت آخت و بر من تاخت و براي كشتن من خنجر خويش تيز كرد و با دم برنده آن آهنگ جان من نمود و زهر كشنده به آب من بياميخت و خدنگ جان شكار خويش در كمان نهاد و مرا نشانه گرفت و چون پاسبانانِ همواره بيدار، ديده از من برنمي گرفت و در دل داشت كه مرا گزندي سخت رساند و شرنگ كينه خويش به كامم ريزد؛ آنگاه اي خداوند من! ديدي كه ... .»(8)1- سيره پيشوايان، مهدي پيشوايي، نشر مؤسسه امام صادق(ع)، قم، ص 239. 2- همان، ص 260. 3- الخصال، شيخ صدوق، چاپ جامعه مدرسين قم، ج 1، ص 339، 4- تحليلي از زندگاني امام سجاد(ع)، ص 702 ـ 704. 5- سيره پيشوايان، ص 265. 6- امامان شيعه و جنبشهاي مكتبي، سيدمحمد تقي مدرسي، ترجمه حميدرضا آژير، چاپ آستان قدس رضوي، ص 52 و 53. 7- هدايتگران راه نور، سيدمحمدتقي مدرسي، نشر بقيع، ج 1، ص 424. 8- صحيفه سجاديه، ترجمه عبدالمحمدآيتي، نشر سروش، ص 352.