بیشترلیست موضوعات نسبت غضائري ولادت و وفات ابن غضائري از ديدگاه علماي رجال توضیحاتافزودن یادداشت جدید
ابوحسين احمد بن حسين بن عبيدالله غضائري؛ دانشمند، محدّث، اديب و اهل هنر، دانشمندي متبحّر در علم الرجال و مؤلف اثري بنام «رجال» که در قرن پنجم هجري مي زيسته است از شخصيّتهاي صاحب هنر، رجالي متبحّر و صاحب اثر قرن پنجم قمري؛ از شخصيتهاي نامدار جهان تشيّع بوده است.
نسبت غضائري
اين کلمه منسوب به غضائر است وآن جمع غضاره مي باشد و غضاره به معناي سفال ساخته شده از گل گرم و تيره است؛ گويا حرفه جدّ او سفال سازي بوده است. برخي آن را جمع غضيره دانسته اند که زمين نرم، حاصلخيز، پاکيزه و داراي آب گوارا را غضيره گويند. گويا مسکن ايشان چنين بوده و به آن منسوب گشته اند.1
ولادت و وفات
تاريخ دقيق ولادت او معلوم نيست، برخي بدون ارائه مأخذ و سند تاريخ وفات او را 425 هجري قمري ذکر کرده اند2 و برخي ديگر تاريخ فوت او را با تاريخ درگذشت پدرش حسين که چهارصد و يازده هـ .ق. است آورده اند3. از سخن همدرس او نجاشي (ف/ 450 ﻫ .ق.) چنين بر ميآيد که ابن غضائري پيش از سال وفات نجاشي و نيز قبل از تأليف کتابهاي رجال و فهرست نجاشي و طوسي درگذشته است و به گفته شيخ طوسي (ف/ 460 ﻫ .ق.) ابن غضائري پيش از چهل سالگي تقريباً جوانمرگ شده و ظاهراً کمي پس از وفات پدرش حسين از دنيا رخت بربسته است.
ابن غضائري از ديدگاه علماي رجال
از علماي رجال و تراجم نگاران اهل سنّت کسي جز حموي به بيان زندگي او نپرداخته است؛ هرچند ذهبي در ميزان الاعتدال4 و در سير اعلام النبلا5 به بيان عظمت شخصيت و مکانت علمي و اجتماعي پدر او حسين غضائري، نزد شعيه، پرداخته و او را همتاي شيخ مفيد معرفي کرده است. حموي، او را در هنر خط، سرآمد دانسته و چنين مينويسد: «او خط بسيار زيبا مي نوشت، به گونه اي که خطّ او با خطّ ابن مقله، رقابت مي کرد6» نجاشي، فراوان از او نام برده از جمله در ترجمه محمد بن شيران مينويسد: «من و ايشان [محمد بن شيران] نزد احمد بن حسين حضور مي يافتيم» از اين کلام نجاشي استفاده ميشود که او علاوه بر همدرسي، استاد نجاشي هم بوده است7. شيخ طوسي در مقدّمه فهرست، از او با عظمت ياد ميکند و مينويسد: «احدي از فهرستنگاران، به گردآوري همه موارد توفيق نيافت جز ابوحسين احمد بن حسين بن عبيدالله ـ رحمة الله ـ که او دو کتاب فراهم آورد: يکي درباره مصنّفات و ديگر در اصول. و در هر دو زمينه، آن اندازه که توان داشت و يافت، کارکرد ولي پيش از رسيدن به چهلمين بهار زندگي درگذشت واحدي از آن دو کتاب نسخه برداري نکرد و بطوري که برخي بازماندگان او براي من تعريف کردند آنان کوشيدند تا آن دو کتاب و ديگر آثار علمي او را از بين ببرند8.» حسين بن داود حلّي در مقدّمه کتابش به نام رجال، تحت عنوان غضائري از وي ياد کرده9 و علّامه حلّي نيز در کتاب خلاصة الاقوال در موارد متعدّد نام او را آورده و از وي مطلب نقل کرده است10. مرحوم وحيد بهبهاني مي نويسد: ظاهراً او [ابن غضائري] از اجلّه مشايخ و ثقاتي است که نياز به توثيق ندارند و اساتيد فن رجال، نام او را به بزرگي برند و به کلامش توجّه کنند و نظر او را در برابر نظر بزرگان آورند و گاهي او را با عنوان «شيخ» که نشانگر عظمت و ارجمندي مقام اوست، ياد مي کنند و پس از ذکر نامش بر او رحمت و درود مي فرستند و وقتي ابن غضائري بطور مطلق گفته شود مراد اوست11. طريحي مي نويسد: ابن غضائري عنوان مشترکي است ميان حسين که استاد شيخ طوسي بوده و بين احمد پسر او. هرگاه شيخ طوسي و هم رديفان او از ابن غضائري روايت کنند، مراد حسين است و اگر در مبحث جرح و تعديل نام غضائري به ميان آيد، مقصود، احمد مي باشد12. شيخ حرّ عاملي در کتاب امل الامل، ابن غضائري را از معاصران شيخ طوسي به شمار آورده و وي را مورد وثوق علّامه حلي دانسته است13.