نقادان مکتب شیراز (سید سند و پسر او) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقادان مکتب شیراز (سید سند و پسر او) - نسخه متنی

کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نقادان‌ مكتب‌ شيراز (سيد سند و پسر او )

صدر الدين‌ دشتكي‌ دست‌ به‌ قلم‌ مي‌برد

2-1- انديشه‌هاي‌ فلسفي‌ جلال‌الدين‌ دواني‌ از سوي‌ انديشمندان‌ رقيب‌ و معاصر وي‌ به‌ شدت‌ مورد انتقاد قرار گرفت‌ و كتابهاي‌ در رّد آراء و نظريات‌ او به‌ رشته‌ي‌ تحرير درآمد. از جمله‌ كساني‌ كه‌ دست‌ به‌ قلم‌ گرفت‌ و روي‌ انديشه‌هاي‌ جلال‌الدين‌ دواني‌ انگشت‌ انتقاد گذاشت‌ سيد صدرالدين‌ دشتكي‌ شيرازي‌ (معرف‌ به‌ سيّد سند) را بايد نام‌ برد. البته‌ فرزند برومند سيّد، غياث‌الدين‌ منصور دشتكي‌ نيز در اين‌ راه‌ كوتاهي‌ نكرد و تا آنجا كه‌ در توان‌ داشت‌ به‌ انتقاد از آراء و نظريات‌ محقق‌ دواني‌ پرداخت‌ .

سيّد سند پيش‌ از به‌ شهرت‌ رسيدن‌ محقق‌ دواني‌ مجلس‌ درس‌ داشت‌ و شاگردان‌ بسياري‌ از محفل‌ تدريس‌ او بهره‌مند مي‌شدند ولي‌ با روي‌ كار آمدن‌ جلال‌الدين‌ دواني‌ به‌ ميزان‌ قابل‌ ملاحظه‌اي‌ از رونق‌ حوزه‌ي‌ تدريس‌ او كاسته‌ شد.انگيزه‌ي‌ اشخاصي‌ كه‌ با محقق‌ دواني‌ به‌ مخالفت‌ برخاستند چندان‌ اهميت‌ ندارد، آنچه‌ مهم‌ است‌ اين‌ است‌ كه‌ برخورد انتقادي‌ اين‌ اشخاس‌ با انديشه‌هاي‌ فلسفي‌ دواني‌ زمينه‌ي‌ تفكر را فراهم‌ ساخت‌ و در نتيجه‌ يك‌ جريان‌ فكري‌ به‌ وجود آمد. اين‌ جريان‌ فكري‌ در يك‌ مقطع‌ تاريخي‌ همان‌ چيزي‌ است‌ كه‌ مي‌توان‌ آن‌ را حاصل‌ حوزه‌ي‌ فلسفي‌ شيراز ناميد. دراين‌ حوزه‌ي‌ فلسفي‌ - كلامي‌ نوعي‌ تضارب‌ آراء تعاطي‌ افكار جريان‌ پيدا مي‌كند و در نتيجه‌ ثمرات‌ خود را نيز به‌ بار مي‌آورد .

نتيجه‌ي‌ برخوردهاي‌ فكري‌ سيّد سند با جلال‌الدين‌ دواني‌ كتابهايي‌ بود كه‌ در اين‌ باب‌ به‌ دست‌ آن‌ دو انديشمند نوشته‌ شد و به‌ چند مجلّد بالغ‌ مي‌گردد. اين‌ نوشته‌ها به‌ عنوان‌ طبقات‌ جلالي‌ يا طبقات‌ صدري‌ معروف‌ شده‌ است‌. اين‌ نوشته‌ها كه‌ به‌ صورت‌ ردّ و ردّ بر ردّ هر يك‌ از اين‌ دو انديشمند عليه‌ ديگري‌ به‌ رشته‌ي‌ تحرير درآمده‌ است‌ بيشتر به‌ مباحث‌ الهيات‌ و مسئله‌ي‌ اثبات‌ صانع‌ مربوط‌ مي‌گردد. غياث‌الدين‌ منصور دشتكي‌ نير انديشه‌هاي‌ جلال‌الدين‌ دواني‌ را مورد انتقاد قرار داده‌ و در ردّ كتاب‌ شواكل‌ الحور في‌ شرح‌ هياكل‌ النور او به‌ تأليف‌ يك‌ كتاب‌ پرداخته‌ است‌ .

آنچه‌ مسلم‌ است‌ اين‌ است‌ كه‌ اين‌ برخورد فكري‌ در اين‌ مقطع‌ از تاريخ‌ آثار سودمندي‌ به‌ جاي‌ گذاشت‌ كه‌ پيدايش‌ حوزه‌ي‌ فلسفي‌ اصفهان‌ يكي‌ از آن‌ آثار به‌ شمار مي‌آيد. اثرپذيري‌ صدرالمتألهين‌ شيرازي‌ از نوشته‌هاي‌ جلال‌الدين‌ دواني‌ و سيّد سند و همچنين‌ غياث‌الدين‌ منصور دشتكي‌ چيزي‌ نيست‌ كه‌ بتوان‌ آن‌ را انكار كرد. آنچه‌ مايه‌ي‌ تأسف‌ است‌ اين‌ است‌ كه‌ آثار فلسفي‌ انديشمندان‌ مكتب‌ شيراز به‌ درستي‌ مورد بررسي‌ قرار نگرفته‌ و نقش‌ آنها در تاريخ‌ تفكر به‌ روشني‌ معلوم‌ نگشته‌ است‌. اميد است‌ كساني‌ كه‌ به‌ اين‌ سنت‌ فكري‌ ابراز علاقه‌ مي‌كنند دامن‌ همت‌ به‌ كمر بندند و غبار فراموشي‌ را از چهره‌ي‌ آثار اين‌ بزرگان‌ انديشه‌ بزدايند انشاءا ... .

/ 1