صفات انسان آزاد از نگاه اسلام - آزادی و اسلام (3) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی و اسلام (3) - نسخه متنی

اکبراسد علیزاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در دو قسمت پيشين، معناي واژه آزادي و تعريف آن، پيشينه آزادي در انديشه هاي غربي، شرقي و فرهنگ ايراني، و انواع آزادي (تكويني و تشريعي) مورد بحث و بررسي قرار گرفت.در اين شماره ويژگيهاي انسان آزاد را از نگاه اسلام و حكما تبيين مي كنيم.انسان آزاد از نگاه اسلام و حكما

صفات انسان آزاد از نگاه اسلام

در منابع ديني براي انسان آزاد صفات متعددي ـ مثل عفت، حيا، حسن خلق و گشاده رويي، بنده شاكر خداوند بودن، شكيبايي و شكست ناپذيري در برابر مشكلات زندگي و مصيبتهاي وارده، سخاوت و بخشندگي، دوري از كينه توزي و نيرنگبازي و حيله گري، مخالفت با هواهاي نفساني، قناعت، دوري از طمعكاري و دنياطلبي، كسب مال از راه حلال و... ـ بيان شده است. از نظر اسلام، انسان آزاد كسي است كه وجودش مالامال از صفات حسنه و فضائل اخلاقي و معنوي است. او كسي است كه سعي مي كند هيچ وقت اعمال ناشايست و ناروا مرتكب نشود و از هر گونه اعمال خلاف اخلاق و كرامت نفساني برحذر است. مردان آزاد، خدا را به خشم نمي آورند و پيوسته در راه رضاي او قدم برمي دارند. آنان حصارها، دامها، قيد و بندهاي شيطاني و هواهاي نفساني را درهم شكسته و خويشتن را از بند شكم و شهوت (رياست طلبي، دنياطلبي، فحشا و فساد و...) رها مي سازند. اينك درباره هركدام از صفات ياد شده در خصوص آزادمردان به چند نمونه از روايات بسنده مي كنيم:

1. شكرگذاري و محبت به درگاه الهي

امام اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «إِنَّ قَوْما عَبَدُوا اللّه َ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجّار، وَإِنَّ قَوْما عَبَدُوا اللّه َ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبيدِ، وَاِءنَّ قَوْما عَبَدُوا اللّه َ شُكْرا فَتِلْكَ عِبادَةُ الأَحْرارِ1؛ گروهي خدا را به اميد [رفتن به بهشت [پرستش كردند، كه اين پرستش تجار و بازرگانان است، و گروهي او را از روي ترس [از جهنم] عبادت كردند، كه اين عبادت بردگان است، و گروهي خدا را از روي سپاسگزاري پرستيدند و اين پرستش آزادگان است.»و امام باقر عليه السلام فرمود: «إِنَّ قَوْما عَبَدُوا اللّه َ شُكْرا فَتِلْكَ عِبادَةُ الأَحْرارِ2؛ گروهي خداوند را از روي سپاسگزاري مي پرستند و اين پرستش آزادگان است.»امام صادق عليه السلام فرمود: «اِءنَّ الْعُبّادَ ثَلاَثَةٌ: قَوْمٌ عَبَدُوا اللّه َ عَزَّوَجلَّ خَوْفا فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبِيدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللّه َ تَبارَكَ وَتَعَالي طَلَبَ الثَّوابِ فَتِلْكَ عِبادَةُ الأُجَرَاءِ وَقَوْمٌ عَبَدُوا اللّه َ عَزَّوَجَلَّ حُبّا لَهُ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الأَحْرارِ وَهِيَ أَفْضَلُ الْعِبادَةِ3؛ عبادت كنندگان سه دسته اند: 1. گروهي از روي ترس خدا را عبادت مي كنند؛ و اين عبادت بردگان است. 2. و گروهي خدا را از روي طمع ثواب عبادت مي كنند؛ و اين عبادت مزدوران است. 3. و دسته اي ديگر خدا را از روي دوستي و حب خداوند عبادت مي كنند؛ و اين عبادت آزادگان است و بهترين عبادت مي باشد.»

2. عفت و حيا

امام اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «اِءنَّ الْحَياءَ وَالْعِفَّةَ مِنْ خَلائِقِ الاْيمانِ وَاِنَّهُما لَسَجِيَّةُ الاَْحْرارِ وَشِيمَةُ الاْءبْرارِ4؛ حيا و عفت از خصلتهاب ايمان است و اين دو، سرشت آزادگان و خوي نيكان است.»و امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «خَمْسُ خِصالٍ مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ خَصْلَةٌ مِنْها فَلَيْسَ فيهِ كَثيرُ مَسْتَمْتَعٍ، أوَّلُها: اَلْوَفاءُ، وَالثّانيَةُ: التَّدْبيرُ، والثّالِثَةُ: الحَياءُ، وَالرّابِعَةُ: حُسنُ الخُلْقِ، وَالْخامِسَةُ ـ وَهِيَ تَجْمَعُ هذِهِ الْخِصال ـ الحُريَّةُ5؛ پنج خصلت است كه در هر كس از آنها نباشد خير و بهره زيادي در او نيست. اول: وفاداري، دوّم: تدبير، سوّم: حيا، چهارم: خوش خويي و پنجم: ـ كه چهار خصلت ديگر را نيز در خود دارد ـ آزادگي است.»طبق اين حديث، حريت و آزادگي جامع تمام صفات ياد شده است، با اين وصف انسان آزاد يعني انسان وفادار، مدبر، عفيف و اهل شرم و حيا، خوش خوي و خوش رفتار.

