بیشترلیست موضوعات نقدي بر کتاب الموضوعات توضیحاتافزودن یادداشت جدید
شگفتي ديگر از کتاب ديگر او به نام « مناقب احمد بن حنبل » است از آنجا که او عاشق امام مذهب خود بود ، در گرد آوري مناقب او تر و خشک را گرد آورده و به بازار دانش عرضه کرده است ، بالأخص يک رشته خوابهايي را نقل کرده که هيچ نوع ارزش علمي ندارند و جزء گروهي شده که دستشان به حقايق نمي رسد ، به جواب پناه مي برند، شايد آنها را در عالم رؤيا پيدا کنند . سخن درباره کتاب مناقب او گسترده است و براي خودِ کتاب ، مقاله جداگانه اي لازم دارد . کتاب « الموضوعات » او پس از عکس برداري از روي نسخه ي منحصر به فرد کتابخانه « ازهر » به وسيله دارالفکر بيروت چاپ و منتشر شده و عبدالرحمان بن محمد عثمان ، آن را تحقيق نموده است . پيش از آن که به نقد اصل کتاب بپردازيم ، سري به مقدمه محقق مي زنيم تا پايه انصاف و بي طرفي او را به دست آوريم ، او در پيش گفتار خود به مناسبتي درباره جعل مناقب درباره خلفا سخن گفته و به عنوان ذکر نمونه ، تنها به ذکر مناقب مجعول درباره امير مؤمنان علي عليهالسلامبسنده کرده[1] و از ذکر مناقب مجعول درباره ديگر خلفا سخن به ميان نياورده است . اکنون سؤال مي شود : چرا در ذکر نمونه ، نه تنها به مناقب مجعول در حق عليعليهالسلامبسنده کرده و از ذکر مناقب ساختگي درباره ديگر خلفا سخن به ميان نياورده است ، با اينکه ابن جوزي در خود کتاب سي و پنج صفحه به مناقب ساختگي ديگر خلفا اختصاص داده است . اين نوع « داوري گزينشي » حاکي از يک ديدگاه خاصي درباره اميرمؤمنان عليعليهالسلاماست مسلما مهرورزي ، يا کينه توزي افراد ، تأثيري در مقام رفيع امام نمي گذارد ، بلکه اين افرادند که درون خود را آشکار مي سازند و به قول سراينده عرب :
اذا رضيت عني کرام عشيرتي فلا زال غضبانا علي لئامها[2]
فلا زال غضبانا علي لئامها[2] فلا زال غضبانا علي لئامها[2]
پس از اين گله گذاري از محقق کتاب ، وقت آن رسيده که مطالب ناروايي را که ابن جوزي در اين کتاب به شيعه نسبت داده ، مورد بررسي قرار دهيم تا روشن شود مردي که در صدد جدا سازي صحيح از باطل ، و واقع از مجعول است ، چگونه خود يک رشته مجعولات و انديشه هاي واهي و بي اساس را به شيعه نسبت داده است و اينک سخن او در اين مورد آن هم در آغاز فصل فضايل علي عليهالسلام. او چنين مي گويد : 1. « محنة الرافضة ، محنة اليهود قالت اليهود لا يصلح الملک الا في آل داود و قالت الرافضة لا تصلح الامارة الا في آل علي » [3]. منطق شيعه با منطق يهود درباره حکومت يکي است يهود مي گويد : حکومت از آن داوود و آل او است ، همچنان که شيعه مي گويد : حکومت از آن علي و آل او است .