فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الأیام جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الأیام - جلد 1

عباس قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


در گروه مسلمان اعتراضاتى ديگر وجود دارد، اين گروه ميگويند مگر نه اين است كه : (( ابى الله ان يجرى الامور الا باسبابها)) ، و يا خدا ميفرمايد: (( ليس للانسان الاماسعى )) ، و يا (( ولن تجدلسنت الله تبديلا)) (( ولن تجد لسنت الله تحويلا))

پس ديگر معنى دعا چيست و با دعا چه چيز تغيير خواهد يافت ؟

در مورد دسته اول بايد بگوئيم كه تصوير غلطى از دعا در ذهن اين دسته از دانشمندان رسوخ كرده و اينان آن تصوير را ناشايسته دانسته و رد كرده اند مانند كسيكه خدا را منكر است كه در اصل ، حمله اش متوجه صورت ذهنى است كه خودش ساخته .

اگر دين و خدا و دعا بدرستى و شناخته و شناسانده مى شد جاى هيچگونه روى گردانى و انكار نبود.

در مورد دسته دوم گفته مى شود كه دليل انكار دعاى چيزى جز قبول نظم جهان نيست ، و ما بايستى منكر واقعيت شويم و جهانرا ساخته ذهن خود تصور كنيم يا بواقعيت جهان اعتراف كنيم و نظم را قبول نمائيم كه در صورت قبول بايستى دعا را كه انتظار معجزه خيزى از آن داريم مخالف نظام آفرينش دانسته و بدور بياندازيم اين ايراد صحيح نيست چون نظم با بينش ما آميخته است مى توان گفت كه نسبى است .

ما در اين جهان از تمام علل و معلولات آگاه نيستيم و تنها گوشه اى از آنرا ميدانيم چه مانعى دارد آن حالت توجه مخصوص به پروردگار و آن آمادگى خاص روحى ، خود در سلسله علل قرار داشته باشد و در حوادث اين جهان اثر بگذارد، بنابراين انكار تاءثير اين حالت خاص روحى مساوى با ادعاى آگاهى بر همه چيز است .

گذشته از اين ، بايد بدانيم كه ادعيه اسلامى غالبا در خواست شخص نيست و تنها قسمتى كوچك از آنها مربوط بدعاهاى شخصى ميشود و تازه در اين قسمت هم هيچگونه خلاف سنت مشاهده نميشود. بنابراين ، همه اينها را اثر خاص تربيتى و انسانى دارد، بعضى از دعاها چون دعاى ، بعد از نماز يكنوع سرود مذهبى است و بعضى چون دعاى افتتاح تعليم و تذكر توحيد يا حمد پروردگار است ، و برخى از آنها چون دعاى كميل تقاضاى عفو و توبه و معذرت خواهى است و قمست زيادى دعا براى غير است و در آخر، دعاهاى شخصى است .

همانطور كه در بالا اشاره شد تازه در اين مورد هم خلاف سنتى وجود ندارد. چون دعا فرموده خداست : صراحت بى شك در (( ادعونى استجب لكم )) است ، دعا هم يكى از اسبابى است كه خداوند نتايجى بر آن موقوف و مترتب نموده است و دائره اسباب جهان منحصر بآنچه ميدانيم ، نيست .

/ 157