3. مخالفت با هواهاي نفساني و شيطاني

امام اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «الدُّنيا دارُ مَمَرٍّ، والنّاسُ فيها رَجُلانِ: رجُلٌ باعَ نَفْسَهُ فَأوْبَقَها، وَرَجُلٌ اِبْتاعَ نَفْسَهُ فأعْتَقَها6؛ دنيا سراي گذر است و مردم در آن دو دسته اند: كسي كه نفس خود را فروخت و آن را اسير و برده كرد و كسي كه نفس خويش را خريد و آزادش ساخت.»و در روايت ديگري مي فرمايد: «مَنْ تَرَكَ الشَّهَواتِ كانَ حُرّا7؛ هر كس كه خواهشهاي نفساني و شيطاني را ترك كند، آزاد است.»و امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «إِنَّ صاحِبَ الدّينِ مَن... رَفَضَ الشَّهَواتِ فَصارَ حُرّا8؛ دين دار كسي است كه خواسته هاي نفساني را كنار گذاشته و آزاد گردد.»

4. شكيبا و شكست ناپذير

امام اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «الحُرُّ حُرٌّ وَإنْ مَسَّهُ الضُّرُّ9؛ آزاد، آزاده است هر چند سختي و مرارت بيند.»و در روايت ديگر مي فرمايد: «مَنْ صَبَرَ صَبْرَ الاْءحْرارِ وَإِلاّ سَلا سُلُوَّ الأَغْمَارِ10؛ [در مصيبتها] يا چون آزادگان بايد شكيبا بود، و يا چون ابلهان خود را به فراموشي زد.»و امام صادق عليه السلام فرمود: «اِءنَّ الحُرَّ حُرٌّ عَلي جميعِ أحْوالِهِ: إنْ نابَتْهُ نائبَةٌ صَبرَ لَها، وإنْ تداكَّتْ علَيهِ المَصائِبُ لَمْ تَكْسِرْهُ وإنْ اُسِرَ وقُهِرَ واسْتُبْدِلَ باليُسْرِ عُسرا، كما كانَ يُوسُفُ الصِّدِّيقُ الأمينُ صلواتُ اللّه ِ علَيهِ، لَم يَضُرهُ حُرِّيَّتَهُ أنِ اسْتُعْبِدَ وَقُهِرَ واُسِرَ11؛ آزاده در همه حال آزاده است، اگر بلا و سختي به او رسد شكيبايي ورزد و اگر مصيبتها بر سرش فرو ريزد او را نشكنند، هرچند به اسيري افتد و مقهور شود و آسايش را از دست بدهد و به سختي [و تنگدستي] افتد. چنان كه يوسف صديق امين، صلوات اللّه عليه چنين بود و اينكه به بندگي گرفته شد و مقهور و اسير گشت؛ به آزادگي او آسيب نرساند.»

5. قناعت و دوري از طمعكاري

امام اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «اَلْعَبْدُ حُرٌّ مَا قَنِعَ، اَلْحُرُّ عَبْدٌ مَا طَمِعَ12؛ بنده (انسان) قانع آزاد است و (انسان به اصطلاح) آزاد طمعكار، بنده است.»و در روايت ديگر مي فرمايد: «ألطَّمَعُ رِقٌّ مُخَلَّدٌ13؛ طمع كاري بندگي هميشگي است.»و نيز در روايت ديگري مي فرمايد: «لاَ يَسْتَرِقَّنَّكَ الطَّمَعُ وَقَدْ جَعَلَكَ اللّه ُ حُرّا14؛ مبادا طمع تو را بنده خويش سازد، و حال آنكه خداوند متعال تو را آزاد آفريده است.»

6. خوش رويي و گشاده رويي

امام اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «الطَّلاقَةُ شِيْمَةُ الْحُرِّ15؛ گشاده رويي خصلت انسان آزاد است.»و در روايت ديگر مي فرمايد: «أَلبِشرُ شِيْمَةُ الْحُرّ16؛ گشاده رويي خصلت انسان آزاد است.»و همچنين مي فرمايد: «حُسْنُ الْبِشْرِ شِيْمَةُ كُلِّ حُرٍّ17؛ خوشرويي خوي هر آزاده اي است.»

7. دوري از كينه توزي و حيله و نيرنگ

امام اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «الحُريّةُ مُنَزَّهَةٌ مِنَ الغِلِّ وَالمَكْرِ18؛ آزادگي از كينه توزي و حيله و نيرنگ مبرّا است.» يعني انسان آزاد هيچ وقت دغل باز، حقه باز و حيله گر و مكّار نيست و كساني كه با وجود اين صفات احساس مي كنند آزاد هستند سخت در اشتباه اند، بلكه در غل و زنجير شيطان و هواي نفس گرفتارند، لكن خودشان از اين مسئله در غفلت و جهالت به سر مي برند!

8 ـ سخاوت و بخشندگي

امام اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «مَنْ قَضي مَا اُسْلِفَ مِنَ الاْءِحْسانِ فَهُوَ كامِلُ الحُرِّيَّةِ19؛ هر كس به [وعده] نيكي و احساني كه در گذشته شده است عمل كند، آزادگي و حريّت وي كامل است.»و در روايت ديگري مي فرمايد: «اِبْذِلْ مالَكَ فِي الْحُقُوقِ، وَواسِ بِهِ الْصَّديقَ؛ فإنَّ السَّخاءَ بِالحُرِّ أَخْلَقُ20؛ اموال خويش رادر آنجا كه حق است ببخش و با آن دوست [خود] را ياري رسان كه بخشندگي براي انسان آزاد اخلاقي تر است.»

9. زهد و دنياطلبي

امام اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «مَنْ زَهَدَ فِي الدُّنْيا أَعْتَقَ نَفْسَهُ وَأَرْضي رَبَّهُ21؛ هر كه در دنيا زهد ورزد، نفس خويش را آزاد كرده و خدايش را خشنود ساخته است.»

10. كسب مال از راه حلال

امام اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «مِنْ تَوفيقِ الحُرِّ اِكْتِسابُهُ الْمالَ مِنْ حِلِّهِ22؛ از توفيق انسان آزاده اين است كه مال را از راه حلال به دست مي آورد.»

