اهميت شناخت عالمان شيعه بر كسى پوشيده نيست؛ زيرا آثارى كه از آنها بر جاى مانده و همچنين رفتار و موضعگيرىهايى كه آنها داشتند، در معرفى شيعه و چگونگى وضعيت تشيّع در آن عصر، نقش عمدهاى دارد. از اينرو، مجله شيعهشناسى بر آن شد تا از اين پس، در هر شماره تعدادى از عالمان و دانشمندان شيعى را مورد مطالعه قرار داده و آنها را به مخاطبان گرامى معرفى نمايد. روشن است كه بررسى همه شخصيتهاى شيعه كارى بس دشوار و طولانى است. بنابراين، در گام نخست، عالمان و دانشمندانى را كه پس از از عصر غيبت صغرا زندگى مىكردهاند معرفى مىنماييم؛ زيرا عصر غيبت يكى از حسّاسترين و برجستهترين دورههاى تاريخ تشيّع است و شناسايى عالمان آن تا اندازهاى مىتواند ما را در شناخت اين بخش از تاريخ يارى نمايد. شيوه ما در معرفى شخصيتها، بررسى همه جوانب و جزئيات زندگى آنها نيست، بلكه سعى بر آن است كه سرفصلهاى اساسى زندگى آنها را با قلمى روان و به دور از عبارتهاى تكرارى و به صورتى جامع، مورد بررسى قرار دهيم. گزينههايى كه در معرفى شخصيتها بر آنها تكيه شده، به قرار ذيل هستند: 1- سال تولد و فوت؛ 2- محل تولّد و فوت؛ 3- محيط خانوادگى (پدر، مادر و خاندان)؛ 4- دوران تحصيل و همبحثها؛ 5- استادان مهم؛ 6- شاگردان عمده؛ 7- آثارقلمى؛8-تخصص عمده؛ 9- دانشهاى متعددى كه با آنها آشنا بودهاند؛ 10- منابعى كه در زمينه آنها نوشته شدهاند. اميد است اين كار براى محققان و پژوهشگران سودمند بوده، در معرفى گوشههايى از مكتب پربار تشيّع مؤثر واقع شود. در پايان، تذكر چند نكته ضرورى است: الف. منظور از «شيعه»، عالمانى است كه به طور صريح، به ولايت و جانشينى حضرت على بن ابيطالب عليهالسلام پس از پيامبر اقرار نمودهاند. ب. عالمانى كه تشيّع آنها قطعى و مسلّم است، اما دچار انحراف عقيده شدهاند و امامت بعضى از ائمّه شيعه را انكار كردهاند، نيز نامشان در اين مقاله آمده و به شرح حال آنها پرداخته شده است. ج. در معرفى شخصيتها، سعى شده است از منابع اصيل و قابل قبول استفاده شود، ولى در برخى موارد، براى عدم اطاله مقاله، از ذكر منابعى كه محتواى آن با منبع ديگر مشابه است، خوددارى شده.