باب سوم : وقايع و اعمال ماه ذى القعده - فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الأیام جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الأیام - جلد 1

عباس قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


باب سوم : وقايع و اعمال ماه ذى القعده

بدانكه اين ماه اول ماههاى حرام است كه حق تعالى در قرآن ذكر فرموده و آنها ذى العقده ، ذى الحجة ، محرم و رجب است كه در جاهليت و اسلام معظم و مكرم بوده اند.

و ((سيد)) روايتى نقل فرموده در آنكه ذى القعده ، محل اجابت دعا است در وقت شدت . و در روز يكشنبه اينماه نمازى با فضليت بسيار از رسولخدا(ص ) روايت كرده كه مجملش آنستكه در روز يكشنبه غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت نماز بگذارد. در هر ركعت ((حمد)) يك مرتبه و ((توحيد)) سه مرتبه و ((معوذتين )) يكمرتبه ، پس ‍ استغفار كند(27) هفتاد مرتبه و ختم كند استغفار را به (( لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظيم . )) پس بگويد:

(( يا عزيز، يا غفار اغفرلى ذنوبى و ذنوب جمع المؤ منين و المؤ منات فانه لا يغفر الذنوب الا انت . ))

و بدانكه روايت شده كه هر كه در يكى از ماههاى حرام سه روز متوالى كه پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه بدارد، ثواب نهصد سال عبادت براى او نوشته شود.

روز : 1

در اين روز سنه 126، ((محمد بن على بن عبدالله بن عباس )) والد ((سفاح )) و ((منصور)) وفات يافت .

و در اين روز، سنه 175 يا 177، ((شريك بن عبدالله بن سنان نخعى )) وفات كرد و او در كوفه ايام ((مهدى )) قضاوت داشت و ((هادى )) او را عزل كرد. ((مسعودى )) نقل فرموده كه ((شريك )) پيش از اشتغال بقضاوت ، روزى بر ((مهدى )) وارد شد. ((مهدى )) او را گفت كه بايد يكى از سه امر را اختيار كنى ؛ يا قضاوت كنى در كوفه . يا اولاد مرا حديث و علم آموزى . يا يكدفعه از طعام من بخورى .

((شريك )) اگر چه از هر يك از اين سه امر، ابا داشت لكن چاره نديد. با خود تاءملى كرد و گفت خوردن طعام آسان تر است بر من از آن دو امر.

پس ((مهدى )) امر كرد طباخ را كه طعام پاكيزه عمل آورد و الوانى از مخ معقود با شكر طبر زد و عسل درست كند. چون طعام را آوردند و ((شريك )) از خوردن آن فارغ شد، قيم بامر طعام با ((مهدى )) گفت :

(( ليس يفلح الشيخ بعد هذه الا كله ابدا))

/ 157