11. دوري از مردم آزاري

امام اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «إِيّاكَ وَما يُسْخِطُ رَبَّكَ وَيُوحِشُ النّاسَ مِنْكَ فَمَنْ أسْخَطَ رَبَّهُ تَعَرَّضَ لِلْمَنيَّةِ وَمَنْ أَوْحَشَ الْنّاسَ تَبَرَّأَ مِنَ الْحُرِّيَّةِ23؛ از آنچه كه پروردگارت را به خشم مي آورد، و مردم را از تو مي ترساند بپرهيز؛ زيرا هر كس خدايش را به خشم آورد خود را در معرض مرگ (هميشگي كه دوزخ است) درمي آورد و هر كس مردم را بترساند از آزادگي [و حريت] جدا مي گردد.»

انسان آزاد از نگاه حكما و دانشمندان

حكما با صفات متعددي انسانهاي آزاده را توصيف نموده اند. از نظر آنان، انسان آزاد كسي است كه مقيد به رعايت معنوي و اخلاقي است و بيش از ديگران ايمان به خدا و بندگي او، حقيقت جويي و دوري از تمنيات دنيوي در وجود و رفتارش متبلور است.بندگي خالص خداوند، سرسپردگي كامل در برابر حق و حقيقت، نيكوكاري و دوري از كردارهاي بد، تعقل و تفكر و تدبير در امور مادي و معنوي، دوري از تقليدهاي كوركورانه (بدون تحقيق و بررسي)، مخالفت با هواهاي نفساني و دوري از اميال حيواني، وظيفه شناسي، زهد و تقوا و دوري از تمنيات دنيوي، حفظ اسرار، سعه صدر، سخاوت و بخشندگي، صداقت و درستكاري، عفت و پاكدامني، قناعت و دوري از اصراف و دوري از رياكاري، از جمله صفتهايي است كه حكما انسانهاي آزاد را با آنها توصيف نموده اند. در ذيل نمونه هايي از بيانات حكما در زمينه صفات ياد شده را متذكر مي شويم:

بندگي خالص خداوند

از نظر حكما انسان آزاد كسي است كه جز پرستش خداوند و بندگي او، كسي ديگر را نمي پرستد و هيچ كس را به عنوان مولا و رئيس خود در رقيت و بندگي نمي پذيرد.ـ «پروفسور ديويد دوسانتيلانا» استاد تاريخ سياسي و مذهبي دانشگاه رم مي گويد: «انسان آزاد، هيچ رئيسي (مولائي) جز خداوند ندارد، خداوندي كه خالق و حاكم تمام موجودات است.24»ـ «محي الدين عربي» مي گويد: «آزاد، كسي است كه تنها بنده خدا است.25»ـ «عبدالكريم قُشَيري» مي گويد: «حقيقت آزادي منوط به كمال و بندگي در ارتباط با خداوند است و خلاصي و رهايي يافتن از هرگونه رقيّت و بندگي غيرخدا است.26»

نيكوكاري و دوري از كردار بد

از صفات ديگر انسان آزاد آنست كه، از نيكوكاري دريغ نمي كند و از كردار ناپسند برحذر مي باشد.از فيثاغورث سؤال شد: چه كسي آزاد است؟ در جواب گفت: «كسي كه كار نيك انجام مي دهد.27»و نيز ارسطو مي گويد: «آزادي يعني اينكه انسان در خدمت خير باشد، پيوسته آن را بپروراند و درجه خدمتش، دامنه آزادي اش را تعيين مي كند؛ زيرا كسي كه [كار] نيك انجام نمي دهد آزاد نيست.28»و «فيثاغورث» در عبارت ديگري مي گويد: «مشكل است انسان آزاد باشد، در حالي كه مطيع كردارهاي بدي شود كه عادتا انجام مي شود.29»و «اپيكتتوس» فيلسوف رومي مي گويد: «هيچ انسان بدكاري آزاد نيست.30»

مخالفت با هواي نفس و دوري از اميال حيواني

از صفات بسيار برجسته و مورد تأكيد حكما درباره انسان آزاد آن است كه چنين شخصي كارهاي خود را بر اساس هواي نفس و اميال حيواني انجام نمي دهد و خويشتن را از بردگي هواهاي نفساني و اميال شهواني رهايي مي بخشد؛ چرا كه هوا و هوس نشانه تمامي جاه طلبيهاي دنيوي است.«ارسطو» مي گويد: «آزادي يعني اينكه فرد از بردگي اميال حيواني خويش كه از نظر عقل سزاوار سرزنش است، رهايي يابد.31»«كارل ياسپرس» فيلسوف اروپايي و از بزرگترين متفكران مكتب «اگزيستانسياليست» مي گويد: «انسان آن گاه آزاد است كه چيزي را از روي خواهشهاي نفساني نخواهد. در واقع آزادي آنجاست كه انسان نه از سر هوا و هوس عمل كند و نه به سبب اطاعت كوركورانه، بلكه از روي علم و آگاهي عمل نمايد. انسان به آساني خود را فريب مي دهد؛ هوا و هوسهاي وي او را بر آن مي دارند كه عقيده خود را حق بداند و از آن دفاع كند.32»«ابن مسكويه» مي گويد: «عفّت از فضيلت احساسي است كه به حس شهواني (اميال حيواني) مربوط مي شود؛ اين فضيلت زماني كه انسان اميال حيواني (حس شهواني) را مطابق با توانايي عقلاني خويش به كار مي گيرد، در او ظاهر مي گردد. يعني انسان زماني كه از روي بصيرت و تشخيص عمل كند؛ و مادامي كه مطيع اميال حيواني نباشد، آزاد است. چنين انساني ديگر برده هيچ يك از اميال حيواني اش نيست.33»«فيثاغورث» مي گويد: «آزادي يعني كنترل نفس؛ كسي كه قادر نيست خودش را ـ در برابر هواي نفس ـ كنترل كند، آزاد شمرده نمي شود؛ زيرا كنترل نفس شرط لازم كنترل كردن ديگران است.34»و بالاخره «ابوالفتح بُستي» مي گويد: «در واقع، آزاد كسي است كه خود را از بردگي اميال حيواني و عيوب خويش برهاند؛ آزاد كسي است كه چيزي را كه به دست مي آورد، از او قابل سلب نباشد، مشتاقانه براي افزايش خير ـ در كردارها و صفات ـ تلاش نمايد.35»

