اما شيعيان سعودى بر دو قسم هستند - رساله ای در بررسی و تحلیل از شرایط حاکم سیاسی بر مخاطبین ما در حج بیت اللّه الحرام در منطقه خاورمیانه نسخه متنی

اما شيعيان سعودى بر دو قسم هستند

1) شيعيان طرفدار انقلاب و ج، ا، ا2) شيعيان معترض به ج، ا، اشعيان معترض به انقلاب اسلامى اكثراً از طرفداران حسن صفّار كه ارتباط خوبى با سعودى ها بر قرار نموده مى باشند و اكثراً نسب به مسائل ذيل 1) عدم رعايت جميع مسائل اسلامى در ايران مانند اجراء حدود و غيره2) وجود موسيقى در راديو و تلويزيون3) تغييرات نسبت به بعضى از مراجع آنها بنام آقايان روحانى و شيرازى4) مبعضاً اعتراض نسبت به مواضع سياسى ايران نسبت به آمريكااما شيعيان طرفدار اننقلاب اسلامى اكثراً از قشر جوان و تحصيل كرده و مقام معظم رهبرى و عاشق انقلاب اسلامى و مشتاِ به دريافت ج، ا، ا در مواضع سياسى و اجتماعى و مذهبى مى باشند.تبيين اجمالى شرائط حاكميت سياسى در سعودى در مسائل زير خلاصه مى گردد:1) حاكميت سلطنتى و موروثى در فرزندان ملك عبد العزيز كه از سال 1902 حاكم عربستان شده اند2) عدم مجلس شورا و قانون گذارى در آن كشور3) خفقان و عدم آزادى بيان و قلم4) عدم وجود احزاب سياسى5) اعمال سانسور و كنترل بر مطبوعات6) حاكميت مستشاران خارجى به مشغول به كار در ارتش و كارخانه جات و پالايشگاههاى سعودى

«2 ـ حاكميت سياسى فلسطينى ها»

حجاج فلسطينى بر سه قسمت تقسيم مى شوند:

1) فلسطينى هاى ساكن در مناطق اشغالى و قدس و محتل2) فلسطينيهاى ساكن در نوار غزه و در تشكيلات خود گردان و عرفات3) فلسطينى هاى آوره در كشورهاى عربى و اروپائىاما فلسطينى هاى ساكن در مناطق اشغالى كه به حج مى آيند اكثراً بر اثر محدوديت كسانى هستند كه سن آنها بالاتر از پنجاه سال مى باشد و به لحاظ در آن بر خورد دارنند بيشتر خواستار مصاله و سازش مى باشند تا در اشخاص داراى ويژگى هاى ذيل مى باشند:1) علاقه واخر به امام (قده) با وجودى كه امكان معرفى و تبليغ از بنيان گذار ج، ا، ا آن خطه ابداً نبوده است.2) داراى شهبات و اسئله متعدده نسبت به شيعه و نظام ج، ا، ا3) اكثراً طرفدار مصالحه و سازش مى باشند (البته در بين ساكنين شهرهاى اكثراً خواستار نابودى رژيم صهيونيستى و لزوم نبرد مى باشند)4) اكثراً اشخاص عادى و غير تحصيل كرده مى باشنداما فلسطينى هاى ساكن در مناطق غزه و ساحل رود اردن 1) اكثراً در حج سال اخير 74 خوشبين به توافقات عرفات، تل آديو بودنند بخلاف حج سالهاى قبل كه طرفداران جهاد اسلامى و حماس بيشتر جلوه گرى نمودند.2) شكايت از دخلت اقتصادى موجود در نوار غزه بعد از روى كار آمدن عرفات3) اظهار دلهره و ترس از تغيير اوضاع و تسلط كامل بر آنها4) داراى شهبات و و اسئله فراوان نسبت به ج، ا، ا و مذهب حقه جعفرى5) اكثراً اشخاص مسن و بى سواد هستند

