آغاز كتاب و منتخب يكى از داستان هاى هشت بهشت - از هشت بهشت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

از هشت بهشت - نسخه متنی

امیرخسرو دهلوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آغاز كتاب و منتخب يكى از داستان هاى هشت بهشت





  • بس به صد شادى و دلارامى
    دل كزان پيش مهربان بودش
    شاه فرمود كان دو صورت حال
    نقش بندان بخانه ى تصوير
    پور منذر كه بود نعمان نام
    شه ز بس دانش و معانى اور
    در همه ملك اشارتش داده
    چون ز صحرا نوردى بهرام
    جست داناى كار مردى چند
    دادشان يادگارهاى گران
    كاورند از براى خلوت بخت
    رهروان بعد هفت ماه خرام
    چون قوى شد بناى پرده ى راز
    بر لب جوى مرغزارى جست
    خواند معمار كاردان را پيش
    از زمين تا فراز گنبد مهر
    بود بناى كاردان مردى
    شيده نامى كه هر چه پيدا كرد
    هفت گنبد چو رنگ و بوى گرفت هر يكى هم به رنگ مسكن خويش
    هر يكى هم به رنگ مسكن خويش



  • باز بردش به تخت بهرامى
    پيش از ان شد كه پيش از ان بودش
    آيد اندر نمونه ى تمال
    در خور نق نگاشته و سرير
    در سبق هم جريده ى بهرام
    وز بزرگى و كاردانى او
    دستگاه و زارتش داده
    مصلحت را گسسته ديد عنان
    تجربت يافته ز چرخ بلند
    در خور پيشگاه تاجوران
    هفت دختر ز هفت صاحب تخت
    آوريدند هفت ماه تمام
    كرد نعمان بناى ديگر ساز
    كز بهشتش نمونه بود درست
    باز گفتش خيال خاطر خويش
    هفت گنبد برآورى چو سپهر
    كز زمين آسمان بنا كردى
    خلق را زان نمونه شيدا كرد
    جا در و هفت ماه روى گرفت جامه را رنگ داده بر تن خويش
    جامه را رنگ داده بر تن خويش


/ 16