پاسخ مثبت به كارهاي خوب

معيارهاي عالي اخلاق كه در انسان آزاد موجود است اقتضا مي كند كه او پاسخگويي مثبت به خدمات توده هاي مردم را وظيفه خود تلقي كند.«افلاطون» مي گويد: «اگر با يك انسان آزاد به خوبي رفتار كنيد، او خود را ملزم به انجام كار نيكي در مقابل كار نيك شما مي داند، امّا اگر با يك انسان پست و فرومايه به خوبي رفتار كنيد؛ او وسوسه شده، از شما خدمت بيش تري طلب مي نمايد.زيرا مردمان پست فكر مي كنند كه اعمال نيكي كه براي آنها انجام شده است، طلبي بوده كه آنها داشته اند؛ در حالي كه انسانهاي آزاد فكر مي كنند آن كارهاي نيك، دَيْني به گردن خود ايشان بوده است.36»

زهد و دوري از تمنّيات دنيوي

از صفات بسيار بااهميت و ارزشمند انسان آزاد، زهد و دوري از تمنّيات دنيوي است؛ چرا كه تمنّيات و آرزوهاي نشأت گرفته از طبع حيواني، بيش از هر آرزوي ديگري انسان را برده مي سازد، و فرد را در معرض بردگي اي قرار مي دهد كه بسيار حقارت آميزتر از بردگي جسماني و حقوقي است. مبارزه با اين آرزوها و غلبه نهايي بر آنها، انسان را آزاد مي سازد.بالاخره زهد و رهايي از تمنّيات دنيوي، يكي از مراتب كمالات انساني است كه وي را در دنيا و آخرت سعادتمند مي گرداند37.«هومر» مي گويد: «كساني كه شيفته پول هستند، آزادي ندارند.38»«عبداللّه بن مقفع» مي گويد: «يك انسان آزاد نمي تواند حريص باشد.39»«هيپوكريت» مي گويد: «كسي كه دوست دارد آزاد باشد؛ نبايد خواهان چيزي باشد كه ممكن نيست در تصرف او باشد، بلكه بايد از آن چيز فرار كند. در غير اين صورت برده آن چيز مي گردد.40»و «فيثاغورث» مي گويد: «كسي كه مي خواهد آزاد باشد نبايد آرزوي به دست آوردن چيزي كند كه تنها از طريق رغبت و رضايت كسي ديگر به دست آمدني است.41»

عقل و تدبير

تعقّل، تدبّر و درايت از ديگر صفات انسانهاي آزاد است كه حكما به آنها اشاره نموده اند.«اسكندر افروديسي» مي گويد: «انسانهاي آزاد در زمينه سياست و تدبير امور منزل خود به طور منظم و هدفمند عمل مي كردند، در حالي كه بردگان بيشتر اوقات كوركورانه عمل مي كنند.» اين عبارت مورد تأييد ابن سينا نيز قرار گرفته است42.«باروخ اسپينوزا» مي گويد: «انسان آزاد، كسي است كه تنها به موجب حكم عقل، زيست مي كند.»و «ايمانوئل كانت» مي گويد: «آزادي به اين معنا نيست كه انسان بتواند راهي مخالف عقل قانونگذار خويش انتخاب كند.43»

صفات ديگر

حفظ اسرار، سعه صدر، سخاوت و بخشندگي، صداقت، عفت، قناعت و بي ريايي از جمله صفتهاي ديگري است كه حكما انسانهاي آزاد را به آنها توصيف نموده اند.«بطلميوس» مي گويد: «قلبهاي انسانهاي آزاد، دژهاي محكمي براي حفظ اسرار هستند.44»«افلاطون» مي گويد: «يكي از صفات ويژه اي كه در انسان آزاد يافت مي شود اين است كه براي خشنود كردن كساني كه پايين تر از او بوده، در تلاش هستند، سعه صدر بيش تري دارد. همچنين او مي تواند انسانهاي پايين تر از خود را بهتر از انسانهاي انسان آزاد يعني انسان وفادار، مدبر، عفيف و اهل شرم و حيا، خوش خوي و خوش رفتار
مافوقش تحمّل نمايد.45»
و درباره صفت صداقت مي گويد: «حمايت انسانهاي آزاد از طريق احترام شديد (از روي صدق و صفا) به دست مي آيد.46»«ارسطو» مي گويد: «انسانهاي آزاد طبيعتا بخشنده اند؛ بخشنده اي كه فاقد آزادي است، تنها از روي عادت و حيله گري بخشنده است.47»«رشيد الدين ابن خليفه» مي گويد: «قناعت در ورودي آزادي است.48»«ابن مقفع مي گويد:
كسي كه او نظر عقل در زمانه كند چنان سزد كه همه كار عاقلانه كندقناعت است و مروّت نشان آزادي نخست خانه دل وقف اين دوگانه كند.49و «ابوالخير حسن بن سوار خمار (از فيلسوفان قرن دهم بغداد) مي گويد: «انسان آزاد بايد محجوب و عفيف باشد و شيفته پول نباشد. بايد سخاوتمند باشد؛ زيرا خسّت مساوي با ترجيح دادن پول بر انسانيت و حريّت است.50»و بالاخره «باروخ اسپينوزا» مي گويد: «انسان آزاد هرگز رياكارانه عمل نمي كند؛ حتي اگر عمل رياكارانه تنها راه ممكن حفظ هستي او باشد، بلكه همواره صادقانه عمل مي كند.51»و در جاي ديگر مي گويد: «عمل انسان آزاد هرگز فريبكارانه نيست، بلكه همواره صادقانه است.52»ادامه دارد...

