ناصرالدين شاه زياداهل شوخي نبودبلكه كريم راازآن جهت دلقك درباركردتابه اقتضاي موقع وسياست روز بتواندبعض رجال ودرباريان متنفذرابانيش زبان ومتلكهايش تحقيروتخفيف نمايد .كريم شيره اي رابه مناسبت شغل اوليه اش كه تايب رييس نقاره خانه بود نايب كريم هم مي گفتند:نايب كريم خري داشت كه هميشه برآن سوارمي شدوبه دربارياملاقات دوستان وآشنايان مي رفت .خركريم به خلاف سايرخرهاشكل وريخت مسخره اي داشت يعني كريم طوري جل وپالان برپشتش مي گذاشت كه هروقت سوارمي شد همه ازآن شكل وهيئت مي خنديدند .كريم مي دانست به چه كساني بايدمتلك وليچار بگويد .پيداست به كساني كه موردتوجه شاه بودندبي ادبي نمي كرد .درباريان وساير رجال براي آنكه ازنيش زبانش درامان باشندهركدام باج ورشوه اي به اومي دادند .آنهايي هم كه ازاين دلقك بازي خوششان نمي آمدوحاضرنبودندچيزي به كريم بدهند شكايت به ناصرالدين شاه مي بردند .ناصرالدين شاه قبلاجريان قضيه ومتلك كريم را ازآنهامي پرسيدوباصداي بلندقهقهه مي زد .آنگاه درجواب شاكي مي گفت:"به جاي گله وشكايت بروخركريم رانعل كن !"يعني چيزي به اوبده تاازشرزبانش درامان باشي ،عبارت بالادررابطه باهمين كريم وخرش ازآن تاريخ ضرب المثل شده است .