چگونگى بينش فلسطينيان ساكن در كشورهاى عربى يا اروپائى

فلسطينيان ساكن در كشورهاى عربى بيشتر در عربستان، اردن، لبنان، عراِ، سوريه، كويت، امارات، قطر، تونس، ليبى، ابوظبى، مصر و در كشورهاى اروپائى و آمريكائى مانند سوئد، دانمارك، نروژ، هلند، بلژيك، فرانسه، كانادا و آمريكا ساكن مى باشند و داراى ويژگيهاى ذيل مى باشند:1) اكثراً داراى در آمدى خوب و مناسب و زندگى راحت2) اكثراً بى تفاوت نسبت به مسئله فلسطين (و در صورت حتى در فرض صهيونيستى اينها حاضر به ترك كشورهاى محل سكونت خود نمى باشند)3) عدم ترين و اعتقاد مذهبى لازم4) بدبين به ج، ا،ا و مذهب تشيعو لكن فلسطينيان ساكن در لبنان وسوريه و اردن اولاً: نسبت به اوضاع داخلى فلسطين بى تفاوت نبوده و در صورت زندگى در آنجا را بر زندگى در اردوگاههاى غربت ترجيح مى دهند. ثانياً: نسبت به مذاكرات جارى به مذاكرات جارى عرفات وتل آويو بسيار بدبين يك خائن به آرمان فلسطين ياد مى كنند. «3 ـ تحليلى از شرايط حاكميت سياسى مخاطبين لبنانى در حج»

مخاطبين لبنانى ما در حج بر چهار قسمت تقسيم مى گردند:

1) شيعيان طرفدار حزب اللّه كه اكثراً مخاطبين لبنانى ما در حج مى باشند2) شيعيان بى تفاوت يا ضد حزب اللّه و مقاومت كه در اقليت مى باشند خصوصاً در خارج از كشور3) سنى هاى طرفدار مقاومت ج، ا، ا كه بعضاً شمال از طرفداران شيخ سعيد شعبان مى باشند4) وهابيهاى متعصب يا احباش لبنانى ساكن در عربستان كه اكثراً از مناطقه شمال لبنان (طرابلس) مى باشند.اما شيعيان طرفدار حزب اللّه داراى ويژگيهاى ذيل مى باشند:

