مأموريت هاى مشكوك در سرزمين هاى مقدس (2)
اصغر قائداندر شماره پيشين (41) خاطرات برخى اروپاييان كه در پوشش مسلمانان و زائران حرمين شريفين با اهداف ماجراجويانه و يا پاره اى دلايل سياسى و جاسوسى به شهرهاى مقدس مكّه و مدينه سفر كرده اند در اختيار خوانندگان عزيز قرار گرفت كه در اين شماره نظر شما گراميان را به قسمت دوّم آن جلب مى نماييم:غرب آنگاه كه حركت خود را براى تثبيت خويش، پس از درك شرايط و مسائل داخلى خود و براى بهره بردارى از آنچه كه به خيزيش و رنسانس اروپايى معروف است، آغاز كرد، حركت محكم ديگرى را نيز براى شناخت دشمن بزرگ خود و به هدف تسلّط و حتى نابودى آن شروع نمود; اين دشمن كسى يا چيزى جز «شرق» نبود كه سابقه اى ديرينه داشت; بهويژه، شرق اسلامى كه براى غربيان به عنوان يك معارض و رقيب محسوب مى شد.1 در اينجا ديدگاهى نيز در خلال دوران اين تقابل شكل گرفته بود كه البته در قرن دوازدهم محدود و سپس توسعه يافت و آنگاه درقرن سيزده و چهاردهم تا قرن هيجدهم به جهش و جنبش پرداخت و تا دوران استعمارى2 نيز تداوم يافت. درآن عصر، اساس اين حركت به شكل گسترده اى رواج يافت و شيفتگان فرهنگ غرب را مطمئن ساختكه اين انديشه ها حقايقى انكارناپذيرند.