بانوىباانصاف - انصاف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انصاف - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بانوىباانصاف

سلمان فارسي مي گويد:روزي به خانه بانوي بزرگ اسلام فغاطمه زهراءسلام الله عليهاواردشدم صحنه ربقت باري رانگريستم ، ديدم حضرتش باآسياي دستي جوآردمي كندودراثرگردانيدن دسته آن دست مباركش تاول زده وخون آلوده شده است وفرزندش امام حسين عليه السلام نيزدركنارمنزل ميگرست .

عرض كردم :اي دختررسول خداشماكناربرويدتاكنيزك شمااين كار رابكند .

فرمود:پدرم سفارش كرده است كه يك روزاوكارخانه رابكندوروزديگر اواستراحت كندمن كارخانه راانجام دهم وديروزنوبت كاراوبوده است .

عرض كردم :اجازه بدهيدبه شماكمك كنم جوآردكنم وبافرزندت حسين عليه السلام را آرام گردانم .

فرمود:من تهترميتوانم فرزندم راآرام كنم ،توجوآردكن .

سلمان فارسي مي گويد:مقداري باآن آسيابراي آن بزرگوارجوآردكردم تااينكه وقت نمازشد .

من به نمازرفتم وبارسول خدا نمازخواندم وآنچه ديده بودم به علي عليه السلام عرضه داشتم .

آن حضرت متاثرشدوگريان گشت وبرخاست به منزل رفت ، ولي هنگامي كه برگشت لخندميزد .

رسول اكرم صلي الله عليه وآله علت تبسم آن حضرت راپرسيد،عرض كرد:وقتي به خانه رفتم ديدم فاطمه عليهاالسلام خواب است وحسين عيله السلام هم روي سينه اش خواب رفته است وآسياي دستي دركنارش بدون اينكه كسي دسته آن رابچرخاندخودش مي چرخد .

پيامبراكرم الله عليه وآله لبخندي زدوفرمود:""ياعلي اماعلمت لله ملائكه سياره في الارض مخدمون "محمدوآل محمدالي تقوم الساعه .

"اي علي نمي داني كه ازبراي خداوندعالم فرشتگاني است كه تاروزقيامت درزمين مي گردندوبه محمدواهل بيت اوكمك وخدمت مي كنند .

/1بحارالانوار،جلد43،صفحه 28

/ 8