ابتدا لغت سيره را معنى بكنم كه تا اين لغت را معنى نكنم نمى توانم سيره پيغمبر را تفسير بكنم . سيره در زبان عربى از ماده سير است . ( 1 ) سير يعنى حركت, رفتن , راه رفتن سيره يعنى نوع راه رفتن . سيره بر وزن فعلة است و فعله در زبان عربى دلالت مى كند بر نوع . مثلا جلسه يعنى سبك و نوع نشستن , و اين نكته دقيقى است . سير يعنى رفتن , رفتار , ولى سيره يعنى نوع و سبك رفتار . آنچه مهم است شناختن سبك رفتار پيغمبر است. آنها كه سيره نوشته اند رفتار پيغمبر را نوشته اند . اين كتابهايى كه ما به نام سيره داريم سير است نه سيره . مثلا سيره حلبيه سير است نه سيره , اسمش سيره هستولى واقعش سير است . رفتار پيغمبر نوشته شده است نه سبك پيغمبر در رفتار . نه اسلوب رفتار پيغمبر , نه متد پيغمبر خيلى از مردم در تفكرشان اصلا سبك و منطق ندارند , يك دفعه به نقل استناد مى كند , يك دفعه به عقل استناد مى كند , يك دفعه حسى مى شود , يك دفعه عقلى مى شود . اينها مادون منطقند . من به مادون منطق ها كار ندارم . در رفتار هم اكثريت قريب به اتفاق مردم سبك ندارند . به ما اگر بگويند سبكت را در رفتار بگو , سيره خودت را بيان كن , روشت را بيان كن , تو در حل مشكلات زندگى چه روشى دارى ؟ پاسخى نداريم . هر كسى براى خودش در زندگى هدف دارد , هدفش هر چه مى خواهد باشد , يكى هدفش عالى است , يكى هدفش پست است , يكى هدفش خداست, يكى هدفش دنياست . بالاخره انسانها هدف دارند . بعضى افراد براى هدف خودشان اصلا سبك ندارند , روش انتخاب نكرده اند , روش سرشان نمى شود , ولى قليلى از مردم اينجورند و الا اكثريت مردم دون منطقند , دون سبكند , دون روشند , به اصطلاح هرج و مرج بر اعمالشان حكمفرماست و همج رعاع هستند.سيره پيغمبر يعنى سبك پيغمبر , متودى كه پيغمبر در عمل و در روش براى مقاصد خودش به كار مى برد . بحثما در مقاصد پيغمبر نيست , مقاصد پيغمبر عجالتا براى ما محرز است . بحثما در سبكپيغمبر است , در روشى كه پيغمبر به كار مى برد براى هدف و مقصد خودش . مثلا پيغمبر تبليغ مى كرد . روش تبليغى پيغمبر چه روشى بود ؟ سبك تبليغى پيغمبر چه سبكى بود ؟ پيغمبر در همان حال كه مبلغ بود و اسلام را تبليغ مى كرد , يكرهبر سياسى بود براى جامعه خودش از وقتى كه آمد به مدينه , جامعه تشكيل داد , حكومت تشكيل داد , خودش رهبر جامعه بود . سبك و متود رهبرى و مديريت پيغمبر در جامعه چه متودى بود ؟ پيغمبر در همان حال قاضى بود و ميان مردم قضاوت مى كرد . سبكقضاوتش چه سبكى بود ؟ پيغمبر مثل همه مردم ديگر زندگى خانوادگى داشت , زنان متعدد داشت , فرزندان داشت . سبك پيغمبر در ( زن دارى( چگونه بود ؟ سبك پيغمبر در معاشرت با اصحاب و ياران و به اصطلاح مريدها چگونه بود ؟ پيغمبر دشمنان سرسختى داشت . سبك و روش پيغمبر در رفتار با دشمنان چه بود ؟ ودهها سبك ديگر در قسمتهاى مختلف ديگر . مادر اينجا به گوشه ايي ازاقدامات پيغمبر اشاره مي نمايم .