بیشترلیست موضوعات فتنه در ادبيات نهج البلاغه مقدمه فتنه در لغت فتنه در ادبيات نهج البلاغه توضیحاتافزودن یادداشت جدید
"عضت الفتنه انباءها بانيابها و ماجت الحرب بامواجها و بدامن الايام کلوحها".[12] فتنه دندان خود را در فتنه انگيزان فرو برد و موج جنگ و پيکار از هر سو پديدار گشت و چهره ترش روزگار شد. امام در اين خطبه مردم را مورد خطاب قرار ميدهد و ميفرمايد که مبادا مخالفت با من موجب گناه و عصيان شما شود، سپس به مسئله معاويه و فتنه هاي او از شام اشاره ميکند آنگاه عبارات مذکور را ايراد ميفرمايد و فتنه معاويه را به حيوان گزندهاي تعبير ميکند که هيچ کس از آزار و اذيت آن در امان نخواهد بود. امام (ع) در فرازي از نهج البلاغه دو گروه را از اصابت فتنه بني اميه استثناء ميکند: 1- کسانيکه به نفع آنها باشند. 2- کسانيکه ضرري براي آنها نداشته باشند. " بين قتيل مطلول و خائف مستجير يختلون بعقد الايمان و بغرور الايمان فلاتکونوا انصاب الفتن واعلام البدع و الزموا ما عقد عليه حبل الجماعة و بنيت عليه ارکان الطاعة"[13] در فتنه کشته اي است که خونش به هدر ميرود و ترسيدهاي است که به اين و آن پناه ميبرد. با بستن پيمان فريبشان ميدهند و بنام ايمان به آنها نيرنگ ميزنند. پس در معرض تيرهاي فتنه و نشانههاي بدعت نباشيد و آنچه را که پيوند جمعيت مسلمانان بدان استوار و ارکان اطاعت بر آن پايدار بر خود لازم و واجب داريد. امام علي (ع) در اين فراز هشدار ميدهند که مبادا در معرض تيرهاي فتنه قرار گيريد و بيهوده خونتان در آتش فتنه ريخته شود فتنهها در اينجا به تيراندازي، تشبيه شده که هرکسي در هدف و دايره اصابت آن قرار گيرد او را به حق و ناحق نابود ميکند. ورود در درگيري بين دو حاکم باطل هدر دادن جان و هستي افراد است. در طول تاريخ کشمکشهاي بياساس و باطل بسياري از امکانات انساني و مادي را در کام خود فرو برده است. "لاتصدعوا علي سلطانکم فتندمواغب مغالکم و لا تقتحموا مااستقبلتم من فور نار الفتنة فقد لعمري يهلک في لهبا المؤمن و سلم فيها غير المسلم"[14] امام حاکم خود را تنها مگذاريد و بعد از آن خود را سرزنش کنيد و خود را در آتش فتنه اي که به استقبال آن رفتهايد وارد نکنيد به جانم سوگند که باايمان در آن شعله فتنه تباه گردد وغير مسلمان امان يابد. امام (ع) به نکته اي بسيار بديع اشاره ميکند و آن اينکه پيامد جدايي از امام عادل استقبال از آتش فتنه و پذيرش پيشواي ظالم و فتنه گر است. معمولاً انسانهاي باهوش و با بصيرت گرفتار فتنه نميشوند هرچند که غيرمسلمان باشند. [1] . الرند. مسعود جبران بيروت لبنان ، دارالعلم للملايين، چاپ پنجم سال 1986، ج2، ص1103 .[2]قرآن کريم، سوره طه، آيه 40 .[3]همان، سوره بقره آيات 191-193-217. [4] . همان، صوره بروج، آيه 1. [5] . نهج البلاغه حکمت، شماره 15 [6] . شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد ، بيروت، لبنان، داراحياء الکتب العربيه 1976، ج9، ص82 [7] . نهج البلاغه، نامه 1. [8] . نهج البلاغه، نام 65 [9] . همان، نام 18. [10] . همان ، خطبه 93 [11] . نهج البلاغه ، خطبه 93 [12] . همان، خطبه 95 [13] . نهج البلاغه، خطبه 151 [14] . نهج البلاغه، خطبه 187.