حديث چهل و يكم - شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری - نسخه متنی

گردآورندگان: سید مجتبی صفحی، علی اکبر زمانی نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

من ربكم، حذف نمودنديعنى بگو حق از پرودرگار شما است در دوستى على بنابيطالب عليه السلام ، هر كس مى خواهد ايمان بياورد، هر كس مى خواهد منكر شودبهدرستى كه ما مهيا كرده ايم از براى ظلم كنندگان، آل محمّد آتشى و بعد از كلمهللظالمين من آل محمّدرا حذف كردند.

حديث چهل و يكم

فيالبحارعن عبدالعظيم عليه السلام ، عن حسن بن الحكم النخعى، عن كثير بن شهاب الحارثى،قال: بينا نحن جلوس عند اميرالمؤمنين عليه السلام فى الرّحبه، اذا طلع الحسين عليه السلام فضحك علىّحتى بدت نواجذه ثم قال: انّ اللّه ذكر قوماً[ماتوا]: «فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ اْلسَّمَآءُ وَ اْلاْءَرْضُوَ مَا كَانُواْمُنظَرِينَ».

ترجمه

حضرت عبدالعظيم به چند واسطه روايت كرده كه راوى گفت: خدمت جناباميرمؤمنان عليه السلام بوديم در رحبه كوفه كه جناب سيدالشهداء آمدند، پس آنجناب چنانخنديد كه دندان هاى شريفش ظاهر شدپس فرمود: خداوند در قرآن ياد فرمود قومىرا كه مردند و آسمان و زمين برايشان گريه نكردندقسم به كسى كه دانه را شكافت وموجودات را خلق فرمود اين بزرگوار كشته مى شود و آسمان و زمين بر او گريهمى نمايند.

و مراد از رحبه در اين حديث محله اى است در كوفه، و آن چه عجالتاً از جهتخنديدن حضرت شاه ولايت به نظر مى رسد، نه براى شهادت فرزند ارجمندشحسين عليه السلام بوده است، بلكه براى علو رتبت و سمّو مقام آن جناب است كه آن قدر

1.بحارالأنوار، ج 45، ص 212؛ مراجعه شود به پى نوشت حديث شماره 37.

2.سوره دخان ، آيه 29 .

/ 330