چهارمين علم مرتبط با بحث غلوّ، علم «دراية الحديث» مى باشد.
در اين علم كه عهده دار بحث از صفات حديث مى باشد، بايد اين نكات روشن شود كه:اولاً: آيا غلوّ باعث از دست رفتنِ وِثاقت راوى مى شود يا خير؟ كه اين بحث يكى از صغريات بحث اعتبار يا عدم اعتبار صحّت عقيده در راوى مى باشد.ثانياً: آيا در اين جهت، فرقى بين غلوّ در ذات و غلوّ در صفات مى باشد يا خير؟ثالثاً: اگر راوى قبل از گرايش به غلوّ، داراى صفت استقامت (يعنى عقيده درست داشتن) بود، آيا احاديث حال الاستقامه او مقبول است يا خير؟ احاديثى كه شك داريم آيا در حال استقامت روايت كرده يا بعد از آن، چطور؟رابعاً: اگر شخص غالى توبه نموده، آيا احاديث او كه بعد از توبه روايت مى كند، مقبول است يا خير؟خامساً: به الفاظى كه در هنگام وارد آوردن اتهام به غلوّ از سوى اتهام وارد كنندگان ابراز مى شود، دقت شود و مقدار دلالت آنها مشخص گردد؛ مثلاً بايد بحث شود كه آيا لفظ غالى با لفظ مرتفع در يك مرتبه است يا خير؟پنجمين علم كه ارتباط تنگاتنگ و مستقيمى با بحث غلوّ دارد، علم «رجال» شيعه مى باشد.اين ارتباط وقتى ملموس تر مى شود كه دريابيم در موسوعات رجالى شيعه، به نام بيش از 150 نفر برخورد مى نماييم كه از سوى افراد و گروههاى مختلف متهم به غلوّ شده اند.[16]در اين علم، اوّلاً بايد از مقدار كارآيى اين اتّهام بحث شود كه آيا باعث تضعيف راوى مى گردد يا خير؟ثانياً: مقدار اعتبار اين اتهام از جهت افراد و گروههاى مختلف وارد كننده آن مشخص گردد. فى المثل، بايد بحث شود كه آيا اتهام قمى ها يا ابن غضائرى به يك راوى، با اتهام نجاشى يا شيخ طوسى به وى، در يك سطح است يا خير؟ثالثاً: تكليف موارد تعارض بين اتهام و توثيق مشخص گردد.رابعاً: مواردى كه اتهام از روى اجتهاد و عقايد شخصىِ وارد كننده اتهام، ابراز شده است، مشخص گردد.ششمين علم كه نتايج بحث غلوّ در آن كاربرد دارد، علم «حديث» است.براى درك اهميّت اين مطلب، فقط تذكّر اين نكته كافى است كه در ميان سند حدود سه هزار حديث شيعى، افراد متهم به غلوّ واقع شده اند.[17]