گزيده سخنان مقام معظم رهبري مد ظله العالي

* تنها راه دنياي اسلام براي تجديد عزت و هويت واقعي خود بازگشت به دستورات و تعاليم اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله است.* متأسفانه امت اسلامي در طول قرنهاي متمادي به دليل دور شدن از اسلام واقعي و اختلافات دروني و تسلط حكومتهاي طاغوتي بر مسلمانان، به آن هدف كه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله براي مسلمانان پيش بيني كرده بودند، نرسيد.* فجايع فلسطين و قضاياي عراق آزمايشگاه تاريخي و سياسي در مقابل ديدگان امت اسلامي است كه بايد از آن درس بگيرند؛ زيرا آمريكا با شعار دموكراسي و آزادي از جنايتهاي رژيم صهيونيستي در فلسطين حمايت مي كند و با همين شعار مردم عراق را از حقوق مسلم خود محروم كرده است.* به رغم هياهوي تبليغاتي استكبار، امت اسلامي رو به بيداري است و قوه قهريه هم موجب توقف اين حركت عظيم اسلامي نخواهد شد.* اسلام آمريكايي، اسلام متحجرانه و آميخته با خرافات و يا اسلام تطبيق داده شده با اصول آمريكايي و مورد نظر غربيها است و امت اسلامي تنها با تمسك به اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله كه اسلام توحيد و وحدت مسلمانان و اسلام ايستادگي در مقابل مستكبران است، آينده اي روشن و درخشان خواهد داشت.53* ملت با استعداد و آگاه ايران از آغاز سلطه خارجي بر كشور كه از طريق روي كار آوردن حكام وابسته و مستبد صورت گرفت به پرچمداري علماي دين، نهضتهاي مختلفي را بوجود آورد و در اوج حركات تاريخي خود بر ضد استبداد و سلطه خارجي نهضت عظيم اسلامي را به پيروي از امام خميني رحمه الله ايجاد كرد و با بيرون كردن آمريكاييها از ايران، حكومتي بر پايه مباني اسلام ايجاد كرد.* امام رحمه الله با بازشناسي اصول اسلام و مفهوم واقعي توحيد، كرامت انساني، عدالت و ديگر اصول اسلام را در زندگي اجتماعي و سياسي ملت ايران جاري ساخت و به پشتوانه مردم در مقابل همه مكاتب و نظامهاي انحرافي حاكم بر جهان ايستاد و راه تازه اي را به جهانيان بويژه ملتهاي مسلمان نشان داد و همين مسئله باعث شد دو قطب ليبرال دمكراسي سرمايه داري و سوسيال دمكراسي از انقلاب اسلامي ملت ايران به شدت احساس خطر كنند و در مقابل آن به دشمني برخيزند.* در زمان امام نيز عده اي به ظاهر مصلحت انديش اما در باطن سست عنصر و مرعوب با زبانهاي مختلف از تهديدات جدي آمريكا و خطرهايي كه كشور را تهديد مي كند سخن مي گفتند و از لزوم عقب نشيني در مقابل آمريكا مي نوشتند و حرف مي زدند، اما امام راحل عظيم الشأن با رهبري مدبرانه و با صلابت خود محكم ايستاد و اجازه نداد حقوق ملت ايران از بين برود.* آمريكا نيز فهميده است كه با هيچ ابزاري نمي تواند با ملت بزرگ ايران با اين همه جوان آماده و امكانات فراوان روبرو شود؛ بنابراين به برنامه ريزي براي سطوح مختلف اجتماعي و سياسي دست زده است كه بايد اين برنامه ها را كاملا شناخت.* علاج همه مشكلات كشور همت عمومي براي استحكام داخلي نظام است كه اين مهم با حفظ وحدت، پايبندي به وظايف قانوني بخشهاي مختلف، حفظ آرامش در محيطهاي مختلف بويژه محيطهاي دانشگاهي و كار و تلاش مخلصانه تحقق مي يابد54.* آمريكا به تقابل نظري با جمهوري اسلامي ايران برخاست تا زمينه را براي تحقق اهداف مورد نظر خود فراهم كند و تنها راه علاج در برابر زياده خواهيها و زورگوئيهاي آمريكا، مستحكم كردن ساخت داخلي نظام و كشور است.* آمريكا در تلاش است با ايجاد ترديد و شبهه در اذهان مردم در مورد مباني اعتقادي، ارزشي، اخلاقي و انقلابي، پيوند مستحكم ملت و نظام را سست كند و سپس با آماده سازي افكار عمومي جهاني به اقدام نظامي يا شبه نظامي مورد نظر خود دست بزند.* آمريكاييها براي ماجراجويي در هر كشور ديگر نيز به اين دو عنصر يعني جدائي مردم از حكومت و داشتن مجموعه اي مرعوب و تسليم پذير نيازمندند اما آنها خوب مي دانند كه ماجراجويي در ايران به نتيجه اي نمي رسد؛ چرا كه مردم برغم نارضايتي از برخي امور، به مسئولان نظام اعتماد دارند و جوانان پرشور كشور در دفاع از نظام اسلامي تا پاي جان ايستاده اند.* القاي ناكارآمدي نظام و ترديد افكني در ارزشها و مباني اعتقادي و انقلابي از جمله نيازهاي دولت آمريكاست و متأسفانه برخي عناصر دانسته يا ندانسته، به تأمين اين نيازهاي دشمن كمك مي كنند و عملا زمينه را براي اقدام نظامي يا شبه نظامي او بوجود مي آورند.* عده اي در مقابل ماجراجوييهاي آمريكا نسخه تسليم را براي ملت ايران تجويز مي كنند، اما تسليم در مقابل دشمن به هيچوجه كارساز نيست و ضمن تقويت روحيه دشمن او را در زياده خواهي و ماجراجويي، جري تر مي كند.* كساني كه در بخشهاي مختلف جامعه از جمله مطبوعات و ... مؤثرند، هنگامي كه سخن از تسليم مي گويند در واقع از لزوم تسليم كشور و مسلط شدن دشمن بر ايران سخن مي گويند، اما مگر كسي حق دارد و يا مي تواند كشور را تسليم دشمن كند55؟* همه مسئولان نظام بايد با درك وظايف سنگين خود، با عقل، تدبير، توكل به خدا و شجاعت، به تقويت استحكام داخلي بپردازند.* مخالفان اسلام و ملت ايران، با استفاده از امپراطوري خبري خود در صددند ويروس خطرناك ترس و اضطراب را در ميان مسئولان بپراكنند، اما به فرموده قرآن در اين گونه مواقع، مؤمنان به خداوند تكيه مي كنند و پروردگار با ايجاد آرامش در قلوب آنها، بر ايمان و ايستادگي آنان مي افزايد.* هنگامي كه آمريكا، ايران را با اين همه انتخابات مردمي و نشانه هاي فراوان مردم سالاري، به رعايت نكردن دموكراسي متهم مي كند و همزمان از رژيمهاي ضد مردمي و ديكتاتوري حمايت مي كند، براي همه مشخص مي شود كه دشمنان اسلام از طرح اين گونه شعارها دنبال هدف ديگري هستند.* آمريكا به هيچ چيز جز دست برداشتن ملت و مسئولان از حاكميت ملي و ارزشهاي مورد قبول ملت ايران، راضي نمي شود، بنابراين مرعوب شدگان در برابر او، مجبور خواهند شد قدم به قدم عقب نشيني بيشتري كنند و در نهايت در برابر تمام خواستهاي دشمن تسليم شوند، اما هيچ كس حق اين كار را ندارد و ملت نيز اجازه اين كار را نمي دهد.* مخالفان جمهوري اسلامي ايران، به رغم برخي از مانورها در مورد ترجيح موردي و مقطعي برخي از عناصر يا جناحها بر جناح ديگر، در مقابل همه جناحها و مسئولان كشور موضع خصمانه اي دارند.* اثبات يگانگي دين و سياست و تحقق خواستهاي تاريخي ملت در اين كشور، حاصل فداكاريهاي بي شمار نخبگان و جانبازي شهيدان معظم، القاي ناكارآمدي نظام و ترديد افكني در ارزشها و مباني اعتقادي و انقلابي از جمله نيازهاي دولت آمريكاست و متأسفانه برخي عناصر دانسته يا ندانسته، به تأمين اين نيازهاي دشمن كمك مي كنند و عملا زمينه را براي اقدام نظامي يا شبه نظامي او بوجود مي آورند.همچون مدرس است بنابراين قوانين و حاصل فعاليتهاي مجلس بايد منطبق بر اسلام باشد.* هنگامي كه امام خميني رحمه الله با آن همه عظمت تأكيد مي كردند كه نظام وابسته به ايشان نيست، براي بنده و ديگران جايي براي مطرح كردن اين گونه حرفها باقي نمي ماند و امروز هم هر كسي از اسلام رو برگرداند، مردم او را ناديده مي گيرند و نظام اسلامي با قدرت به حركت خود ادامه مي دهد.* دشمن نيز مي داند كه سلاح و تجهيزات در برابر اراده و پايداري ملت ايران، كارآيي ندارد، بنابراين در صدد است، از درون با مردم ايران برخورد كند و با سست كردن اراده ملت كه در اراده مسئولان متجلي مي شود به اهداف خود دست يابد، اما مردم و مسئولان ايران با تحمل لوازم مقابله با دشمن، هويت و استقلال خود را حفظ مي كنند.* قانون آمده است تا كسي جرات نكند با صداي كلفت بگويد كه هرچه من بگويم، بايد محقق شود، بنابراين همه مسائل بايد با معيار قانون و در درجه اول، قانون اساسي حل و فصل شوند56.

