حلزون هايي خانه به دوش
در شماره 14-13 نشريه « گردون »، ارگان « نسل سوم » - و يا به تعبير آقاي « مهديجباري » در مقاله « ويت کنگهاي کافه نشين »، « خط سوم » - جوابيه اي از يکي از اين
آقايان محترم به چاپ رسيده است که براي من بسيار روشنگر بود. البته من با اطلاق اين
تعبير خط سوم به مدعيان نسل سوم موافق نيستم، چرا که از آن نوعي پيوند بين اين
آقايان و سياست به هر معنا استنباط خواهد شد، حال آنکه به دلايلي که در ادامه
همين مقاله خواهم گفت اينان از سياست مي گريزند و به علت شرايط خاصي که در ايران
امروز حاکم است سعي دارند که خود را حلزون هايي خانه به دوش بنمايانند. عصبانيت اين آقايان محترم نيز از مقاله « ويت کنگهاي کافه نشين » بيش تر به همين جا
باز مي گردد که درست در شرايطي که روشنفکران رنگارنگ اين مرز و بوم قصد دارند که
خود را فارغ از مقاصد سياسي نشان دهند، ناگهان کسي پيدا مي شود که همه سوابق سياسي
اين حضرات را رو مي کند و داغي بر دلشان مي گذارد که با هيچ مرهمي قابل درمان نيست.
عجيب اينجاست که شايد تا همين چند سال پيش، همين آقايان بسيار دوست مي داشتند که
خود را صاحب سوابق سياسي مبارزاتي جا بزنند و حداقل پنهاني براي خو پُز و لقبي
انقلابي دست وپا کنند. حالا چه شده که امروز چون جنّي که از بسم الله مي گريزد از
ايدئولوژي هاي سياسي مي گريزند و به تصريح خودشان مي خواهند طوري زندگي کنند که با
تغيير حکومت ها و رژيم هاي سياسي لطمه اي به ايشان نخورد، مطلبي است که در ادامه
اين مقاله به آن خواهم پرداخت.