شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و شهر ری - نسخه متنی

گردآورندگان: سید مجتبی صفحی، علی اکبر زمانی نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و چراغ على نام، يك تومان شش هزار، و قرار نمود كه بدهكار هستم وجه مزبوررا داد و از بست بيرون رفت.

روز يكشنبه شيرينى خوران پسر جناب متولى باشى بود، مجلس به قاعده قرارداده بودند.

از ميرزا نصرالله ..نوشته آورده بودند جهت تمام كردن گفتگوى ميرزا خانگمركچى كاشان، و شعبانعلى خان گمركچى اصفهان، گفتگوى بسيار كردند، ميرزاخان منصور به استاد خودش كه از كاشان مى آيد.

ميرزا حسنعلى تلگرافچى مرحوم شد، در همان ايوانى كه خودش قرار داده بوددفن شد، تلگرافچى ديگر فرستادند چند روز بود او را هم احضار نمودند، تلگرافچىديگر آمده.

سركار مآب حكومت، در هفته دو دفعه جهت گردش در مدرسه دارالشفاء مى آيد.

در شب جمعه و روز جمعه، جمعيت كثيرى به عزم زيارت آمده بودند سواىاشخاصى كه همه هفته مى آيند.

روز دوشنبه، سركار مآب حكومت رفتند به طهران، جهت بازديد و ديدن شبعيد كه نرفته بودند.

آقا محمد كريم با محمد قلى زارع جهت آب گفتگو به هم رسانده به حكومتاظهار شد، كه محمد قلى بى قاعده گى كرده حاضر نمودند حكومت قرار دادند نگاهدارند، برادرش قبول نكرد حكومت، محمدقلى با برادرش هر دو را سياست نمود،برادرش را مرخص كردند و خودش را نگاه داشتند.

چند نفرى آمدند در پاى چهل چراغ جناب متولى باشى نزد مهدى حسين فراش باشىفرستادند، مرخص كرد صبح جمعى حاضر شدند عمل او را در دو تومان تمام كردند.

مهدى نام، در باغ حاجى رفته سرى برده بود او را گرفته، در چند روز قبل همافسار الاغى برده بودند از او مطالبه شد او را سياست كرده مرخص نمودند.

/ 330