گزيده خبرها

حضرت آيت ا... فاضل لنكراني:

به كساني كه فكر مي كنند بايد با آمريكا كنار آمد نصيحت مي كنم خود را از ملت و انقلاب جدا نكنندحضرت آيت اللّه فاضل لنكراني ضمن برشماري ارزشهاي مقدس انقلاب اسلامي، گفتند: اين انقلاب مربوط به شخص خاص و يا گروه خاصي نيست بلكه تبلور اراده ملت مسلمان ايران است كه به رهبري حضرت امام رحمه الله ايجاد گرديد، لذا هيچ فرد يا گروهي نمي تواند خود را متولي انقلاب بداند. بنابراين كساني كه زمزمه خروج از حاكميت اسلام و انقلاب را سر مي دهند و فكر مي كنند انقلاب مربوط به آن قشر خاص است، بايد گفت چنين كساني با حقيقت انقلاب و جوهره اصلي آن و نيز با افكار امام و آرمانهاي مقدس انقلاب، آشنايي كامل ندارند.آيت اللّه فاضل لنكراني افزودند: كساني كه امروز فكر مي كنند بايد با دشمن درجه اول اسلام و انقلاب يعني آمريكا كنار آمد و به خواسته هاي او تن داد، بدانند كه آمريكا در پي از بين بردن انقلاب و نفي حاكميت اسلام است. آيا اينان نمي دانند كه آمريكا با اعمال و رفتار خود ثابت كرده است كه نه اهل تعقل است و نه اهل منطق و فقط به فكر منافع خود است؟من به اين آقايان نصيحت مي كنم كه خود را از ملت و انقلاب جدا ننمايند و هميشه خود را در مسير افكار و اهداف امام قرار دهند.ايشان گفتند: از امور ضروري در زمان ما حفظ وحدت و يكپارچگي است و همه گروهها و جناحها بايد بر محورهاي اساسي انقلاب، به دنبال اتحاد و انسجام باشند و براي تقويت نظام اسلامي بكوشند. در اينكه در امور مملكت كمبود و مشكلاتي وجود دارد ترديدي نيست و همه بايد به دنبال رفع آن باشيم.آيت اللّه فاضل لنكراني افزودند: قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي برخاسته از احكام و دستورات دين اسلام است و اصل مترقي آن يعني ولايت فقيه كه مشروعيت نظام و قوانين ما از آن نشأت مي گيرد، از محكمترين اصول آن است و حفظ و حمايت و تقويت آن لازم است57.آيت اللّه العظمي مكارم شيرازي: روحانيون بايد از هر فرصتي براي
تبليغ دين استفاده كنند.
آيت اللّه العظمي مكارم شيرازي گفتند: طلاب و روحانيون بايد از هر فرصتي براي تبليغ دين اسلام استفاده كرده و لحظه اي غفلت نكنند. ايشان در آيين عمامه گذاري طلاب مدرسه علميه «سفيران هدايت» قم افزودند: در اين شرايط جهان اسلام نياز فراوان به مبلغان داشته و آنان بايد با افزايش علم و آگاهي وظيفه خطير خود را به نحو احسن انجام دهند.ايشان اضافه كردند: مبلغان بايد با الگوگيري از روش هدايت ائمه معصومين عليهم السلام با استفاده از موقعيتهاي مختلف در زمينه هاي فرهنگي، اخلاقي و ديني به نشر اسلام ناب محمدي بپردازند. ايشان با اشاره به وظايف مهم طلاب و روحانيون براي جذب جوانان و نوجوانان و پاسداشت ارزشهاي ديني و اسلامي گفتند: طلاب بايد در اين شرايط ارتباط خود را با نسل جديد بيشتر كرده و زمينه حفظ ارزشهاي اسلامي را فراهم كنند. در اين آيين 24 نفر از طلاب با كسب اجازه نامه و توسط آيت اللّه العظمي مكارم شيرازي، ملبس به لباس روحانيت شدند58.

