انقلاب اسلامی و اتوپیای غرب زدگی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انقلاب اسلامی و اتوپیای غرب زدگی - نسخه متنی

سید مرتضی آوینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

با تعميم بخشيدن به اين نظرگاه سياسي که نويسنده ارائه مي دهد، اگر حکومت دکتر مصدق
ادامه مي يافت ما به همان آرمان دموکراسي که نويسنده مي خواهد دست مي يافتيم و همه
تعارضاتي که با حکومت دکتر مصدق وجود داشت، خواه نا خواه، مصداق همان اشتباهاتي است
که به پيشنهاد ايشان ما بايد از آنها پرهيز کنيم تا يک بار ديگر به بلاي کودتاي
1332 مبتلا نشويم؛ يعني به عبارت روشن تر، روحانيون را از دخالت در حکومت کنار
بکشيم و کار را به دست روشنفکران ناسيوناليست بسپاريم نا امثال محمد رضا شاه از اين
تفرقه ي ميان مشروطه خواهان و مشروعه خواهان به نفع خويش سوء استفاده نکنند؛ حال
آنکه قبل از هر چيز، بعيد است حتي خود نويسنده مذکور نيز نداند که استقرار زير ساخت
هاي حکومت پارلماني دموکراسي به معناي نفي نظام حکومتي است که مي خواهد بر ولايت
فقيه مبتني باشد و لذا، اگر چه ما اصرار نداريم که همه روشنفکران ضرورت هاي تاريخي
و فرهنگي اين مرز و بوم را در يابند و روي به ولايت فقيه بياورند، اما با اصرار
فراوان تقاضا مي کنيم که سخنان خويش را بدون خدعه ونيرنگ و با صراحت و صداقتي بر
زبان بياورند که لازمه حيات انساني است. نظام اسلامي ايران اکنون اسوه همه جريان ها
و گرايش هاي اسلام خواهي در سراسر جهان است و کره زمين با انقلاب اسلامي وارد دوران
پرحادثه يک عطف تاريخي شده است که در آخر به فروپاشي غرب و زير ساخت هاي حکومتي آن
نيز منتهي خواهد شد.

در مقاله دوم مورد بحث، يعني « رمان، دنياي خيال عصر ما »، اگر چه روي سخن علناً
متوجه قبله دموکراسي نيست، اما ارزيابي ها و احکام و ننتايج صادره، از همان نظرگاهي
انجام شده است که در مقاله « بحران دموکراسي در ايران » ميخوانيم. در اين مقاله،
نويسنده بعد از ذکر مشهوراتي تکراري در باب رمان که نظير آن را البته نه با اين
زبان مطنطن و ظاهراً اديبانه در بسياري ديگر از نشريات مصرفي ديده ايم، روي
اعتراض را متوجه مشکلات و دستکاري ها و حک اصلاحاتي مي کند که در هنگام صدور اجازه
ي انتشار، از جانب مسئولين اِعمال مي شود. گذشته از آنکه با توجه به اين فضاي
ليبراليستي که بر مطبوعات کشور حاکم است انسان از اصل در وجود و عدم و يا کيفيت و
کميت موضوع موردبحث دچار ترديد مي شود، اما به هر تقدير، نقطه تعارض ما با مقاله
کذايي در اينجا نيست. هدف حمله نويسنده مقاله به طور مشخص متوجه نظارتي است که
بالخصوص در مورد « حفظ عفاف » اِعمال مي گردد. او مدعي است که يک چنين نظارتي لازم
نيست و براي اثبات مدعاي خويش دلايلي اقامه کرده است که ما آنها را در اينجا ذکر مي
کنيم و بعد در کمال اختصار به يکايک آنها پاسخ مي دهيم. مي نويسد:

مي گويند اين حک و اصلاحها به رعايت مصالح جامعه ضرورت دارد. اين دعوي تا چه حد
موجه است. البته رمان بدان جهت گرايش داردکه خواننده را به زووايا و خفايا بکشاند و
در خلوت چه بسا حوادثي روي دهد که آفتابي شدن آنها خالي از اشکال نباشد. اما اين
هست که خواننده نيز رمان را در خلوت مي خواند [!]، رمان کتابي نيست که در حضور جمع،
آن هم هر جمعي، خوانده شود. از اين رو، وصف برخي از صحنه ها زياني به مناسبات
اخلاقي نمي رساند. وانگهي اگر اين صحنه ها در رماني گنجيده شده، لابد از آن گزيري
نبوده است. همچنانکه، في المثل، در ابواب فقه و مباحث علم پزشکي از وصفها و حتي
تصويرهاي عريان و بي پرده چاره اي نيست و کسي تا کنون به اين عرياني و بي پردگي
اشکال نکرده است.

/ 5