صحابيان از نظر قرآن - صحابیان از نظر قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحابیان از نظر قرآن - نسخه متنی

محمدباقر سعیدی روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صحيف? مبين ـ شمار 9و 10 ،زمستان 1379

صحابيان از نظر قرآن

محمدباقر سعيدي روشن

1)مقدمه

به طور طبيعي براي هر مسلمان و جستجوگر مسايل تاريخي و علاقمند به اسلام اين پرسش مطرح است که جايگاه و اعتبار صحابه و نسل اول اسلامي که محضر رسول خدا صلي الله عليه آله و سلم را درک نموده و تعاليم اسلام را از منبع نخستين آن دريافت داشته و بخشي از ميراث اسلامي يعني سنّت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم را به نسل هاي ديگر انتقال داده اند، چيست؟ آيا تمام کساني که در بارگاه مهبط نزول وحي الهي و وجود مقدّس رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم شرف حضور يافته اند،‍ برخوردار از مقام ارجمند عدالت و وثوق اند و رفتار و گفتار هم? آنها الگوي معتبر و حجّت مستند براي ساير مسلمانان تا روز قيامت است؟

هرچند اين مبحث قابل ارزيابي از نقطه نظر تاريخي- حديثي است؛ امّا از آنجا که اين شيوه دامنه اي بس گسترده دارد و زمينه ساز مناقشات احياناً بي ثمر است، ترجيحاً جستجوي خويش را در مبحث مذکور از طريق منبع و مأخذ مستند هم? فرق اسلامي که همان «قرآن کريم» است، پي مي گيريم.

صحابه جمع صاحب به معني معاشر و ملازم است و در اصطلاح بر کسي اطلاق مي گردد که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم را در حال اسلام درک کرده و مسلمان از دنيا رفته باشد. از اينرو به کسي که پيغمبر را ملاقات نکرده و يا در زمان حيات ايشان مسلمان نبوده باشد‍، صحابي گفته نمي شود. اما در اينکه حدّ نصاب زمان لازم درک حضور پيامبر خدا براي صدق صحابي بودن چه مقدار است، ديدگاه ها متفاوت است و کساني مثل احمد بن حنبل و بخاري معتقدند حتّي کسي که يک ساعت با پيامبر خدا مصاحبت داشته و يا حضرت را ديده است از اصحاب محسوب است. [1]

بي گمان، اين پيش فرض قابل انکار نمي باشد که انسانها در استعداد و هوش و فهم و درک حقايق يکسان نبوده، برخورداري آنها از معارف متفاوت است؛ همچنانکه از نظر اعتقادي و باور دروني و ايمان الهي نيز همه در يک رتبه نمي باشند:«يرفع الله الذين آمنوا منکم و الذين اوتوا العلم درجات [مجادله 11]؛ خداوند از ميان شما مؤمنان و دانش يافتگان را به درجاتي رفعت دهد».

«و لکلّ درجات ممّا عملوا و ما ربّک بغافلٍ عمّا يعلمون [انعام132]؛ و هر يک از ايشان را طبق کار و کردارشان درجاتي است و پروردگارت از آنچه مي کنند غافل نيست».

«هم درجات عندالله و الله بصيرٌ بما يعملون [آل عمران 163]؛ آنان را در نزد خداوند درجات(متفاوت) است و خداوند به آنچه مي کنند بيناست.»

«و اذا ما انزلت سورة فمهنم من يقول ايُّکم زادته هذه ايماناً فامّا الذين آمنوا فزادتْهم ايماناً و هم يستبشرون. و امّا الذين في قلوبهم مرض فزادتُهم رجس الي رجسهم و ماتوا و هم کافرون[توبه 125-124]؛ و هنگامي که سوره اي نازل مي شود، بعضي از آنان (به ديگران) مي گويند:" اين سوره ايمان کدام يک از شما را افزون ساخت؟!"(به آنان بگو:) امّا کساني که ايمان آورده‌اند‍ بر ايمانشان افزوده و آنها(به فضل و رحمت الهي) خوشحالند و آنها که در دلهايشان بيماري است، پليدي بر پليديهايشان افزوده و از دنيا رفتند درحالي که کافر بودند».

روشن است که اين آيات در تبيين خصايص رواني انسانها،‍ بيانگر يکي از ويژگي هاي بارز مؤمنان و منافقان است: «تأثير پذيري از آيات وحياني و تأثير ناپذيري از آن».

انسانهايي که ظرف وجودشان آماده دريافت پيام هاي حيات بخش رحماني است، عکس‌العملشان در برابر نزول آيات خداوند مواجه? مثبت است و به عکس، دلهاي مريض و روان هاي ناپاک و پليد فاقد قابليّت لازم براي دريافت فرامين تشريعي‌اند.

با اين ملاحظه روشن مي شود داوري کساني که با چشم بسته و به حُسن ظن افراطي نگريسته و هرگونه باب تأمّل و تحليل را در باب شأن و اعتبار صحابيان بسته مي دانند،‍ راهشان به دور از صواب و حقيقت است و ملاحظه عباراتشان شگفت انگيز مي نمايد:

«اتفق اهل السنة علي انّ الجميع عدول و لم يخاف في ذالک الا شذوذ‍ٌ من المبتدعة»[2].

«و الصحابة يشارکون سائر الرواة في جميع ذالک الّا في الجرح و التعديل فانّهم کلّهم عدول لايتطرق اليهم حرج لان الله عزّوجل و رسوله زَکّياهم و عدّلاهم و ذالک مشهور لانحتاج لذکره»[3].

ظاهراَ در امثال اين عبارات، وثوق و اعتبار صحابيان به عنوان يک اصل خدشه ناپذير به کتاب و سنّت استناد داده شده است. ترديد نمي رود که ياران و پيروان راستين رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نخستين کساني بودند که منشأ استواري دين الهي شدند؛ پيامبر خدا صلي الله عليه ‌آله و سلم را ياري کردند؛ در راه خداوند هجرت و جهاد و ايثار نمودند و خداي سبحان دين خويش و کلم? حقّ را به وسيل? آنان عزّت بخشيد. امّا تمام سخن اين جاست که آيا فرد فرد صحابه و هم? کساني که در معيّت رسول خدا و زير پرچم اسلام شرکت داشتند‍، صرفاً به انگيز? خالص توحيدي و به نحو يکسان و به يک اندازه در اين امر سهيم و شريک بوده اند و برخورداري ايشان از وعده هاي پاداش الهي به ميزان مساوي و به طور مطلق و بي قيد و شرط است؟ حق آن است که بررسي و مطالع? آيات گوناگون قرآن شريف و جمع بندي آنها خلاف اين مدّعا را ثابت مي کند. آيا هشدارها و مذمّت هاي فراوان قرآن نسبت به گروهي از صحابيان پيامبر‍، که به واقع سدّ راه خدا و مانع پيشرفت امر دين و موجب آزار رسول خدا صلي الله عليه و‌آله و سلم بودند‍ محلّ اغماض و ناديده انگاشتن است؟

/ 8