تقديم به خورشيد جهانتاب خراسان و گوهر عصمت پرور قم
خورشيد دين مى تابد از خاك خراسان
ايران ما مديون لطف بى حد توست
ز تو، شهر «قم » از معصومه روشن
مشهد علم است و مشهد، خانه قم
عشق تو را در سينه داريم و صبوريم
آغوش بگشادند هر تير بلا را تا متصل سازند
اين جان به تو زنده است و هرگز مردنى نيست
كمتر ز آهو نيست! او هم راز دارد
كمتر ز آهو نيست! او هم راز دارد
ظلمت گريزان است و خفاشان هراسان
اين جلوه هاى جاودان از مرقد توست
لطف شما برهم زن نيرنگ دشمن
قم، گشته از درياى علمت پر تلاطم قم،
از خاكبوس آستانت گرچه دوريم
ره به ديو و دد گرفتند درس شهادت از قم و مشهد گرفتند
طوس و كربلا را آرى! شرار عشق تو افسردنى نيست
دارالشفاى درگهت جانباز دارد
كمتر ز آهو نيست! او هم راز دارد