بیشترلیست موضوعات ولايت فقيه و ردّ شبههها (8) ويژگيهاي ولايت فقيه و دفع چند شبهه فقه و عدالت خاصيّت حكومت اسلامي اطاعت بي چون و چرا از رهبر غيرمعصوم چرا؟ ولايت فقيه يا ضد ديكتاتوري و استبداد توضيحي درباره اختيارات رهبر در اصل 110 قانون اساسي ويژگيهاي ديگر مقام ولايت تبيين چند ويژگي رهبري ولايت فقيه و ردّ شبههها (8) ويژگيهاي ولايت فقيه و دفع چند شبهه فقه و عدالت خاصيّت حكومت اسلامي اطاعت بي چون و چرا از رهبر غيرمعصوم چرا؟ ولايت فقيه يا ضد ديكتاتوري و استبداد توضيحي درباره اختيارات رهبر در اصل 110 قانون اساسي ويژگيهاي ديگر مقام ولايت تبيين چند ويژگي رهبري توضیحاتافزودن یادداشت جدید
و نيز در سطحي از مقام اخلاص باشد كه اگر كسي را در مجموع صفات شايستهتر از خود دانست، به نفع او كنار رود، همانگونه كه حضرت علي(ع) فرمود: «مَنْ تَقَدَّمَ عَلَي الْمُسْلِمين وَ هُوَ يَري فيهِمْ مَنْ هُوَ اَفْضَلُ مِنْهُ فَقَدْ خانَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَالْمُسْلِمينَ؛8 كسي كه بر مسلمانان ديگر پيشي گيرد، در حالي كه در ميان آنها فردي برتر از خود ميبيند، به خدا و پيامبر(ص) ومسلمانان خيانت كرده است.»2ـ آگاهي كافي به مسائل سياسي و اجتماعي و داشتن نوعي تخصّص: در اين مورد امير موءمنان علي(ع) در وصف پيشواي دادگر ميفرمايد: «فَقَدْ عَلِمْتُمْ اَنَّهُ لا يَنْبَغِي اَنْ يَكُونَ الْوالِيُ عَلَي الْفُرُوجِ وَالْمَغانِمِ وَالاَحْكامِ وَ اِمامَةِ الْمُسْلِمينَ الْبَخِيلُ، فَتَكُونَ فِي اَمْوالِهِمْ نَهْمَتُهُ، وَ لاَ الْجاهِلُ فَُيضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ، وَ لاَ الْجافِي فَيَقْطَعَهُمْ بِجَفائهِ، وَ لاَ الْخائفُ لِلدُّوَلِ، فَيَتَّخِذَ قَوْماً دُونَ قَوْمٍ، وَلاَ الْمُرْتَشِي فِي الْحُكْمِ، فَيَذْهَبَ بِالْحُقُوقِ، وَ يَقِفَ بِها دُونَ الْمَقاطِعِ، وَ لاَ الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فَيُهْلِكَ الأُمَّةَ؛9 شما ميدانيد آن كس كه به نواميس، خونها، غنائم، احكام و امامت مسلمانان، حكومت ميكند، نبايد بخيل باشد، تا در جمع آوري اموال آنان براي خويش حرص ورزد، و نبايد جاهل و نادان باشد كه با جهلش آنان را گمراه كند، و نه جفاكار تا پيوندهاي آنها را از هم بگسلد، و به نيازهاي آنها پاسخ نگويد، و نه ستمگر كه در اموال و ثروت آنان حيف و ميل نمايد، و گروهي را (بي جهت) بر گروه ديگر مقدّم دارد، و نه رشوه گير در قضاوت تا حقوق را از بين ببرد، و در رساندن حق به صاحبش كوتاهي ورزد، و نه آن كس كه سنّت پيامبر(ص) را تعطيل كند و به اين سبب امّت را به هلاكت بيفكند.»يعني كساني كه چنين باشند هرگز لايق مقام ولايت نيستند.3ـ سابقه خوب، و داراي پايگاه مردمي؛ چنان كه اميرموءمنان علي(ع) در ضمن گفتاري ميفرمايد: «وَ اِنَّما يُسْتَدَلُّ عَلَي الصّالِحينَ بِما يُجْرِي اللّهُ لَهُمْ عَلَي ألْسُنِ عِبادِهِ؛10 افراد شايسته را به آن چه خداوند بر زبان بندگان شايستهاش جاري ميسازد، ميتوان شناخت.»4ـ قاطعيّت و شجاعت؛ چنان كه اميرموءمنان علي(ع) در اين راستا ميفرمايد: «لَنْ تُقَدَّسَ اُمَّةٌ لا يُوءْخَذُ لِلضَّعيفِ فِيها حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَعْتعٍ؛11 ملتي كه حق ضعيفان را با كمال قاطعيّت و صراحت نگيرد هرگز روي سعادت نخواهد ديد.»5 ـ خويشتن داري و چيرگي بر هواي نفس؛ رسول گرامي اسلام(ص) فرمود: «لاتَصْلَحُ الاِمامَةُ اِلاّ لِرَجُلٍ فِيهِ ثَلاثُ خِصالٍ، وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِي اللّهِ، وَ حِلْمٌ يَمْلِكُ بِهِ غَضَبَهُ، وَ حُسْنَ الْوِلايَةِ عَلي مَنْ يَلِي؛12 رهبري خلق جز براي انساني كه داراي سه خصلت است شايسته نيست؛ ورع و خداترسي كه او را از گناه باز دارد، و خويشتن داري كه او را مالك نفس خود كند، و خوش رفتاري نسبت به كساني كه بر آنها ولايت دارد.»6 ـ سعه صدر و دوري از تنگ نظري؛ چنان كه اميرموءمنان علي(ع) فرمود: «آلَةُ الرِّياسَةِ سِعَةُ الصَّدْرِ؛13 وسيله نيك براي زمامداري، گشادگي روح است.» و پيامبر(ص) فرمود: «سعه صدر نوري است كه خداوند آن را در قلب موءمن ميافكند.»14