بد مستى فرماندار - حدود نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدود - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بد مستى فرماندار

وليدبن عقبه كه به پيروي ازقران مجيددرزمان رسول اكرم اسلام ص به وليدفاسق معروف بودچون برادرمادري عثمان بودازجانب وي فرمانرواي كوفه گشت درآنجاعياشي وشراب خواري مي كردتاجايي كه يك بارپس ازبدمستي هاي فراوان شبانه ،صبح درحال مستي به مسجدآمدونمازصبح راچهار ركعت خواندودرسجده مي گفت :اي معشوقع خودت شراب بنوش ومرانيزشراب ده وبعدازنمازروبه مردم كرده گفت :مي خواهيدزيادتربخوانم ؟وسپس در محراب حالش به هم خوردوشراب استفراغكردوبالاخره رسوايي اوبه جايي رسيد كه يك باردرخيابان مست ولايقعل افتاده بود،جمعي ازمردم انگشترش رابيرون آورده وبراي گواهي به مدينه نزدعثمان بردندكه حدشراب خواري درباره وي اجرا شود .

هرچندعثمان به اصرارعلي ع ناگزيرشدكه وليدرابه مدينه احضارنمايد ولي ازترس وملاحظه عثمان كسي جرئت نمي كرداوراشلاق حدشراب خواري بزندتا اين كه علي ع شلاق رابرداشته نزدوليدآمد،اووقتي چشمش به آن حضرت افتاددر اثرغروروناراحتي كه داشت به آن بزرگوارفحش داد،امام هم بدون ملاحظه اورا 80ضربه شلاق زد،عثمان ناراحت شده عرض كردسزاوارنبودكه بااوچنين مي كرديد .

علي ع فرمود:بلكه بدترازاين سزاواربودوقتي فاسق شده به خاطرشراب خواري ونمي گذاردحق الهي اجراي حدازوي گرفته شود .

سپس عثمان سعيدبه عاص رابه جاي وليدفرمانداركوفه كرد،سعيدوقتي به كوفه رفت دستوردادمنبرومحراب كوفه راآب كشيدندوگفت وليدپليدنجس بود .

/سفينه البحار،جلد2،صفحه 688 .

/ 4