1) علاقمند به ج، ا، ا و مقام معظم رهبرى2) طرفدار مقاومت اسلامى و خواستار نابودى رژيم صهيونيستى3) داراى روحيه پر شور و مقاومتى در دفاع از تشيع و انقلاب اسلامى در حج مى باشند4) پر تحرك و نشاط در مراسم برائت از مشركين و شركت در كنگره هاى بعثه5) بى اطلاع يا بى اعتنا نسبت به وحدت شيعه و سنىاما شرايط حاكميت لبنان نظامى است تركيب يافته از حاكميت ما رونى هاى مسيحى و مسلمان و شيعه، و با وجودى كه شيعه از نظر جمعيت اكثريت را در لبنان دارا مى باشد و لكن در اثر نفوذ سياسى فرانسه واتيكان و كشورهاى مسيحى غربى حاكميت اصلى را براى داراى جمعيت كمترى مى باشند و بعداً براى اهل سنت و در براى شيعيان قرار داده شده است كه به ترتيب رياست جمهور وزراء براى مسيحيان و نخست وزيرى و تعدادى از وزراء براى و رياست مجلس و تعداد قليلى از وزارت خانه ها غير استرانژيك وزيروزارتخانه براى شيعيان در نظر گرفته شده بود و تعداد نمايندگان مجلس هم بر همين معيار مى باشد كه از نظر تركيب جمعيتى ذيل كه اكنون بيشتر شده تبعيضى ناروا بوده وهست مثلاً اگر جمعيت كل لبنان 3 باشد معيارجمعيتى بر اساس /800000/1 نفر شيعيان /000/700 هزار نفر سنيان و دروز /000/500 هزار نفر مارونى ها و غيره در اثر درگيرى پانزده ساله داخلى لبنان در اواخر سال 989 كشورهاى فرانسه و واتيكان و عربستان سعودى و سوريه پس در طائف عربستان كه با حضور اكثريت جناحهاى درگير در لبنان حزب اللّه توافق گرديد كه قانون اساسى لبنان تقسيم قدرت و نموده و كليه كريسهاى پرلمان بين مسيحيان و مسلمانان به تصورات تقسيم گردد كه در اين بين شيعه هم جزء مسلمانان محسوب شده و رياستهاى تقسيم شده بين مذاهب همچنان به قوت خود باقى باشد.اكنون از جنگ داخلى لبنان اثرى جز اقتصاد و ويران و خرابه هاى جنگ وجود ندارد و مهمترين مشكلى كه براى لبنان و شيعيان لبنانى همچنان لاينحل باقى مانده در چند مسئله خلاصه مى گردد:1) وجود حاكميتى غير مشروع و وابسته به سوريه2) باقى ماندن تحت اشغال مقدار زيادى از مناطق مرزى لبنان در دست صهايفه3) حملات روزانه صهيونيستها و مزدوران آتوان لحد به جنوب و غرب بقاع4) محاصره دريائى لبنان5) عدم موفقيت مطلوب دولت در بازسازى اقتصادى و وخامت اقتصادى لبنان6) عدم موفقيت مطلوب دولت حريرى در بازسازى ويرانه هاى جنگى7) رشد بيكارى فراينده در لبنان كه اكثراً از طريق احزاب ارتزاِ مى نمايند8) عدم وجود ارتشى قدرتمند براى دفاع از كشور و نجات اراضى اشغال شده لبنان9) وجود اختلافات فكرى، سياسى عقيدتى بين پر قدرت ترين حزب موجود در لبنان يعنى حزب اللّه و دولت لبنان10) اختلاف شديد در حاكميت اجرائى لبنان11) عدم وحدت نظر واقعى در مورد دفاع و مقاومت يا مذاكره با 12) خطر اشتعال جنگ داخلى جديد بر عليه حزب اللّه در صورت سوريه و لبنان با اسرائيلى هااصولاًدولت لبنان به لحاظ ديد فكرى خود بسيار مايل به توافق مى باشد ولكن بزرگترين مانع بر سر توافق با اسرائيل عدم توافق مى باشد و اين به لحاظ نفوذ سياسى فوِ العاده سوريه در لبنان از احزاب فعال مى باشد و اگر چنين مشكلى در پيش روى دو لت لبنان مارونى ها اولين كسانى بودند كه دست صهايفه را مى شمردند و صورتى كه رژيم صهيونيستى با سوريه در مورد بزرگترين مشكل بين جولان به توافق برسدچنانچه اين توافق بعيد به نظر نمى رسد فوراً مشكل خود با اسرائيلها را حل خواهد نمود گرچه به حسب لبنان در اين امر به مشكل بزرگترى يعنى وجود جوانان پريشورى كه خواستار نابودى صهيونيستها هستند و از امكانات نسبتاً خوبى هم بر خوردار مى باشند و اجراءگر سياست ج، ا،ا خاورميانه مى باشند مبتلا، مى باشد و اكنون هم دولت لبنان به لحاظ سه مسئله ذيل فعلاً درصد حذف حزب اللّه نمى باشند.1) تثبيت مشروعيت مقاومت در بين مردم لبنان و نفوذ فوِ العاده حزب اللّه در بين مردم2) باج گيرى از اسرائيل3) روابط استراتژيك سوريه با ايرانالبته شخص حافظ اسد در حاكميت سوريه فردى است كه دير به توافق خواهد رسيد و در حذف فيزيكى حزب اللّه بسيار محتاط عمل خواهد نمود و لكن اين نظر نسبت به بقيه حاكيت فعلى سوريه خصوصاً معادن پر نفوذ حافظ اسد در امور لبنان يعنى عبد الحليم خدام مطابق صحت نمى باشد.به هر حال در صورت توافق رژيم صهيونيستى با لبنان و سوريه احتمالات ذيل متعدد مى باشد.1) تضمين دولت لبنان به اسرائيل در مورد عدم جمله به اراضى اشغالى ارخاك لبنان كه در نتيجه تأمين امنيت مرزها يا بواسطه نيروهاى حافظ صلح يا خود ارتش لبنان بوجود آيد و در نتيجه در اينجا ممكن است اسرائيل به تشويق آمريكا با محور قرار دادن قرار داد 425 شوراى امنيت از اراضى لبنانى عقب نشينى نمايد.2) دولت لبنان خود را عاجر از امنيت اسرائيل نشان دهد در اينجا اسرائيل از بخشى از اراضى لبنانى عقب نشينى مى كند و سازشكاران لبنانى علت عدم عقب نشينى كامل صهيونيست ها و بقاى اسرائيل در لبنان عملياتهاى نظامى حزب اللّه بر عليه اسرائيل كند3) با وجودى كه يكى ز شرايط اسرائيل براى خروج از لبنان عقب سوريه امتيازاتى را در سطح جهانى در بر دارد خصوصاً اعتبارات بين المللى سوريه بر اساس حضورش در لبنان مى باشد و الا اين اردن خواهد بود و خصوصاً بعد از قرار داد مدت 22 سوريه هرگز به آسانى حاضر به صرف نظر كردن از حضور خود خروج كامل از لبنان نمى باشد و با توجه به اينكه راه طريق لبنان مى باشد ممكن است در صورت اصرار اسرائيل سوريه از لبنان سوريه دست به ايجاد بحرانى جديد در لبنان يادرگيرى بين احزاب و حزب اللّه بزند.4) محتمل است كه نيروهاى ارتش و سازمان ملل بر مقاومت اسلامى در اينجا سؤال اين است:اگر اسرائيل در لبنان نبود شكل مقاومتت اسلامى بر عليه اشغالگران بود تا حزب اللّه بتواند فعاليت مادى خود را ادامه بدهددر اينجا متصور مى باشد

