حديث چهل و يكم
فيالبحارعن عبدالعظيم عليه السلام ، عن حسن بن الحكم النخعى، عن كثير بن شهاب الحارثى،قال: بينا نحن جلوس عند اميرالمؤمنين عليه السلام فى الرّحبه، اذا طلع الحسين عليه السلام فضحك علىّحتى بدت نواجذه ثم قال: انّ اللّه ذكر قوماً[ماتوا]: «فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ اْلسَّمَآءُ وَ اْلاْءَرْضُوَ مَا كَانُواْمُنظَرِينَ».ترجمه
حضرت عبدالعظيم به چند واسطه روايت كرده كه راوى گفت: خدمت جناباميرمؤمنان عليه السلام بوديم در رحبه كوفه كه جناب سيدالشهداء آمدند، پس آنجناب چنانخنديد كه دندان هاى شريفش ظاهر شدپس فرمود: خداوند در قرآن ياد فرمود قومىرا كه مردند و آسمان و زمين برايشان گريه نكردندقسم به كسى كه دانه را شكافت وموجودات را خلق فرمود اين بزرگوار كشته مى شود و آسمان و زمين بر او گريهمى نمايند.و مراد از رحبه در اين حديث محله اى است در كوفه، و آن چه عجالتاً از جهتخنديدن حضرت شاه ولايت به نظر مى رسد، نه براى شهادت فرزند ارجمندشحسين عليه السلام بوده است، بلكه براى علو رتبت و سمّو مقام آن جناب است كه آن قدر1.بحارالأنوار، ج 45، ص 212؛ مراجعه شود به پى نوشت حديث شماره 37.2.سوره دخان ، آيه 29 .