مجموعه افشاگری ها جلد 2

الف -اسناد اول تا هفتم اين مجموعه در حدود ديماه 1358 به دست
آمد، يعنى قبل از انتخابات رياست جمهورى در آن زمان نتيجه ترجمه و
بررسى ما اين بود: كه هفت سند اول بر اين معنى دلالت دارد كه سازمان
سيا با توجه به جنبه هايى كه در آقاى بنى صدر ديده است، در وى طمع
كرده و در پاريس يكى ازجاسوسان برجسته سيا به عنوان يك تاجر
آمريكايى با وى ملاقات نموده است و سپس قرار بر اين شده
كه اين جاسوس سيا به بهانه تجارت به ايران آمده و در ايران ملاقات با
آقاى بنى صدر را ادامه دهد.

حداقل مقصود و هدف سازمان سيا در اين
موقع اين بوده كه رضايت نامبرده را براى مشاركت يك شركت آمريكايى
جلب نمايد و بعد تحت اين پوشش تماسها را با وى دنبال كند.

اينها
مجموعه اسنادى بودند كه تا آن زمان از آقاى بنى صدر بدست آمده بود.

در آن موقع استدلال ما درباره اسناد آقاى بنى صدر اين بود كه عليرغم
اينكه سازمان سيا در وى طمع كرده است، ما از اينكه آقاى راترفورد به
ايران آمده باشد و توانسته باشد نظر آقاى بنى صدر را جلب كند، مطمئن
نيستيم.

از سوى ديگر در پرسشى كه ازتام آهرن رئيس ايستگاه سيا در
تهران، انجام گرفته بود، نامبرده اظهار داشته بود كه راترفورد به ايران آمده
است و با آقاى بنى صدر ملاقات كرده و وى را با حقوق ماهيانه 1000
دلار به عنوان مشاور شركت آمريكايى استخدام كرده است.

ليكن از آنجايى كه آهرن از كانديداتورى آقاى بنى صدر براى رياست
جمهورى مطلع بود، ما در يك چنين امر حساسى نمى توانستيم به
گفته هاى وى استناد كنيم.

از طرف ديگر صحت گفته هاى آهرن زمانى به
ثبوت مى رسيد كه اسنادى كه توسط خود وى در لحظه اشغال لانه
جاسوسى به صورت رشته شده درآمده بود، به همت برادران و خواهران
ما درست مى شد، لذا ما ناچار بايد منتظر مى مانديم كه همينطور كه
به تدريج اين اسناد درست مى شدند، اسناد مربوط به ملاقات آقاى بنى
صدر و راترفورد بدست آيد.

هر چند كه در همان زمان نيز اين فكر بود كه
اسناد به همين صورت، بدون كم و كاست به اطلاع امام برسد، كه در آن
زمان حجه الاسلام آقاى
موسوى خوئينى ها به لحاظ فقدان دلايل كافى
اين امر را صلاح ندانستند.

ناگفته نماند كه دانشجويان عليرغم مخالتهاى بى وقفه و اتهامات و
دشنامهاى فراوان آقاى بنى صدر به دانشجويان و كل حركت اشغال لانه
جاسوسى، هيچگاه نخواستند از مسئله اسناد، به گونه اى انحرافى در
مقابل آقاس بنى صدر استفاده كنند، همچنانكه پس از انتخاب آقاى بنى
صدر به عنوان رئيس جمهور، تعداد محدودى از برادران كه از موضوع
اين اسناد اطلاع داشتند، از طرح كوچكترين مسئله اى در اين رابطه منع
شدند.

مبادا كه با پخش شايعه اى مبنى بر اينكه از آقاى بنى صدر در
رابطه با لانه جاسوسى اسنادى موجود است، به مقام رياست جمهورى
و به تبع آن به كل جمهورى اسلامى صدمه و زيانى وارد آيد.

اين مسئله
مسكوت ماند تا اينكه در اوايل ارديبهشت ماه 1360 اسناد، شماره
8 و 9 و 10 و 11 از ميان اسناد رشته شده بدست آمد و البته با توجه به
شواهد موجود در همين اسناد، اسناد ديگرى نيز بايد در همين رابطه
وجود داشته باشد، كه هنوز آنها را بدست نياورده ايم.

با بدست آمدن اين اسناد و با توجه به
عمل كردها و سخنان آقاى بنى صدر، لازم بود كه امام امت در جريان امر
قرار بگيرند.

اين اسناد به اطلاع ايشان رسيد و ايشان فرمودند كه اسناد
فعلا محفوظ بماند و همچنان مطابق امر امام عمل شد.

بعد از اينكه مسئله عدم كفايت سياسى آقاى بنى صدر در مجلس مطرح
شد، طى تماسى كه با امام امت گرفته شد ديگر از جانب ايشان اصرارى
براى حفظ اسناد در ميان نبود و اسناد براى طرح در مجلس در اختيار
آقاى موسوى خوئينى ها قرار گرفت.

ليكن متاسفانه به علت كمى وقت،
اسناد مورد بحث آنچنانكه بايد و شايد مطرح نشد.

لذا همانطور كه در
مجلس قول داده شده، ما اين اسناد را براى اطلاع امت قهرمان مان در
اختيار روزنامه ها قرار مى دهيم و در آينده طى جزوه مستقلى جداگانه
آنرا به انتشار خواهيم
رساند، باشد كه مردم مسلمان و مبارز
ايران از سياست ها و توطئه هايى كه براى نابودى انقلاب اسلامى
صورت مى گيرد از زبان اسناد خود اين آمريكا جهانسوز مطلع گردند.

