کسایی مروزی شاعری ولایت مدار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کسایی مروزی شاعری ولایت مدار - نسخه متنی

سید مصطفی موسوی گرمارودی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«شان آفرينش عيسي براي خداوند همانند شان آفرينش آدم است كه او را از خاك آفريد، سپس به او گفت موجود شو! و بي درنگ موجود شد؛»

نجرانيان گفتند اين سخن را درباره عيسي نه در تورات ديده‌ايم و نه در انجيل و زبور، و چندان بر عقيده باطل خويش پاي ورزيدند تا رسول گرامي به امر خداوند آنان را به مباهله فراخواند و مباهله عبارتست از ناليدن به درگاه خداوند و نفرين او را بر اهل باطل در خواست نمودن؛ فرمان الهي مبني بر انجام مباهله چنين بود:

«فمن حاجك فيه من بعد ماجاك من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءكم و نساء نا ونساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجهعل لعنه الله علي الكاذبين»[9]

« و به آنان كه پس از فرارسيدن علم(وحي) به تو، درباره او (عيسي) با تو محاجّه كنند، بگو! بياييد ما پسرانمان و شما پسرانتان، ما زنانمان و شما زنانتان، ما كسي را كه در حكم نفس ماست و شما نيز چنين كسي را فرا بخوانيم، سپس به درگاه خداوند تضرّع كنيم و از او بخواهيم كه نفرين الهي بر دروغگويان فرود آيد..»

بدينگونه مباهله آغاز شد و رسول خدا(ص) امام حسن و امام حسين عليهمالسلام را به عنوان پسران خود و حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها را به عنوان نخبه‌ترين زن از خاندان خويش و امام علي عليه السلام را به منزله كسي كه در حكم جان اوست به صحنه مباهله همراه آورد؛

جالب است بدانيم عموم محدثين و مفسرين شيعه و غير شيعه بر واقعه مباهله به گونه‌اي كه گفته شد اعتراف دارند كه از جمله علماي اهل سنت مي‌توان از ميبدي، زمخشري، فخر رازي، قرطبي، بيضاوي نام برد.[10] حال ببينيم حكيم كسائي مروزي از اين واقعه چگونه ياد مي‌كند و چه نتيجه‌اي از آن مي‌گيرد؛ او مي‌گويد:




  • «قل تعالوا ندع» برخوان، ورنداني گوش دار
    لعنت يزدان ببين از «نبتهل»تا «كاذببين»



  • لعنت يزدان ببين از «نبتهل»تا «كاذببين»
    لعنت يزدان ببين از «نبتهل»تا «كاذببين»



مي‌بينيد كه او با اشاره به سوره مباهله به اين اصل اساسي اشاره دارد و اگر گفتار قرآن را در شان امام علي اميرالمؤمنين(ع) بپذيري كه وي در حكم «نفس پيامبر» است ، پس نه تنها دوستداري وى لازم و واجب است، بلكه به هيچ عنوان شخص يا اشخاصي ديگري را براي احراز خلافت پس از پيامبر(ص). بر امام علي و فرزندانش ترجيح نخواهي داد، به ويژه آنكه لعنت الهي‌ـ كه در اين آيه بر «دروغگويان» اختصاص يافته‌ـ فقط بر نصرانياني نيست كه عيسي را پسر خدا مي‌دانند، بلكه از كليت آيه مي‌توان دريافت اين لعنت شامل حال كساني نيز خواهد شد كه به دروغ ديگران را به اهل بيت رسالت برتري دادند؛ كساني كه نه تنها يك از هزار فضايل امام علي و اولاد معصوم او را نداشته، بلكه فجايع و قبايحي را مرتكب شده‌اند كه آثار و نتايج آنرا تا هم امروز در جامعه انساني ميتوان ديد! اين است كه حكيم كسائي مروزي با شلّاق كلمات بر گرده كساني مي‌زند كه به قول كليم همداني عنوان«خدايي»به «گوساله» مي­دهند:




  • ديگري را جزعلي گفتن اميرالمؤمنين
    آنچنان باشد كه كس گوساله را گويد خدا[11]



  • آنچنان باشد كه كس گوساله را گويد خدا[11]
    آنچنان باشد كه كس گوساله را گويد خدا[11]



اگر چه از حكيم مرو اشعار زيادي باقي نمانده است، اما در همين اندك به وضوح مي‌توان اخلاص او را در تبعيّت ولايت علي و اولاد او عليهم السّلام ديد و تحسين نمود. كسائي شاعري شيعي به معني دقيق كلمه است. ياد و نامش گرامي باد.

/ 6