اول تو دعا كن
يا ايها العزيزأَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ.كيست آن كه اجابت مىكند دعاى مضطر را آنگاه كه دست به درگاه او بلند كند، و با اين استجابت گرفتارى را برطرف مىكند و شما را جانشينان زمين قرار مىدهد؟بياييد قبل از همه گوش جان فرا دهيم به دعاى مضطر حقيقى كه در پاسخ به نداى الهى در آية «أَمَّنْ يُجِيبُ...»، قبل از ما دست نياز بالا گرفته و براى فرج خويش دعا مىكند.(1)ما كه امام دلسوز و مهربان خود را از اعماق قلب دوست داريم، به صداى دلنشين او گوش جان مىسپاريم؛ و دعاى او را كه از عمق اضطرار برمىخيزد آمين مىگوييم. * اضطرار اول:
امر ظهورم را امضا كن!اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرزندشان مهدى (عليه السلام) را ياد كردند و از سوزِ دلِ او چنين خبر دادند: گويا قائم ـ(عليه السلام) ـ را مىبينيم كه سوار بر اسب سفيد پيشانى و سفيد دست و پاى از وادى السلام به سوى سهله مى رود و اين دعا بر لب دارد:اللّهم... لولا نصرك إيّاى لكنت من المغلوبين... اسألك ان تنجز لى أمرى و تعجل لى فى الفرج....... اى خدايى كه هر مؤمن تنهايى را عزت مىدهى و هر جبار عنيدى را ذليل مىنمايى. تو پناه منى آنگاه كه راههاى مختلف مرا درمانده كند و زمين با اين وسعتش بر من تنگ آيد.خدايا مرا خلق نمودى در حالى كه از خلقت من مستغنى بودى و اگر يارى تو نبود مغلوب واقع مىشدم.اى خدايى كه رحمت را از مواضع آن منتشر مىفرمايى و بركات را از معادن آن خارج مىسازي؛ و اى خدايى كه خود را به بلندى رفعت اختصاص داده و اوليايش با عزّت او احساس عزّت مىكنند؛ اى خدايى كه پادشاهان علامت ذلّت در پيشگاه او را به گردن گرفتهاند و از سطوت و قدرت او بيم دارند.خدايا تو را مىخوانم به اسمى كه خَلقت را با آن خلق نمودهاى و همه بدان اقرار دارند؛ و از تو مىخواهم بر محمد و آل محمد درود فرستى، و امر ظهور مرا امضا كنى و فرج مرا زود برسانى و مرا كفايت كنى و عافيت عنايت نمايى و حوائج مرا برآورده فرمايى. همين ساعت! همين ساعت! همين امشب! همين امشب! خدايا، تو بر هر كارى قادر هستى. * اضطرار دوم:
وعدهام را به انجام رسان و اصحابم را جمع كن.آن عزيزى كه چشمانمان را در حسرت ديدار گذاشته و دلمان را به انتظار نشانده، در قنوت نمازش ـ كه مقطع حساس دعا در نماز است ـ براى ظهور خود دعا مىكند:اللّهم مالك الملك... يا من لا تخلف الميعاد... انجز لى ما وعدتنى و اجمع لى أصحابى....اى خداى مالك پادشاهى، به هر كس بخواهى پادشاهى مىدهى و از هر كس بخواهى باز مىگيرى. هر كس را بخواهى عزيز مىگردانى و هر كس را بخواهى ذليل مىكنى،... اى خدايى كه روز و شب تغييرى در او ايجاد نمىكند.تو را مىخوانم به دعايى كه نوح (عليه السلام) تو را با آن خواند و او و همراهانش را نجات دادى و قوم او را هلاك فرمودى. تو را مىخوانم به آنچه خليلت ابراهيم (عليه السلام) تو را بدان دعا كرد و او را نجات دادى و آتش را براى او سرد و سلامت قرار دادى. تو را مىخوانم به دعايى كه كليم تو حضرت موسى (عليه السلام) تو را بدان خواند و تو آب دريا را براى او متفرق ساختى و او و بنىاسرائيل را نجات دادى و فرعون و قومش را در دريا غرق نمودى. تو را مىخوانم به آنچه روح تو حضرت عيسى (عليه السلام) تو را بدان خواند و او را از دست دشمنانش نجات دادى و نزد خود بالايش بردى. تو را مىخوانم به دعايى كه حبيب و برگزيدهات محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم) تو را بدان خواند و دعايش را مستجاب فرمودى و او را از گروههاى مختلف نجات دادى و بر دشمنانت پيروز ساختى. از تو مىخواهم به آن اسمى كه وقتى با آن خوانده شوى اجابت مىكنى.اى خدايى كه وعدهات را خلاف نمىكنى! آنچه به من وعده دادهاى به مرحلة عمل برسان و اصحاب مرا برايم جمع فرما و به آنان صبر عطا كن، و مرا بر دشمنانت و دشمنان رسولت پيروز فرما و دعاى مرا نااميد مگردان، كه من بندة تو و فرزند غلام و كنيز توام و در پيشگاه تو اسيرم.اى سيد من، تويى كه اين مقام را بر من منّت گذاشتهاى، و چنين درجهاى را به من عطا فرمودهاى، در حالى كه بسيارى از خلقت را از آن محروم ساختهاى. از تو مىخواهم بر محمد و آل محمد درود فرستى و آنچه به من وعده كردهاى به انجام رسانى. تو راستگويى و وعده را خلاف نمىكنى و بر هر كارى قادر هستى. * اضطرار سوم:
شدت امر به درجة نهايى رسيده، اجازهام ده!در قنوت ديگرى كه از اعماق آن قلب عالم امكان برمىخيزد و بر لب آن دلسوز امت مىنشيند، از خدا اجازه مىخواهد تا نقطة آغاز اين قيام جهانى را اذن فرمايد:اللّهم إنّ الغاية عندنا قدتناهت و إنا لغضبك غاضبون... فأذن بذلك....خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست و بر اوليايت با انجام وعدهات كرامت فرما، و به درك آرزويى كه براى يارى تو دارند برسان، و كفايت كن شرّ آنان كه در برابر تو عَلَم مخالفت برافراشتهاند و با ارتكاب خلاف دستورات تو متمرّد شدهاند و از سهلگيرى تو براى كند كردن تيزى سلاح تو استفاده مىكنند، و با وسايل تو قصد حيله بر تو دارند، و تو حلمت را بر آنان گستردهاى تا ناگهان گرفتارشان سازى و غفلتاً آنان را ريشهكن نمايى...خدايا، شدت كار نزد ما به نهايت درجه رسيده است، و ما به خاطر غضب تو غضب مىنماييم و براى يارى حقّ پافشارى مىكنيم و مشتاق رسيدن دستور توايم و براى به انجام رسيدن وعدة تو منتظريم و جارى شدن تهديدهاى تو بر دشمنانت را انتظار مىكشيم.خدايا، اجازة اين امر را عنايت كن و راههاى آن را باز كن، و به مرحلة ظهور رسيدن آن را آسان فرما و طرق آن را مهيّا كن و روشهاى آن را نشان ده و لشكريان و ياران او را تأييد فرما و هرچه زودتر به حملة شديدت بر قوم ظالمين مبادرت فرما و شمشير عذابت را بر دشمنان معاندت برآور و خونخواهى كن.(1). برگرفته از زيارت نامة حضرت نرگس (سلام الله عليها).