مسند و مسندنويسى - مسند و مسندنویسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مسند و مسندنویسی - نسخه متنی

علی مختاری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علوم حديث ـ شماره 4 ، تابستان1376

مسند و مسندنويسى

على مختارى

مجموعه هاى حديثى گوناگون اند؛ برخى از آنها به «صحيح» مشهورند (مثل: صحاح سته) و بعضى به «اصول» (مثل: اصول اربعمأة)؛ دسته اى «سنن» ناميده مى شوند (مانند: سنن ترمذي و سنن ابوداود) و گروهى نيز عنوان «جامع» دارند (مثل: جامع الاحاديث جعفر بن احمد قمى و الجامع الصغير سيوطى).برخى عناوين ديگر اين مجموعه ها، عبارت است از: «معجم»، «مستدرک»، «مستخرج»، «جزء» و ...

گونه اى از مجموعه هاى حديثى هم «مسند» نام دارد، که در اين مقاله آن را بررسى خواهيم کرد. گفتنى است که گاه چند نام (از نامهاى ذکر شده) يکجا و در کنار هم، عنوان يک اثر واقع مى شوند؛ چنانچه ابن کثير، کتابش را جامع المسانيد و السنن [1] ناميده است.

مُسنَد

سند، نزد حديث شناسان، طريق متن يا زنجيره به هم پيوسته راويان است كه يكى پس از ديگرى، حديث را روايت مى كنند تا به معصوم(ع) برسد؛ [2] و نيز به منزله ستونى است كه متن حديث بر آن استوار است. [3]

واژه «مسنَد» اسم مفعول از باب اِفعال و جمع آن، مَسانِد و مَسانيد است. [4] اين واژه، هم معانى گوناگون لغوى و هم معانى متعدّد اصطلاحى دارد.

ابن فارس و زمخشرى در معنى لغوى آن مى نويسند:

مُسنَد در لغت به معناى دهر و روزگار و يا خطّ «حِمْيَر» است. [5]

در وجه تسميه خطّ حمير به مسند گفته اند:

لأنّ حروفها ترسم على هيأة خطوط مستنده الى أعمِدة. [6]

قبل از اين دو، خليل بن احمد فراهيدى مى گويد:

مسند، يعنى روزگار؛ زيرا اشيا به آن نسبت داده مى شود. مى گويى: فلان حادثه در فلان وقت بود. [7]

ابن منظور، مسند را، اسم ابزار هم معنى كرده است:

هرچه شيئى را بدو نسبت دهى، آن مِسنَد و مُسند ناميده مى شود و جمعش مَساند است. [8]

اگر«مسند» را اسم ابزار بدانيم، حديث مسند، حديثى است كه به آن استناد و برآن اعتماد مى شود، و دليلى به حساب مى آيد. در اين صورت، به قول زمخشرى، لفظ «مسند» در مَجاز استعمال شده است.

اگر مسند را اسم مفعول باب اِفعال بگيريم، حديث مسند، حديثى خواهد بودكه زنجيره راويانش تا به اوّلين گوينده، رسانيده شده است. در اين صورت، استعمال «مسند» در حقيقت است و نه بر مَجاز.

گاهى هم «مسند» به صورت مصدر ميمى و به معناى «اسناد دادن» به كار مى رود.

معناى اصطلاحى «حديث مُسنَد»

حديث مسند ـ كه به آن موصول و متّصل نيز گويند ـ در برابر حديث مرسل، منقطع، مرفوع، موقوف و معضل است. يعنى اگر سلسله سند حديث تا گوينده اصلى آن، كاملاً ياد شود، آن حديث مسند، وگرنه مرسل خواهد بود.

/ 6