مقدمه
از جمله مسائلي كه به نحو عميق و گستردهاي با حج و ريشههايتاريخي آن در ارتباط است، مسأله رهبري يا «امامت و ولايت» است. شايان تأمل
است كه واژه «امام» با بار معنوي و جايگاه والايي كه دارد، براي نخستين بار
در قرآن كريم براي حضرت ابراهيم خليل(عليه السلام) عنوان شده است:
{وَاِذِابتلي إبراهيمَ رَبُّه بِكلمات فَأَتَمَّهُنَّ قالَ
اِنّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إماماً...}1 و آنگاه درباره تني چند از پيامبران بزرگ، از فرزندان ابراهيم مطرح گرديده است
{وَجَعلْناهُمْ أئِمَّةً يَهدُونَ
بِأَمْرِنا...}2 و نيز در موارد ديگري
كه ريشه در فرهنگ ابراهيمي دارد.بدين ترتيب، اگر ابراهيم
بنيانگذار حج در برههاي خاص از تاريخ بشر بود، همو طلايهدار
امامت و نخستين كسي است كه بدين منصب مفتخر گرديد و امام و اسوه پيامبران بعد
از خود شد.ناگفته نماند كه «امام» و
«ائمه» به مفهوم لغوي، درباره پيشوايان ضلال گمراه نيز كاربرد دارد كه با اين
مفهوم خارج از بحث فعلي ما ميباشد; مانند آيه: { فَقاتِلُوا أئِمَّةَ
الكُفْرِ}.3 {وَجَعَلناهُم أئِمَّةً يَدْعون اِلَيالنّارِ}.4