مدير حوزه علميه قم:

نسبت شهداي روحاني از اقشار ديگر جامعه بيشتر استامروز حرفهايي كه بي ديني را ترويج مي كنند متأسفانه از زبان برخي افراد ديندار زده مي شود.مدير حوزه علميه قم اين مطلب را در جمع صدها نفر از طلاب و فضلاي قمي حوزه علميه قم عنوان كرد و افزود: در شرايط كنوني همه روحانيون و طلاب بايد مواظب رفتار و حركتها و گفتار خود باشند.حسيني بوشهري افزود: امروز با تخصصي شدن دروس حوزه علميه، روحانيون بيش از گذشته آمادگي پاسخگويي به شبهات بوجود آمده را دارند.وي در ادامه گفت: ميزان شهداي روحانيون از كل به نسبت اقشار ديگر بيشتر است و اگر اين روحانيون صحنه را در انقلاب خالي مي كردند، انقلاب صورت نمي گرفت59.پيشنهاد 5 سناتور آمريكايي به كنگره براي حمايت مالي از مطرح كنندگان رفراندوم در ايران5 سناتور آمريكايي، لايحه اي را به كنگره آمريكا براي تصويب تقديم كرده اند كه بر اساس آن به حاميان و مروجان رفراندوم براي تغيير حكومت ايران كمك مستقيم مالي و سياسي مي شود. بودجه اين لايحه براي سال جاري 56 ميليون دلار است.در اين لايحه و در بند سوم آن تصريح شده كه از رفراندومي در ايران حمايت مي شود كه با آن مي توان نوع حكومت را زير نظر ناظران بين المللي عوض كرد.همچنين نهادها و اشخاص مورد نظر اين لايحه ملتزمند با استفاده از كمكهاي ملي آمريكا، مقاله، كتاب، فيلم و فراورده هايي نظير آن را توليد و ترجمه و يا سايت اينترنتي ايجاد كنند.5 سناتور پيشنهاد دهنده لايحه مذكور معتقدند اين لايحه از سوي بسياري از قانونگذاران آمريكا حمايت مي شود.يادآوري مي شود، پيشنهاد 5 سناتور فوق الذكر پيرو تلاش عده اي در داخل كشور براي مطرح كردن موضوع رفراندوم طرح شده است60.وزير اطلاعات: عامل جنايت انفجار حرم امام رضا عليه السلام در اختيار آمريكا استوزير اطلاعات ضمن رد اتهامات آمريكا در مورد حضور اعزاي القاعده در ايران گفت: اين اتهامات مصرف داخلي دارد و ما تسليم شانتاژها نمي شويم.علي يونسي در پايان ديدار خود از تبريز در گفتگويي افزود: اتهامات آمريكا تكراري است، آنها ما را به چيزي متهم مي كنند كه خود ماقبل از جنگ عليه طالبان با آنها درگير بوديم.وزير اطلاعات تأكيد كرد: آمريكا ضعف اطلاعاتي خود را به حساب ديگران نگذارد، با آنها همكاري دارد، چرا دنبال بهانه مي گردند؟ اعتراف كنند كه نمي توانند.وي گفت: مرزهاي جمهوري اسلامي به طور كامل تحت كنترل است اما ممكن است تروريست و يا قاچاقچياني نفوذ كنند كه ما به محض مشاهده آنها را دستگير مي كنيم و اين دليل بر همكاري نمي شود.وزير اطلاعات گفت: من متقابلاً مي گويم هم اكنون بسياري از اعضاي القاعده در آمريكا حضور دارند.يونسي گفت: آمريكا در برخورد با منافقين دچار چالش جدي شده است، از يك سو آنها را تروريست مي نامد و از سوي ديگر با آنها مماشات مي كند.وزير اطلاعات گفت: تسليم سران منافقين يكي از مطالبات جدي ما از آمريكا است.وي افزود: عامل جنايت حرم مطهر امام رضا عليه السلام در اختيار آمريكا است و ما از آنها مي خواهيم اين جاني را تحويل دهند61.جهاني سازي، اسطوره اي بيش نيستاستاد ارتباطات دانشگاههاي آمريكا گفت: اتحاديه امت اسلامي به عنوان يك واحد جهاني متشكل از امت و حكومت اسلامي، رهايي بخش و وحدت گرا است.پرفسور حميد مولانا در شانزدهمين كنفرانس بين المللي وحدت اسلامي با ارايه مقاله اي با عنوان اتحاديه امت اسلامي، افزود: امت اسلامي، واحدي است وحدت گرا از مجموع ممالك متحده اسلامي و اتحاديه امت اسلامي، امت متحده اسلام است كه نظام ملت ـ دولت را پشت سر گذاشته و از آن عبور كرده است. مولانا افزود: جهان شمولي مورد حمايت غرب فاقد يك تئوري و نظريه پردازي سياسي است و مي خواهد ارزشها و اخلاق خود را بر جوامع اسلامي و ديگران تحميل كند.وي با اشاره به تهاجم آمريكا و انگليس به عراق گفت: اشغال يك كشور و مخالفت دولتها و افكار عمومي جهان نشان داد كه پديده به اصطلاح جهاني سازي و جهاني شدن نظام بين المللي امروزي اسطوره اي بيش نيست.مولانا، جهان شمولي اسلام را بر پايه اخلاق اسلامي دانست و افزود: جهاني شدن زبان عربي و مناسك حج از ابعاد مهم جهانشمولي اسلام است.

1- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، حكمت237. 2- علامه محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، (طهران، انتشارات المكتبة الاسلامية، 1395 ه .ق) ج78، باب 22، ح29. 3- ابي جعفر محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ترجمه سيد جواد مصطفوي، (تهران، مؤسسه تحقيقاتي و انتشاراتي نور، بي تا) ج3، باب عبادت، ح5. 4- عبدالواحد آمدي، غررالحكم و دررالكلم، ترجمه محمد علي انصاري قمّي، (قم، دارالكتاب، بي تا) ج1، ص245، فصل نهم، ح229. 5- الشيخ ابي جعفر الصدوق، الخصال، ترجمه محمد باقر كمره اي، (تهران، انتشارات كتابخانه اسلامية، چاپ چهارم، 1362 ه .ش) ج1، ص256، باب الخمسة، حديث 29. 6- محمد، محمدي نيك، ميزان الحكمة، مترجَم، واژه الحرية، شماره 778، ح3578. 7- ابوالفتح كراجكي، كنزالفوائد، (قم، انتشارات دارالذخائر، 1410 ه .ق)، ج1، ص349. 8- محمد بن نعمان عكبري، الأمالي، (قم، چاپ كنگره شيخ مفيد، نوبت دوم، 1413 ه .ق)، ص43، مجلس ششم، ح14. 9- غررالحكم و دررالكلم، ج1، فصل اول، ح1369. 10- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، حكمت413. 11- اصول كافي، مترجَم، ج3، ص142، باب الصبر، ح6. 12- غررالحكم و دررالكلم، ج1، ص18، فصل اول، ح شماره 467 و 468. 13- همان، ص33، ح1026. 14- همان، ج2، ص811، فصل 85، ح166. 15- همان، از چاپ يك جلدي، (قم، انتشارات دفتر تبليغات، چاپ اول، 1366 ه .ش) ج1، ص434، ح شماره 921. 16- همان، ج1، ص24، باب يك، ح707. 17- همان، ج1، ص379، باب 27، ح55. 18- همان، ج1، ص55، باب يك، ح1522. 19- همان، چاپ يك جلدي، (قم: انتشارات دفتر تبليغات، چاپ اول)، ج1، ص383، ح8724. 20- همان، ج1، ص375، ح8452. 21- همان، ج2، ص685، فصل 78، ح1153. 22- همان، ص354، ح8100. 23- همان، ج1، ص157، فصل 5، ح97. 24- ميراث اسلام، سيزده نفر از استادان دانشگاههاي انگلستان، زير نظر سرتماس آرنولد و آلفرد گيدم، ترجمه مصطفي علم، (تهران، انتشارات كتابفروشي مهر، چاپ اول، 1326 ه .ش)، ص274. 25- «مَنْ لا يَسْتَرقُهُ كون إلاّ اللّه فَهُوَ حُرٌّ». محي الدين ابن عربي، الفتوحات المكية، (بيروت: دارالصادر، بي تا)، 5 جلدي، جلد2، ص6327، باب 140. 26- عبدالكريم القُشيري، الرسالة القُشيريّة، (بيروت: داالكتب العلمية، الطبعة الاولي، 1418 ه .ق)، ص253. 27- همان، ص156 ـ 158. 28- همان. 29- همان. 30- داريوش آشوري، دانشنامه سياسي، (تهران، انتشارات سهروردي و مرواريد، چاپ اول، 1366 ه .ش)، ص21. 31- مفهوم آزادي... ، ص161. 32- عبداللّه نصري، خدا و انسان در فلسفه ياسپرس، (تهران: انتشارات آذرخش، چاپ اول، 1375 ه .ش)، ص210 و 211. 33- ابي علي احمد بن محمد بن يعقوب الرازي «مسكوية»، تهذيب الاخلاق و تطهير الأعراق، (قم، انتشارات بيدار، الطبعة الثانيه، 1410 ه .ق). 34- مفهوم آزادي... ، ص156، 165. 35- همان. 36- همان. 37- همان، ص157، 159، 160، 161، 194. 38- همان. 39- همان. 40- همان. 41- همان. 42- مفهوم آزادي... ، ص169. 43- عبداللّه نصري، خدا و انسان در فلسفه ياسپرس، (تهران، انتشارات آذرخش، چاپ اول، 1357 ه .ش)، ص357. 44- مفهوم آزادي... ، ص169. 45- همان. 46- همان. 47- همان. 48- همان. 50- مفهوم آزادي... ، ص162. 51- جي. ايچ. آر. پاركينس، عقل و تجربه از نظر اسپينوزا، ترجمه محمد علي عبداللهي، (قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1381، ه .ش)، ص151 و 180. 52- همان. 53- انتخاب، 30/2/1382. 54- جمهوري اسلامي، 19/3/1382. 55- آفتاب يزد، 23/2/1382. 56- اعتماد، 8/3/1382. 57- جمهوري اسلامي، 11/3/1382. 58- اطلاعات، 1/2/1382. 59- كيهان، 5/3/1382. 60- جمهوري اسلامي، 5/3/1382. 61- رسالت، 2/2/1382.

/ 2