توضيح: س.

د.

لور - 1، اسم رمز آقاى ابولحسن بنى صدر مى باشد كه در
اسناد است فهميده مى شود، از جمله در سند شماره 1 تلفن منزل وى
ذكر شده است و در سند شماره هشت مى گويد وى ناشر روزنامه انقلاب
اسلامى است و همچنين در سند شماره 11 مى گويد كه وى عضو
شوراى انقلاب، عضو مجلس خبرگان، سرپرست بانكهاى ملى شده و
ناشر روزنامه مى باشد و اين مطلب در پرسشى كه از تام آهرن رئيس
قرارگاه سيا انجام گرفته نيز تاييد شده است كه نوار فيلم آن موجود است.

مقدمه و معرفى اسناد

مقدمه و معرفى اسناد
به منظور اينكه سير اسناد مربوط به س.د.لور 1- مشخص شود،
توضيحات زر ارائه مى شود:
1- جمع آورى اطلاعات
آمريكا براى اينكه سلطه خويش را تبر مناطق نو كشورهاى منختلف
حفظ نمايد، قبل از شروع هر عملى احتياج به اطلاعات دقيق نسبت به
آن كشورها و مناطق دارد، اين اطلاعات از معادن آن كشورها گرفته تا
تاريخ و فرهنگ و مذهب...

همه را شامل مى شود.

شايد ميزان تحقيقات و
اطلاعات اينان از كشور ما از خود ما در طول سيصد سال اخير بيشتر
باشد.

از موارد ديگر جمع آورى اطلاعات كه شايد از موارد قبلى مهمتر
باشد، جمع آورى اطلاعات در مورد گروههاى سياسى مختلف يك
كشور و مخصوصا گروههاى مخالف رژيم مى باشد، حتى اينها اطلاعات
زيادى از گروههاى موافق با خودشان نيز جمع آورى مى كرده اند چرا كه
مى دانند آنچه در مواضع رسمى و سخنرانى هاى رسمى بيان مى شود با
آنچه در پنهان مطرح است تفاوت دارد و اين نكته را هم از رموز سياست
مى دانند، چه بسيار افرادى كه در رژيم شاه معدوم- هرچند كل رژيم
وابسته بود اطلاعات سرى مملكت را به آنها مى فروختند.

جمع آورى
اطلاعات و بخصوص اطلاعاتى كه در پشت پرده سياست مى گذرد
امروزه يكى ازپايه هاى تسلط ابرقدرتها بر مستعفين مى باشد.

چرا كه اين
اطلاعات هستند كه آنها را قادر به انتخاب عمل مى نمايند.

2وزارت امور خارجه آمريكا و سيا اين دو سازمان هر دو كار جمع
آورى اطلاعات را به عهده دارند.

ولى با اين تفاوت كه وزارت امور
خارجه مصونيت سياسى دارد، در واقع شكل رسمى دارد، افراد
مشخصى دارد.

بنابراين نمى تواند دست به هر كارى بزند و دامنه فعاليت
محدودى
دارد.

اينها بيشتر كارشان مربوط به جمع آورى اطلاعات و
تحقيقات در مورد مسائلى است كه در خود جامعه مطرح است و اغلب
اين اطلاعات را از مهمانى هاى رسمى و ملاقاتهاى رسمى بدست
مى آورند.

اما سازمان سيا كه وظيفه جداگانه اى بر عهده دارد كارش بيشتر
جمع آورى سرى مملكت مى باشد و اين كار را با تعبيه جاسوسانى در مواضع
حساس هستند نزديك شده و با استفاده از نقاط ضعفشان آنها را بدام
اندازد.

اين سازمان مانند شيطان عمل مى كند، و اگر در افراد مستعدى
طمع نمود با لطايف الحيل به آنها نزديك شده تا آنها را به دام
بياندازد.

اين شيطان در اين هدف از هيچ كارى هم فروگذار نمى كند و
تمامى اسباب فريب را آماده مى نمايد، حالا يا موفق مى شود و آنها را با
پول مى خرد و يا با وعده مقام و پشتيبانى و غيره مى خرد و اگر ديد
نمى تواند آنها را بخرد اهداف خودش را در آنها القا مى كند، و اگر ديد كه
فرد محكم است و آگاه، مجبور است رهايش كند.

3آمريكا و انقلاب اسلامى در زمانى كه انقلاب اسلامى در حال
پيروزى بود، آمريكا دريافت كه ديگر رژيم شاه رفتنى است و بايد رژيم
جديد را به خود متمايل سازد.

چون از رژيم نوبنياد اطلاعات زيادى
نداشت، اولين پله، لزوم نزديكى به افراد موثر و مهم رژيم براى كسب
اطلاعات بود.

ديگر اينكه در صورت امكان افرادى از اين رژيم را در
اختيار خود گيرد تا بعد از طى زمانى دوباره سلطه خويش را بر ايران از
سر گيرد.

اين كار هم جز با كنار زدن امام از صحنه امكان پذير نبود.

اسناد
سيا در لانه جاسوسى نشان مى دهد كه تنها هدف آمريكا اين بوده و
هست كه، امام را از صحنه سياسى اين مملكت خارج نمايد.

عمدتا اين
منظور را سيا با ايجاد قطب هاى كاذب و پر و بال دادن به اشخاص در
مقابل امام، براى از بين بردن وحدت امت حول رهبرى امام،
انجام مى داده و مى دهد، چرا كه با هر فردى به هر حال مى توان كنار
آمد، جز با امام.