1) انتخاب راه نه جنگ و نه صلح2) مبارزه سياسى مانند زمان شاه كه (امامات) قده در آن زمان اجازه حركت نظامى صرف بر عليه شاه را امام (قده) صادر نمى كرند3) ايجاد بحران در لبنان و بقاء بحران (مانند القاء حالت طائفه گرى سياسى)4) كادر سازى و مردم سازى جهت فراهم نمودن شرايط قيام بر عليه دولت با تبليغات وسيع5) حفظ تشكيلات مقاومت بسيج6) تلاش جهت از بين بردن اعتماد بر دولت سازشكار7) ايجاد جنگ روانى بر عليه اسرائيل8) فعاليت و نفوذ همه جانبه حزب اللّه در تشكيلات ادارى دولتى و گروهاى داخلى جهت اخلال9) تلاش در تحكيم و امضاى پيمان اخوت با احزاب داخلى و انفتاح بيشتر10) گسترش هسته هاى مقاومت در داخل و تأسيس هسته هاى مقاومت در خارج از لبنان كه در صورت هجوم خارجى امكان ضربه متقابل براى حزب اللّه مى باشد11) اتخاذ يك سياست گذارى صحيح از طرف ج، ا، ا و حزب اللّه براى تقويت خوى مبارزاتى در بين مردم و روشن كردن خيانت مذاكره با اسرائيل12) تلاش در جهت خود كفائى اقتصادى كه در صورت فشار اقتصادى محتمل بر ج، ا، ا حزب اللّه بتواند بدون مشكلى خود را اداره نمايد13) بر نامه ريزى در جهت كمتر شدن آسيب پذيرى نظامى و سياسى14) تقويت بنيه فرهنگى، ثقافى، نيروهاى تحت امور مردم15) ارتباط بيشتر با سران احزاب و عشاير و سعى در