گفتگو با استاد جعفر مرتضی عاملی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گفتگو با استاد جعفر مرتضی عاملی - نسخه متنی

مصاحبه شونده: جعفر مرتضی عاملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آينه پژوهش: در پژوهشهاي خود از چه روشي بهره مي‌گيريد؟

استاد: روش تحقيق را تا حدود زيادي موضوع آن و هدف محقق تعيين مي‌كند. به اين لحاظ روش محققين در فرهنگ اسلامي به روش خاصي منحصر نمي‌گردد. آنچه من بدان پرداخته‌ام، موضوعاتي از فرهنگ اسلام است كه به طريقي با زندگي، بيانات، افعال، حالات و مواضع پيامبر اكرم ـ ص ـ و ائمه معصومين ـ ع ـ و با اسلام، قرآن و مسلمانان مربوط است و به انگيزه بررسي صحت و عدم صحت نصوص در اين موارد و نگرشي به دلالتها و اشارتها انتخاب شده است. اين يك زمينه‌اي وسيع در فرهنگ و معارف اسلامي است كه موضوعات متعددي را شامل مي‌شود. اهميت اين نصوص و پراكندگي آن در كتابهاي مختلف تفسير، رجال، تاريخ، فقه، عقايد، علوم قرآن، انساب و غيره ـ كه هر كدام در موضوع جداگانه‌اي نگارش يافته است ـ اعتماد و اتكاء به يك روش واحد را ضعيف مي‌كند. به عنوان مثال نمي‌توان فقط به جنبه رجالي در تحقيق نصوص اهتمام داشت و اكتفا كرد؛ چرا كه هر نص، زمينه و شرايط مخصوصي داشته و با توجه به آن بايد بررسي شود. گاهي تحقيق در يك روايت نيازمند ابزار و نگرشي خاص است كه در تحقيق ديگري به كار نمي‌رود.

از جمله مواردي كه محقق در فرهنگ اسلامي بايد رعايت كند، شناخت صحيح از نا صحيح است. و در اين راه بايد به كارآمدترين معيارها و ضوابط تكيه داشت. ( در طول تاريخ اسلام تحريف گران جاعل و حيله‌گر به گونه‌هاي مختلف، تلاش در به انحراف كشانيدن فرهنگ اسلامي داشتند و آميختن روايات و نصوص به اسطوره‌هاي باطل و خرافي در اين تلاش سهم زيادي دارد. آنها براي حفظ اين اباطيل و خرافات و عدم پالايش فرهنگ اسلامي از آن، معيارهايي را براي شناخت صحيح از نا صحيح وضع كرده‌اند كه مخدوش و غير قابل اطمينان است. متأسفانه اين معيارها، توانسته نزد طبقه‌اي از مسلمانان، به صورتي علمي جلوه كرده و آنها را قوّت و صلابت ببخشد. به صورتي كه مي‌بينيم بخش عمده‌اي از آن، فرهنگ مردم را ساخته و جزء زندگي آنها شده است. و با كمال تأسف بعضي از افراد، با حسن نيت كامل به اين دام گرفتار شده‌اند و به آن معيارها تكيه مي‌كنند.) كساني نيز در طول تاريخ آگاهانه اين طريق را برگزيدند و به جرگه وعاظ السلاطين در آمدند تا به توجيه نظريات حكام بپردازند و مزدي بگيرند و زندگي بكنند.

ما رواياتي داريم كه ميزان شناخت حديث صحيح از ناصحيح را عرضه احاديث به قرآن و هماهنگي محتواي آن با آيات الهي مي‌داند. اگر اين روايات بي‌اعتبار شمرده شود و از مجعولات زندقيان به حساب آيد، طبيعي است كه قاعده‌اي پيدا مي‌شود كه كتاب خدا بر سنّت حاكميت ندارد و سنّت حاكم بر قرآن است. بنابر اين هر كس كه بخاري از او روايتي نقل كند. از پل صراط گذشته و منزّه است، ولو عمران بن حطان خارجي باشد كه عبدالرحمن بن ملجم را به خاطر قتل اميرالمومنين در شعر خود ستوده است. بنابر اين هر چه بخاري و مسلّم روايت كنند، صحيح شمرده مي‌شود و جوهر منقولات اين صحاح حفظ مي‌گردد ولو مناقشه‌هاي صوري پديد آيد. اينجاست كه نقل روايت از راويان شيعي منع شده و تشيع وسيله طعن مي‌گردد؛ اما نقل از ناصبيها و خوارج و حتي امثال عمران بن حطان جايز مي‌شود. كساني كه با تلاش گسترده، تاريخ و فرهنگ اسلامي را به اباطيل و خرافات آميختند، معيارهايي براي تشخيص صحيح وضع كردند كه نه تنها باطلي را نمي‌نماياند، بلكه با حقايق در مي‌افتد. هيچ جايي براي شك و ترديد در روايات و احكام منقول از صحابه نمي‌بينند، ولو اينكه بعضي از آنان زشت‌ترين جنايتها را در حق دين و امت اسلام مرتكب شده باشند. چرا كه ايشان را ثقات و عدول معرفي مي‌كنند كه با ارتكاب آنچه ديگران به واسطه آن فاسق مي‌شوند، گردي به قباي ايشان نمي‌نشيند. آنان را علما و مجتهديني معرفي مي‌كنند كه با فتواي ايشان حتي قتل نفوس محترمه ـ ولو از اوصياء و فرزندان پيامبر باشد ـ جايز مي‌گردد.

شواهد فراوان داريم كه اين جاعلان منحرف تلاش بسيار كردند تا براي عده‌اي از صحابه حق تشريع و جعل احكام ثابت كنند. گرچه اين تلاش به شكست انجاميد، اما آثار سوء آن باقي ماند. تا آنجا كه آخوندهاي درباري چنين حقي را به امراء و حكام اعطاء كردند. در اين معيارها جايي براي عقل و احكام عقلي باز نشد و حتي اين احكام، به كلي فاقد ارزش شد. اينجاست كه زمينه براي ورود خرافات و اباطيل آماده گشت. چرا كه عقل نمي‌توانست مخالفت خود را ابراز كند و پذيرشي براي احكام عقلي نبود. نقل حديث از پيامبر را منحصر در احاديثي خاص کردند و با اين افترا به پيامبر اكرم كه ايشان اجازه دادند از بني اسرائيل حديث نقل شود، به علماي بني اسرائيل اجازه نقل حديث دادند و زمينه ورود اسرائيليات را به فرهنگ اسلامي فراهم ساختند. بنابر اين ما بايد بر معيارهاي درستي تكيه كنيم تا در پالايش تاريخ و فرهنگ اسلام از خرافات توفيقي بيابيم. معيارهايي كه عقل مي‌پسندد و خردمندان نيز علي رغم اختلاف بينشها و نگرشها به آن اعتماد مي‌كنند. معيارهايي كه در عمل نيز نشان داده شده كه قابل اطمينان است.

/ 12