در عرصه روايت و درايت حديث - در عرصه روایت و درایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در عرصه روایت و درایت - نسخه متنی

محمد باقر بهبودی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كيهان فرهنگي ـ شماره 7، مهر1365

با استاد محمد باقر بهبودي

در عرصه روايت و درايت حديث

اشاره:

از آنجا که حديث مبناي شناخت دين و پايه فهم قرآن است و علوم ديگر همواره از طريق حديث استحکام و نضج يافته­اند، در ميان مسلمانان از جايگاهي ويژه و بنيادين برخوردار مي­شود، بدين سبب تاريخ حديث و سير تدوين آن با نفوذ جريانات مختلف سياسي و اجتماعي، اعتقادي روبرو بوده و از آغاز جعل و تحريف و تصحيف آن را همراهي کرده است. خلافت مروانيان، امويان، عباسيان و دهها فرقه مذهبي ديگر، حضور عصبيت قومي، برتري جويي قبيله­اي و سبقت­جويي ساکنان بلاد اسلامي در کسب افتخارات بيشتر، تماس و ارتباط نزديک زنادقه، ملحدان، يهوديان و مسيحيان با مسلمانان و ورود غير مسلمانان با انبوهي از اسرائيليات و همچنين تقرب راويان حديث به دربار خلفا و امرا و سلاطين و کثرت آنان - تا آنجا که حدود صد هزار آنان را برشمرده‌اند و عوامل بسيار ديگر باعث شده است تا احاديث و روايات صحيح تا آنچه که مخدوش و مجعول بوده است مخلوط و ممزوج شده، بازشناسي سره از ناسره توانگير و طاقت­سوز نمايد، و در پي آن محققان و متتبعان و عالمان علم روايت و حديث در راه بازشناسي و تميز احاديث صحيح از ضعيف و محرف به پي­ريزي «نقد­الحديث» بر­آمدند و در اطراف آن کتابهاي بسيار به رشته تحرير فريفتن درآمد. در اين ميان بزرگان و محققان اماميه، در پي هجوم همه جانبه دشمنان و تسلط حکام جور، برآن بودند تا تراث اهل بيت عصمت و طهارت ع را از دستبرد زمان و حوادث مصمون و محفوظ بدارند، بدين منظور تدوين و تبويب همه روايات و احاديث روزگار خود را- از هر دست که بود- وجهه همت خويش قرار دادند و گويا بازنگري و تفكيک و بررسي آن را به پژوهشگران و متتعبان نسل­هاي بعد از خود و آيندگان واگذار کردند و خود نيز مدعاي جمع آوري صحاح را نداشته، گرچه در مواردي به بررسي اسناد و رجال آن پرداخته­اند.

استاد محمد باقر بهبودي از چهره­هاي برگزيده علم حديث و درايت در دوران معاصر ماست با اندوخته­ها و زحمات توانفرسايي که براي کسب صلاحيت و خبرويت لازم در اين زمينه به کار گرفته و با داشتن ذهني نقاد و منطقي به آثار خود جايگاهي ويژه بخشيده است. استاد محمد باقر بهبودي در طول ساليان دراز در عرضه داشت ده­ها جلد از کتب حديث و فقه و تاريخ و تفسير به شيوه­اي منقح و مصحح به نقل و نقد همت گماشته تا آنجا که کارنامه­اي درخشان از عملکرد اين دوران به يادگار گذاشته است. ناگفته نماند که استاد بهبودي با نظرگاههاي ويژه خود در نقد حديث با نظريات متفاوت و گاه متقابل روبرو بوده­اند که در جاي خود قابل بررسي و امعان نظر صاحبنظران خواهد بود.

با تشکر از استاد محمد باقر بهبودي نظر خوانندگان ارجمند را به متن گفتگو با ايشان جلب مي­کنيم.

کيهان فرهنگي: با تشکر از جناب­عالي که دعوت به گفتگوي ما را پذيرفتيد، اگر مايل هستيد از شرح احوال و اساتيد خودتان شروع بفرماييد.

استاد محمد باقر بهبودي: تولد من در سحر شب پنجشنبه هفدهم جمادي­الاولي سال 1350 هجري قمري برابر با سال 1308 هجري شمسي بوده است. از سال 1327 تحصيلات مذهبي را بطور تمام وقت شروع کرده­ام. اساتيد معروف من، در ادبيات استاد اديب محمد تقي نيشابوري معروف به اديب دوم بود. در قسمت سطح، مختصري از محضر حجت­الاسلام سيد احمد يزدي معروف به نهنگ و بيشتر از محضر استاد حجت­الاسلام حاج شيخ هاشم قزويني بهره بردم. علاوه بر مقداري سطح در يک رشته از دروس تفسيري محضر حجت­الاسلام دامغاني را هم درک کردم که روزهاي تعطيل به آن مي­پرداختند. در سال 1333 شمسي به قم آمدم و بعد از آنکه يک درس در محضر آيت­الله بروجردي و يک درس در محضر آيت­الله خميني حاضر شدم، بدون توقف به نجف رفتم. در نجف يک درس در محضر آيت­الله خويي و يک درس در محضر آيت­الله حکيم انتخاب کردم و تا دو سال به تحصيل و - بيشتر مطالعه و تحقيق شخصي ادامه دادم، و در سال 1335 ترک تحصيل نمودم و بالاخره از سال 1337 که به تهران منتقل شدم، به تصحيح و تحقيق کتابهاي خطي و چاپي پرداختم. اولين کاري که شروع کردم تصحيح تفسير الميزان- جلد هفتم - بود که تا جلد بيستم - آخرين جلد- ادامه يافت. در آن هنگام، کار من چندان مورد توجه و علاقه مؤلف قرار گرفت که رخصت يافتم به حک و اصلاح ادبي آن نيز بپردازم. به موازات تفسير الميزان به تصحيح بحار­الانوار پرداختم و از جلد هفدهم تا آخرين مجلد- غير از دو جلد 77و 78- همه مجلدات به تصحيح اينجانب و اشراف و نظارت من بر متن کتاب و احياناً حک و اصلاح تعليقه ديگران پايان گرفت.

در اين زمينه توفيق من به شکر الهي از همه بيشتر بود، زيرا اخراج چهل و پنج جلد بحار از هر جهت در اختيار من قرار گرفت و مقابله، تحقيق، پاورقي، تخريج احاديث آن و مقابله با مآخذ، کاملاً به دست من و زحمات شبانه­روزي من انجام شد.

در اثر همين توفيق الهي بود که بيش از ساير همکارانم به نسخه مؤلف دست يافتم و 36 جلد از اين چهل و پنج جلد را با نسخه مؤلف مقابله کردم. در جلد 110 که آخرين جلد بحار­الانوار است، سخني کوتاه درباره اين کتاب و شيوه مؤلف در جمع احاديث تحرير کرده­اند که توجه علاقمندان را به آن جلب مي­کنم.

/ 11