علل وانگيزه ها - آزادی بیان (8) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی بیان (8) - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخن ازارتداد بود. معناى لغوى واصطلاحى مرتد موجبات ارتداد مجازات مرتدين تفاوت مرتد ملى و فطرى (مرد و زن ) مورد بحث قرار گرفت .

اكنون بحث دراين است كه آيا عناصر ديگر مانند: علل وانگيزه هاى ارتداد زمان و مكان و مصلحت نظام در شدت و ضعف مجازات دخالت دارند؟ ياافراد مرتد به هرانگيزه و هر زمان و مكان و در هر شرايطى ازاسلام رو بر تابيده باشند مجازات يكسان دارند و مصلحت نظام نيز در شت و ضعف آن هيچ گونه تاثيرى ندارد؟ در نهايت پس از مشخص شدن مرتد مستحق مجازات از نظراسلام فلسفه مجازات چيست ؟ و چه رابطه اى با آزادى بيان دارد؟

اينك ازانگيزه هاى ارتداد بحث مى كنيم :

علل وانگيزه ها

فقهاى اسلام در كتب فقهى از علل وانگيزه هاى ارتداد بحثى نكرده اند تااز دخالت آن در حكم سخنى به ميان آورند.

بدون ترديد افعال انسان برخاسته از علل وانگيزه هايى است كه طبعا شامل ارتداد نيز مى شود براين اساس تحقق ارتداد در همه افراد برخاسته از علل يكسانى نخواهد بود.

در برخى ممكن است ارتداد ناشى از ناآگاهى و عدم شناخت صحيح از اسلام باشد براثرايجاد شبهات و تبليغات بيگانگان ايجاد گرديده باشد و در برخى عناد و دشمنى بااسلام و در دسته سوم مسائل نفسائى همانند: در برخى
رياست طلبى دنيا خواهى و ... زمينه اين حالت را فراهم آورد.

آيا تفاوت علل وانگيزه مى تواند تفاوت در حكم را به دنبال داشته باشد يا نه ؟اساسا ريشه يابى از علل در مسائل ارتداد راه دارد يا خير؟

قرآن كريم گر چه از مجازات دنيوى مرتد به صراحت سخنى به ميان نياورده است لكن در موارد متعددى كه ازارتداد سخن گفته علل آن را نيز مورد توجه قرار داده است .

ما بااستفاده ازارتباط آيات و موقعيت نزولى آنها به ذكراين علل مى پردازيم تا ببينيم آيا تفاوت وانگيزه ها مى تواند در شدت و ضعف مجازات موثر باشد يا خير؟

1. ترس

از شيوه هاى رايج كفار و طواغيت براى به زانو در آوردن پيروان توحيد و باز گرداندن آنان از طريق حق آزار و شكنجه قتل و غارت ايجاد رعب و وحشت بوداست . گاهى اين شيوه موثر مى افتاده و برخى از پيروان توحيد ازايمان خويش دست بر مى داشته اند واظهار كفر مى كرده اند.

ازاين روى قرآن كريم مومنان را در برابر توطئه هاى كفار هشدار مى دهد تا دچار لغزش واشتباه پيشينيان نگردند:

...ولايزالون يقاتلوتكم حتى يردوكم عن دينكم ان استطاعوا و من يرتدد منكم عن دينه قيمت و هو كافر فاولئك حبطت اعمالهم 1 ...

آنان با شما مى جنگند تااگر بتوانند شما را از دينتان بازگردانند. از ميان شما آنان كه از دين خود باز گردند و كافر بميرند اعمالشان در دنيا و آخرت تباه شده و جاودانه در جهنم باشند.

اين آيه علاوه براشاره به نقش ترس از فشارهاى كفار درايجاد ارتداداز دين به مردمانى كه ممكن است تحت تاثير اذيتهاى كفاراز دين برگردند و به اردوگاه كفر بپيوندند هشدار مى دهد.

در آيه ديگر مى فرمايد:

... و من الناس من يقول آمنا بالله فاذااوذى فى الله جعل فتنه الناس كعذاب الله 2 ...

عده اى از مردمان گويند: به خداايمان آورده ايم . چون در راه خدا آزارى ببينند آن آزار را بسان عذاب خدا به شمار مى آورند.

آيه فوق نيز از نقش آزار واذيت كفار در تزلزل ايمان وارتداد حكايت دارد.

در شان نزول آيه آمده است :

مردمانى از مكيان به پيامبر(ص) ايمان مى آوردند و آنگاه كه از جانب كفار مورداذيت و آزار واقع مى شدند (براثر عدم تحمل شدايد) به كفر بر مى گشتند. 3

نمونه روشنتر ارتداد متاثر از ترس و وحشت را در جريان[ غزوه احد] مشاهده مى كنيم . همانطور كه سختيها و شدايد به استحكام ايمان و
مقاومت عده اى كمك مى كند موجب سقوط عقب نشينى برخى نيز مى شود.

قرآن ازاين راز درونى و عملكرد گروهى از مسلمانان چنين پرده بر مى دارد:

و ما محمدالا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضرالله شيئا 4 .

جزاين نيست كه محمد(ص) پيامبرى است كه پيش ازاو پيامبرانى ديگر بوده اند. آيااگر بميرد و يا كشته شود شما به آيين پيشين خود باز مى گرديد؟ هر كس كه باز گردد هيچ زيانى به خدا نخواهد رساند.

اين آيه مربوط به جنگ احداست كه شايعه شهادت پيامبر(ص) موجب شد تا گروهى از مسلمانان از ترس غلبه مشركان فكر بازگشت از دين را در سر بپرورانند و راه فرار را پيش بگيرند 5 .

در سال پنجم هجرى نظيراين جريان در محاصره مدينه اتفاق افتاد دراين گيرودار برخى از مسلمانان براثر رعب و وحشت در باورهايشان تزلزل و شك راه يافت يه تكذيب وعده هاى خدا و رسول پرداختند:

ما وعدناالله و رسوله الا غرورا 6 .

خدا و رسولش جز فريب به ما وعده اى ندادند.

/ 8