مقدمه جلد 44
بسم الله الرحمن الرحيمپيروزى انقلاب اسلامى در ايران، شرق و غرب را به حيرت افكند و آمريكا بيش
از پيش به ضعف دستگاههاى جاسوسى خود كه براى تنظيم سياستهاى خويش
و جلوگيرى از وقوع انقلابها، بدآنها متكى است پى برد. سازمان جاسوسى آمريكا
"سيا" با همه ئ پيچيدگى و وسعت امكانات و تجربيات چندين ساله نتوانست
تحليل به موقع و درستى از چگونگى رشد انقلاب اسلامى، تشكيلات آن، نحوه ئ
رهبرى و چگونگى نفوذ آن در ميان مردم ارائه دهد. اتحاد بى نظير امت و ايمان
آنها به پيروزى در پرتو درايت و هوشيارى حضرت امام مدظله، الگوى بى مانندى
را براى پى ريزى و پيشبرد يك انقلاب اسلامى به جهانيان عرضه كرد. در كتابهاى
مختلف اسناد منتشره، بوضوح اين معنى كه آمريكا دچار نوعى غافلگيرى در
مقابل حركت انقلاب اسلامى شده بود ديده مى شود.
پس از پيروزى انقلاب اسلامى آمريكائيها تكانى خورده وبه خود آمدند. ظاهرا"
كليه كانالهاى رسمى آنها شامل مقامات لشگرى و كشورى رژيم طاغوت و
دوستان قديمى كار آيى خود را از دست داده بودند. دوستان ديگر امثال دار
ودسته نهضت ازادى هم كه دانسته يا ندانسته انواع و اقسام خبرها را طى ملاقاتها
و برخوردهاى رسمى و غير رسمى در اختيار آنها قرار مى دادند، نتوانسته بودند
نيازهاى جاسوسى آمريكا را برآورده
سازند.
دشمنى ديرين وافزايش يافته آنهابا اسلام وانقلاب اسلامى لزوم انخاذ تدابيرى
براى مقابله با آن را ايجاب مى نموده و اتخاذ تدابير و طرح نفشه هاى مدافعه،
بيش از هر چيز نياز به اطلاعات اساسى و جامع در باره ئ كليت انقلاب داشت.
شناخت شكافهاى اجتماعى، اقتصادى، سياسى و ايدئولوژيك در درون صفوف
انقلاب اولين قدم اساسى هر جريان ضد انقلابى است و به همين دليل سعى اوليه
زخم خورده درجه اول انقلاب بر آن بود تا اين شكافها و تنشها را شناسايى نمايد.
اين موضوع فقط در مورد انقلاب ما صادق نيست بلكه هر قيام مردمى در سراسر
گيتى با آن مواجه است و قدرتهايى كه منافع آنهابه واسطه اين قيامها در معرض
تهديد قرار مى گيرد از انجام اقدامات فوق الذكر را تعقيب مى نمايد.
الف " شناسائى كامل چهره هاى انقلاب و سپس كسانى كه به ظاهر در صف
انقلاب قرار داشته اما طرز فكرى غير انقلابى دارند.
ب " بكارگيرى مجموع اطلاعات كشف شده در تمام زمينه ها براى طرح نقشه ها
وتوطئه ها در جهت انحراف مسير انقلاب در تلاشى كه به اين منظور انحام
مى گيرد، قاعدتا" كسانى كه همخانى و هماهنگى بيشترى با باورهاى غرب دارند
اميدهاى درجه يك محسوب شده، روى آنهاسرمايه گذارى زيادى مى شود تا
صادر و مناصب اجرايى و كليدى انقلاب را به عهده گيرند.
ج " استفاده از اطلاعات براى برخوردهاى حاد و حذفى
با انقلاب كه عمدتا" شامل براندازى، تهاجم نظامى ترور رهبران مى شود.
د " هدف چهارم جاسوسى مطلع ساختن متحدين سياسى قدرتى است كه منافع
وى در معرض خطر قرار گفته است. اشتراك منافع و اهداف سياسى، منحر به
ايحاد اتحادهاى كوتاه مدت و در بسيارى مواقع بلند مدت مابين كشورها
و قدرتهاى مختلف مى شود. به تبع اين اتحاد و تشكيل جبهه واحد بر عليه انقلاب
است كه نقشه ها و توطئه هاى مشترك چيده شده و اين طرحها و نقشه ها
مى بايست تالى هماهنگيها و وحدت نظر پيشين باشد.
به منظور كسب اين اتفاق، دشمنان اخبار خويش را با يكديگر در ميان گذاشته و
دست به تبادل آنها مى زنند. يكى از اسناد مندرج در اين مجموعه بهترين مثالى
است كه موضوع فوق را روشن مى كند. اين سند مربوط به گزارش يك جلسه
توجيهى است كه براى شخصى به نام "زيوالون "نماينده موساد"سازمان
جاسوسى اسرائيل" برگزار مى شود.
همبستگى نزديك و تنگاتنگ سيا و موساد و انهداف مشترك آنهادر جهت
جاسوسى براى نابودى و به انحراف كشانيدن انقلاب فلسطين باعث مى شود كه
مرز بنديهاى ظاهرى ميان آمريكا و اسرائيل و اژانسهاى جاسوسى هر يك
برداشته شده و بسان يك تشكيلات واحد اجزاع مختلف خويش را جهت اجراى يك برنامه هماهنگ نمايند.
يكى از موعثرترين روشهاى جاسوسى از درون يك
تشكيلات داشتن منابع خبرى در درون آن مى باشد. كشف و شناسائى و استخدام
منابع يكى از موثرترين اقداماتى است كه سيا در جهت انجام آن ظريفترين و
پيچيده ترين شيوه ها را به
كار مى گيرد. شناسائى يك منبع بالقوه، معمولا"توسط ديگر جاسوسان و منابع
انجام مى شود و بعد از تحقيقات لازم در مورد پيششينه فرد اقدامات لازم براى
شكار وى به مرحله اجرا درمى آيد. علائمى هستند كه سيا روى آنها حساس بوده و
با مشاهده آن در افراد مئرد بحث هستندكه همينها نيز از طرفى شخص را وامى
دارند تا اقدام به همكارى با كسانى بنمايد كه تا ديروز آنهارا دشمن و رقيب خود
مى پنداشت. عمده اين علائم به قرار زير هستند:1-اشتراكها در عقائد سياسى، در بسيارى موارد دلايل اساسى و شايد مهمترين
آنها براى پيوستن افراد به سيا مى باشند. اينها كه به دليل دلبستگى به مرام و مسلك
سياسى و طرز تفكر غرب بر آن باورند تا در جهت پياده كردن آن ارزشها در جامعه
خويش قدم بردارند، به عنوان گامى در اين راه تن به حاسوسى و خبر چينى براى
سيا مى دهند. از ميان افرادى كه مى شناسيم، امير انتظام عضو و سخنگوى دولتن
موقت و مقدم مراغهاى از اين دست افراد بودند كه اطلاعات خويش را بيدريغ در
اختيار مامورين سيا مى گذاشتند.
2- سرخوردگيهاى ايدئولوژيك. افرادى كه در طرز فكر سازمان و يا ايدئولوژى
خويش اشكالاتى مشاهده مى نمايند و در صورتى كه اين اشكالات به حدى برسد
كه پاسخى براى آن نيابند، جذب قطب مخالف مى شوند. تعداد زيادى از منابع
سيا كمونيست هاى دو آتشه اى بوده اند كه بعد از بريدن توسط سيا جذب و
استخدام شده اند.