معتمدعباسي پانزدهمين طاغوت بني عباس امام حسن عسكري عليه السلام يازدهمين امام برحق راازمدينه به سامراءآوردو آنحضرت رادركنارپادگان خودتحت نظرشديدنگه داشت وسرانجام اوراتوسط دژخيمانش به شهادت رساند .روزي جمعي ازدرباريان عباسي ،نزدصالح بن صيف زندانبان امام رفته وبااودرباره امام حسن عسكري ،صحبت كردند،ازجمله به اوگفتندبرامام ،سخت بگيرواورابه تنگناي دشواري قراربده ! .صالح به آنهاگفت مي گوئيدچه كنم ؟من دونفرازشرورترين افرادراپيداكرده ام وآنها رانگهبانان خاص حسن بن علي قراردادم ،ولي همين دونفر،آنچنان تحت تاثير مقام ملكوتي آنحضرت قرارگرفته اندكه همواره به عبادت ونمازوروزه اشتغال دارند،اينك همينجاباشيدمن دستورميدهم آن دونفررابه اينجاآورند،و خودتان ازآنهابشنويد .صالح دستوردادآن دونفررا،احضاركردند،درحضور درباريان عباسي به آن دونفرروكردوگفت واي برشما،بااين مرداشاره به امام حسن عسكري كارشمابه كجاكشيد؟آنهاباكمال صراحت گفتندچه مي گوئي در موردمردي كه روزهاروزه مي گيردوشبهاازآغازتاپايان شب ،مشغول عبادت و مناجات است ،اصلاسخني به مانمي گويد،وبه غيرعبادت به هيچ چيزاشتغال ندارد،هرگاه چهره ملكوتي اورامي ديديم ،ازهيبت او،براندام ما،لرزه مي افتاد،وآنچنان دگرگون مي شديم ،كه گوئي افرادقبل نيستيم .وقتي كه درباريان شكمخواره عباسي اين گفتارراازآن دونگهبان شنيدند،باكمال خفت وسرافكندگي ازمجلس خارج شدند